bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۷۲۸۱۶
هادی نوری

با کدام روحانی مواجه هستیم؟

روحانی باید هزینه تک تک تصمیمات را بسنجد. هر روز در صفحه اول روزنامه‌ها بودن ممکن است از آدم قهرمان بسازد، اما الزاما کار‌ها را جلو نمی‌برد. چرا می‌خواهیم روحانی را مانند خاتمی بکنیم؟ جامعه امروز ایران به قهرمان نیاز ندارد به استمرار در انجام کار‌ها نیاز دارد. عامه پسند نیست، اما معنای پیشرفت دقیقا همین است.

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ - ۱۲ شهريور ۱۳۹۷
هادی نوری؛ حسن روحانی ششم شهریور برای پاسخگویی به ۵ سئوال نمایندگان راهی بهارستان شد. صرفنظر از نیت سوال کنندگان، ابتدا باید از اصل قضیه استقبال کرد که محترم شمردن پاسخگویی مقامات رسمی در برابر قانون است. قانون بد بهتر از بی قانونی است چه رسد به پاسخگویی در برابر مجلس که خود قانون خوب است.

اما واقعه روز سوال از رئیس جمهور در مجلس یک نمونه از مجموعه وقایعی است که بویژه در یک سال اخیر در خصوص آقای روحانی اعمال شده است. از چیدمان کابینه گرفته که در آن سر و صدای خیلی از حامیان دولت درآمد تا اتفاقات ارزی و اظهار نظر‌های مربوط به تنگه هرمز. جالب آنجاست که در این زمینه، دو طیف سیاسی کاملا متضاد در مواقعی اگرچه وحدت نظر نداشتند، اما به وحدت رویه می‌رسیدند!

می‌گویند: «جبهه پایداری و نمایندگان همسو با آن طراحی کرده بودند که جلسه طرح سئوال را به تشنج بکشانند به گونه‌ای که حتی نطق رئیس جمهور ناتمام بماند. بر همین اساس فیلمی – که رهبرانقلاب چندسال قبل در جلسه‌ای روحانی را از تندروی نهی کرده بودند- به بخش فنی مجلس داده شده، اما بعد، از پخش شدنش اعلام انصراف کردند، یکی از قطعات همان طراحی بود».

از طرف دیگر، فراکسیون امید پیش از برگزاری جلسه به حسن روحانی پیام داده که «در صورتی مانع رأی آوری محور‌های سئوال می‌شود که او دست به افشاگری بزند و بدون هیچ ملاحظه‌ای حقایق را بگوید». خواسته‌ای که عمل به آن جز ایجاد تنش و تشنج در جلسه علنی مجلس نتیجه دیگری نمی‌توانست دربر داشته باشد و این اتفاقی بود که پایداری‌ها به شدت انتظارش را داشتند. پس روحانی در پاسخ به آن‌ها گفته «رأی ندهند مهم نیست».

در پاسخ، ادبیات روحانی، اما آنی نبود که این دو طیف مجلس انتظارش را داشتند. روحانی همه را دعوت به حفظ آرامش و وحدت کرد.

در موردی دیگر، پس از انتخابات ریاست جمهوری، طیف اصلاح طلب حامی روحانی که مدیریت بدنه ستاد انتخاباتی روحانی را در استان‌ها برعهده داشت انتظار داشتند که دولتی اصلاح طلب شکل بگیرد. طیف کارگزاران بدنبال تصرف تیم اقتصادی دولت بود و انتخاب استانداران و غیره. طیف اصولگرای تندرو هم انتظار داشت روحانی کابینه‌ای بچیند انگار نه انگار انتخاباتی صورت گرفته و مردم به طرح خاصی رای داده اند. طوری رفتار می‌شد که گویی هیچ اتفاقی صورت نگرفته!

باز نمونه دیگر، اظهار نظر روحانی درباره ترامپ و بحث بستن تنگه هرمز در صورت قطع صادرات نفت ایران بود که به مذاق طیف اصلاح طلب خودش نیامد و آن را راهنما به راست روحانی و ژست اصولگرایی او تلقی کردند. آن طرف هم کلاشینکف به دست گرفته اند و همین جوری رگبار خالی می‌کنند که‌ای آنکه مذاکره شعارت، استخر فلان جا در انتظارت. باور کنید الان که دارم می‌نویسم خنده ام می‌گیرد که عجب بیچاره‌ای است هر فردی که بخواهد رئیس جمهور بشود و نخواهد تند برود! خنده‌ای که البته هزینه‌ای گزاف برای کشور دربردارد.

حال سوال این است که اصولا چرا باید از روحانی انتظار رفتار دیگری غیر از این داشته باشیم؟ روحانی از اول هم گفته بود که نه اصلاح طلب است و نه اصولگرا. حسن روحانی یک اعتدالگرا است. پس رفتار سیاسی که از روحانی و دولتش باید انتظار داشته باشید یک رفتار سیاسی اعتدالی است. مسأله این است که هر دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا دنبال آنند که رنگ سیاست خود بر دولت و رفتار روحانی بزنند. او مقاومت می‌کند و آن‌ها انتقاد. رنگ روحانی رنگ اعتدال است و بس.

