bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۷۵۱۹۲

رابطه زن شوهردار با مرد غریبه به قتل همسرش انجامید

«به خاطر بی‌توجهی‌های شوهرم من به آن مرد دل بستم و زمانی که یونس وارد زندگی‌ام شد رابطه‌ام با شوهرم به‌شدت سرد شد، اما از آنجایی که بچه داشتم، نمی‌توانستم از او جدا شوم. رابطه پنهانی ما ادامه داشت تا اینکه شوهرم متوجه شد و درگیری شدیدی بین ما درگرفت...»

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۳ - ۰۴ مهر ۱۳۹۷
تابستان سال ۹۴ مأموران متوجه درگیری خونینی در یک خانه شدند که در این درگیری مردی به قتل رسیده بود. وقتی پلیس به خانه این مرد رفت جسد مرد جوان را غرق در خون پیدا کرد.

به گزارش شرق، هرچند همسر او می‌گفت: نمی‌داند چه کسی و چطور وارد خانه شده و شوهرش، صدرا را کشته است، اما در ادامه تحقیقات مشخص شد ثریا از مدتی قبل با مردی رابطه و اختلافاتی نیز با شوهرش داشته است. به‌این‌ترتیب زن جوان بازداشت شد و در نهایت اعتراف کرد قتل کار جوان مورد علاقه‌اش به نام یونس است.

او در توضیح ماجرا گفت: ما در گرگان زندگی می‌کردیم مدتی بود که من با پسر جوانی دوست شده بودم و رابطه خوبی با هم داشتیم. کم‌کم به هم علاقه‌مند شدیم. به خاطر بی‌توجهی‌های شوهرم من به آن مرد دل بستم و زمانی که یونس وارد زندگی‌ام شد رابطه‌ام با شوهرم به‌شدت سرد شد، اما از آنجایی که بچه داشتم، نمی‌توانستم از او جدا شوم. رابطه پنهانی ما ادامه داشت تا اینکه شوهرم متوجه شد و درگیری شدیدی بین ما درگرفت.
 
شوهرم یک روز تصمیم گرفت ما به تهران بیاییم البته از من خواست رابطه‌ام را با یونس قطع کنم و تهدید کرد اگر این کار را نکنم، من را طلاق می‌دهد. به خاطر فرزندم قبول کردم و بعد هم که به تهران آمدیم دیگر رابطه‌ای با یونس نداشتم، اما شوهرم شماره تلفن او را داشت و من می‌دانستم با هم در تماس هستند تا اینکه روز حادثه بیرون از خانه بودم به محض اینکه رسیدم دیدم شوهرم چاقو خورده و مرده است.


وقتی مرد جوان بازداشت شد به قتل اعتراف کرد و گفت: من عاشق ثریا شده بودم و او را خیلی دوست داشتم. ما رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم. به ثریا گفته بودم اگر طلاق بگیرد با او ازدواج می‌کنم، ولی این کار را نمی‌کرد و می‌گفت که به خاطر فرزندش نمی‌تواند. تا اینکه یک روز شوهر ثریا تماس گرفت و متوجه شدم او رابطه ما را فهمیده است.

درگیری من با آن مرد از همان زمان شروع شد. صدرا مدام من را تهدید می‌کرد و فحش می‌داد. مدتی بعد فهمیدم که ثریا از شهر ما رفته و در تهران ساکن است. تلفنی با هم در ارتباط بودیم و برای دیدن ثریا به تهران آمده بودم.

متهم گفت: از وقتی او را نمی‌دیدم حالم خوب نبود. در تهران وقتی او را دیدم دوباره گفتم باید از شوهرش جدا شود، اما ثریا گفت: تنها راهش این است که شوهرم را بکشی به همین دلیل هم نقشه قتل را طراحی کردیم. روز حادثه به گفته ثریا، شوهرش در خانه تنها بود زمانی که قرار داشتیم من هم به آن خانه رفتم و بعد از درگیری با صدرا با واردآوردن ضربه چاقو او را به قتل رساندم. متهم اقرار کرد که بار‌ها با ثریا رابطه داشته و آن‌ها دیدار‌های متعددی با هم داشتند.

وقتی ثریا با این حرف‌ها روبه‌رو شد، انکار کرد و گفت: یونس دروغ می‌گوید ما فقط رابطه تلفنی با هم داشتیم و هیچ رابطه دیگری با هم نداشتیم. درباره قتل شوهرم هم من اصلا در جریان نبودم و نمی‌دانم چطور اتفاق افتاد.

قرار‌هایی که یونس مدعی است گذاشته، با من نبوده است. شوهرم خودش تلفنی با یونس ارتباط داشت. آن‌ها مدام صحبت می‌کردند و با هم دعوا داشتند. اینکه ما به تهران مهاجرت کردیم هم من به یونس نگفتم. شوهرم خودش موضوع را گفته و آدرس خانه را داده بود. آن‌ها قرار دعوا داشتند و این موضوع به من مربوط نیست.

روز گذشته قرار بود جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شود. با اینکه اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفته و درخواست قصاص را ارائه دادند و قیم فرزند مقتول نیز درخواست قصاص کرد، اما به دلیل نبود وکیل متهمان رسیدگی به پرونده به بعد موکول شد.
bato-adv
bato-adv
bato-adv