مستندی غیر معمول به نام «خاطره» در افغانستان ساخته شده که روایت زنی به نام خاطره است؛ کسی که تلاش میکند پدر تجاوزکارش را به محکمه عدالت بیاورد.
به گزارش شفقنا به نقل از گاردین، زنی با چشمهای خیس از اشک، پس از درگیری با آسیبهای ناشی از تجاوز جنسی، در برنامهای زنده در تلویزیون ملی ظاهر میشود. مجری، مردی است که ناباورانه از او میپرسد که چرا زودتر از این، داستان زندگیاش را روایت نکرده است. نه! این خبر مربوط به واشینگتن در آمریکا نیست.
این زن خارقالعاده که نقش اصلی یک فیلم مستند را بازی میکند، ۱۱هزار کیلومتر از واشینگتن فاصله دارد؛ او در کابل افغانستان زندگی میکند. نام او، «خاطره» است؛ زن ۲۳ ساله بارداری که بارها از پدرش کتک خورده و توسط او مورد تجاوز قرار گرفته است.
پدر او، هم پدرِ دخترش است و هم پدرِ فرزند متولدنشدهاش. خاطره سرانجام تصمیم میگیرد که این موضوع را به ۱۳ رهبر مذهبی بازگو کند. یکی از آنها میگوید، اگر طالبان دوباره به قدرت بازگردند، او میتواند پدرش را سنگسار کند. ۱۱ نفر دیگر میگویند که صبر کند و دعا کند. اما نفر سیزدهم به خاطره میگوید که داستان زندگیاش را در تلویزیون بازگو کند.
حالا مستندی به نام «خاطره» به کارگردانی «صحرا مانی» ساخته شده است که زندگی مشقتبار خاطره و مبارزه او علیه نظام حقوقی افغانستان برای اجرای عدالت در مورد پدرش را روایت میکند.
پس از اینکه عموهای خاطره او را به کشتن، تهدید کردند، او مجبور میشود که به همراه مادر و دخترش، به خانهای جدید بروند و در آنجا مخفی شوند. وقتی صاحبخانه جدید آنها، به هویت خاطره و داستان زندگیاش پی میبرد، آنها را از خانهاش بیرون میکند.
یکی از آزاردهندهترین صحنههای این مستند، آنجایی است که قاضی دادستانی که پدر خاطره را تحت پیگرد قانونی قرار داده، خاطره را به دروغگویی متهم میکند. حتی برادران خاطره هم او را به خاطر آنکه نام خانوادهشان را لکهدار کرده، مقصر میدانند.
اگر پدرش تبرئه شود، او به خاطر دروغگویی متهم شناخته میشود و حتی باید برای داشتن فرزند نامشروع نیز، محاکمه شود. همه چیز علیه اوست؛ همه قدرت در این کشور به نفع مردان است؛ ولی با این حال، خاطره هنوز تسلیم نشده است.
جزئیات این فیلم گاهی خستهکننده و فرسایشی میشود. در بخشی از این مستند، خاطره به دخترش نگاه میکند و با بیتفاوتی میگوید: «گاهی فکر میکنم که شاید بهتر باشد هردویمان را بکشم.»
اکثر این مستند در خانه این خانواده ضبط شده است. اما خاطره کجا تصمیم گرفت که حرف بزند؟ او چطور نتوانست که مانند هزاران دختر دیگری که وضعیت مشابه او را دارند، سکوت کند؟ خاطره در پاسخ به این سوال که در این مستند از او پرسیده میشود، میگوید: «چون دختر من روزی بزرگ میشود و یک زن خواهد شد. من اصلا دلم نمیخواهد که زندگی او هم شبیه زندگی من باشد.»