اما رنگ اعتدال چیست؟ و آیا روحانی از رنگ خود عدول کرده و رنگ دیگر بر تن کرده؟

پیشتر یادداشتی نوشته ام بنام «مانیفست اعتدال» که در آن اعتدال را در دو معنای اعم و اخص تعریف کرده ام. اعتدال در معنای اخص یک گفتمان فکری است که موضوع بحث این مقال نیست. اما اعتدال در معنای اعم یک گرایش فکری است که در مقابل افراط گرایی قرار می‌گیرد. گرایش فکری اعتدالی دارای ویژگی‌هایی است که بر اساس آن می‌توان گفت: فلان آدم شخصیت و رفتار اعتدالی دارد یا نه؟

ویژگی اول رفتار اعتدالی عقلانیت است. یعنی تناسب وسیله و هدف. از رفتار هیجانی و واکنشی پرهیز کردن و افسار سپردن به منطق و مذاکره. منتقدان کابینه دوم روحانی یا از ساختار قدرت ایران و حیطه اختیارات مقام ریاست جمهوری باخبرند یا دنبال فشار برای امتیازات بیشترند. می‌گفتند چرا روحانی کابینه اش را بجای هماهنگی با مجلس ابتدا با رهبری هماهنگ کرده؟ روحانی خودش را با رهبری هماهنگ نکند با که بکند؟ رابطه مقام ریاست جمهوری با مقام رهبری در ساختار حقوقی ایران رابطه طولی است نه عرضی.
 
آرمان خوب است، اما در جایش. مگر می‌شود فردی رئیس جمهور ایران بشود بعد بخواهد تنها بتازد و مثلا فشار از پایین بیاورد و چانه زنی از بالا تا فتح سنگر به سنگر داشته باشد! روحانی در چارچوب اختیارات ریاست جمهوری موظف است در یک رابطه طولی با مقام معظم رهبری حرکت کند و با دو قوه دیگر هماهنگ باشد. بدون این نگرش ریاست جمهوری معنادار نیست. حال شما رئیس جمهور، کابینه را با مجلس هماهنگ نمی‌کنید؟
 
رئیس جمهور که نمی‌تواند دم به ساعت دنبال استیضاح و رأی اعتماد وزرایش در مجلس بدود. پس باید نظر مجلس را تأمین کند. اسمش را بگذارید بده و بستان. ولی این واقعیت سیاست است نه فقط ایران. سیاست عرصه مذاکره و بده و بستان است و این امر در عالم سیاست اصلا بد نیست. از جنس سیاست است.

ویژگی دوم رنگ اعتدال واقع بینی است. واقع بینی در مقابل رمانتسیسم سیاسی قرار دارد. یعنی همان کاری که دولت مهرورز می‌خواست برای دنیا نسخه بپیچد بعد از بدیهیات عاجز بود. مدیریت واقع بینانه یعنی ارزیابی درستی از جایگاه خود داشته باشی و بر اساس این شناخت تصمیم بگیرید. روحانی بر اساس جایگاه خود تصمیم گرفته است شاید برخی تصمیماتش مطابق میل خود او هم نباشد، اما چاره‌ای ندارد.
 
لباس ریاست جمهوری اندازه مشخصی دارد. شما شب می‌توانید رویا‌های قشنگ ببینید، اما صبح باید روی زمین راه بروید. راه رفتن هم هزینه دارد مثل همه ما آدم‌های عادی که ممکن است در طول بی دلیل و در راه عادیمان دچار سانحه شویم و زیان ببینیم. رنگ اعتدال می‌گوید در اتخاذ تصمیمات و نحوه اجرای آن‌ها باید رعایت احتیاط و دوراندیشی داشت.
 
روحانی باید هزینه تک تک تصمیمات را بسنجد. هر روز در صفحه اول روزنامه‌ها بودن ممکن است از آدم قهرمان بسازد، اما الزاما کار‌ها را جلو نمی‌برد. چرا می‌خواهیم روحانی را مانند خاتمی بکنیم؟ جامعه امروز ایران به قهرمان نیاز ندارد به استمرار در انجام کار‌ها نیاز دارد. عامه پسند نیست، اما معنای پیشرفت دقیقا همین است.

ویژگی سوم رنگ اعتدال مصلحت اندیشی است. ملاک رفتار و گفتار یک روشنفکر حقیقت است، اما یک سیاستمدار در عین مبارزه باید به مصالحه نیز بیاندیشد. اعتدال مساوی با مذاکره صرف نیست که برخی اصولگرایان آن را به روحانی می‌چسباند. اعتدال هم مذاکره است و هم مبارزه. در یادداشت دیگری تحت عنوان «حسین مظهر اعتدال» چنین تفسیری از امام سوم شیعیان ارائه کردم و نشان دادم که حسین بر همان سیره رفتار می‌کند که پدرش علی داشت. او در طول حادثه کربلا بار‌ها اعلام مذاکره کرد تا آنجا که کار به نفی هویت رسید پس چنان مبارزه کرد که شد نماد هر مبارزی.

سیاسیونی که از هشدار روحانی به ترامپ و بستن تنگه هرمز تعجب می‌کنند درست درستی از اعتدال ندارند. اعتدال هم مصالحه است و هم مبارزه. وقتی احترام باشد مذاکره می‌کنیم وقتی نباشد مبارزه می‌کنیم. وقتی پا روی گلوی ما بگذارند ما هم مجبور می‌شویم به قطع پاهایشان فکر کنیم. ما با هیچ دولتی قرارداد دایمی نبسته ایم که احترام شان را حفظ کنیم و احترام مان را حفظ نکنند. به قول مایلی کهن، اتوبان رفاقت دوطرفه است. نکته مهم، اما زمان شناسی مبارزه و مصالحه است. درک این موضوع مهم است که در چه زمانی باید مصالحه نمود و در چه زمانی مبارزه. چه در سیاست داخلی و چه سیاست خارجی. در غیر این صورت، مبارزه دایمی و مصالحه دایمی تکرار سرنوشت تلخ دور‌های تاریخ خواهد بود چنانکه تاریخ ایران حداقل در ایام معاصر رنگ تکرار بسیار به خود دیده است.

ویژگی چهارم رنگ اعتدال جامع نگری است. روحانی باید همه ابعاد را ببیند. آنچه در دولت اعتدال رخ داد بی نظیر بود. سه طیف اصلاح طلب و اعتدالی و اصولگرای میانه زیر یک چتر قرار گرفتند. این امتیاز دولت روحانی است. اگرچه چنین ترکیبی گاه می‌تواند تنش زا هم باشد، اما هزینه اش کمتر از مزیت اش است. برخی پس از انتخابات ۹۶ دنبال قبضه کامل کابینه بودند و هنوز هم هستند حال به هر بهانه ای. بانک مرکزی عوض شود می‌روند سراغ وزارت اقتصاد. بعد نوبت سازمان برنامه و بودجه است و وزیران دیگر. واقعیت این است که این دولت رنگ اعتدال بر تن دارد و بدون حضور مردان اعتدال دیگر دولت اعتدال نخواهد بود. کمااینکه بدون اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه هم چنین است.

ویژگی پنجم رنگ اعتدال زمانی است که میان امکانات (محدودیت ها) و اهداف مطلوب تعادل برقرار شود تا از امکانات موجود نهایت بهره برداری صورت گیرد. امکانات روحانی را ببینید همان میزان انتظار داشته باشید. روحانی باید دو تعادل ایجاد کند. ابتدا میان امکانات خود و انتظارات جامعه تعادل ایجاد کند. دوم، از حسن روحانی انتظار نداشته باشید تعادل نظام را برهم بزند. این کار اعتدال نیست. در اعتدال اصل بر تغییر نیست بلکه اصل تعادل است، اما از نوع پویای آن. با حفظ تعادل بدنبال پویایی آن است. پس از روحانی انتظار نداشته باشید قامت اپوزیسیون به خود بگیرد و خارج از چارچوب نظام گاز بدهد. بیاید علیه سپاه و بسیج و فلان نهاد سخن بگوید و در مقابل رهبری بایستد و چنان کند. نه از اعتدال بلکه از هیچ رئیس جمهوری انتظار نداشته باشید. راه‌های گذار متفاوت هستند می‌شود مرور کرد.

ویژگی ششم رنگ اعتدال حل تدریجی امور است. برای مدت‌ها می‌گفتند ایرانیان فقط در کار‌های انفرادی خوب عمل می‌کنند و اهل کار تیمی نیستند. والیبال ایران و فوتبال ما با کیروش نشان داد که تصمیم درست آغازین، برنامه ریزی طولانی مدت، معقول ساختن انتظارات و صبر و حوصله در کار‌ها ثمربخش است. سال‌ها بود در فوتبال اسیر بازی عرب‌ها می‌شدیم.
 
با آمدن برانکو آن‌ها را خوب بردیم و با کیروش حالا با مساوی با پرتقال برایمان افسوس به همراه دارد یا وقتی والیبال ما برزیل و ایتالیا را نمی‌برد منتقد می‌شویم. این حالت خوب است، اما یادمان نرود با استمرار به دست آورده ایم نه با اکنون. خیلی از کار‌ها را این دولت نمی‌تواند انجام بدهد بسپاریم به دولت بعد. اما استمرار داشته باشیم نه انقطاع. افراط در پیشرفت و شتاب در انجام کار‌ها گاه زیرساخت‌های تدارک دیده را طوری نابود می‌کند که ناچاریم دوباره از نو بسازیم. ما این کار را کرده ایم وقتی که سال ۹۲ دوباره بازگشته بودیم به سال ۶۸. دیگر تکرار نکنیم. استمرار داشته باشیم؛ و از همه مهمتر، روحانی اخلاق را نباخت.