bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۷۶۹۳۵

جوانی که حین "دور دور" آدم کشته بود، بالای دار نرفت

«شب حادثه با محمد و احمد پس از اینکه بزم مستانه‌ای داشتیم، با خودرویمان به حوالی میدان راه‌آهن رفتیم و برای مردم مزاحمت ایجاد کردیم که سرنشینان یک موتورسیکلت به رفتار ما اعتراض کردند همین عامل باعث شد بین ما در‌گیری رخ دهد. من چاقویی را از زیر صندلی خودرو برداشتم و به سرنشینان موتور حمله کردم و سهراب را با چاقو زدم».

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۲۱ مهر ۱۳۹۷
پدر و مادر مقتول که برای اجرای حکم قصاص قاتل فرزندشان به زندان رفتند، وقتی طناب دار دور گردن زندانی گره خورد ناگهان از اجرای حکم پشیمان شده و با دادن مهلتی دوباره وی را به زندگی برگرداندند.

به گزارش ایران، این پسر جوان از سال ۹۳ به اتهام قتل جوانی در جنوب تهران دستگیر شده بود. کارآگاهان در تحقیقات دریافتند سرنشینان یک خودرو در جریان درگیری خیابانی پسر موتورسواری به‌نام سهراب را به قتل رسانده‌اند.

همان شب صاحب خودرو به‌نام محمد دستگیر شد. وی بلافاصله به شرکت در درگیری اعتراف کرده و دو دوست خود به نام‌های علی‌اصغر ۱۸ ساله و احمد ۲۳ ساله را لو داد که هر دوی آن‌ها هم دستگیر شدند. علی‌اصغر وقتی دید راز جنایت برملا شده است، چاره‌ای جز بیان حقیقت ندید و به قتل سهراب اعتراف کرد.

چند ماه بعد متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند. متهم اصلی گفت: شب حادثه با محمد و احمد پس از اینکه بزم مستانه‌ای داشتیم، با خودرویمان به حوالی میدان راه‌آهن رفتیم و برای مردم مزاحمت ایجاد کردیم که سرنشینان یک موتورسیکلت به رفتار ما اعتراض کردند همین عامل باعث شد بین ما در‌گیری رخ دهد.

من چاقویی را از زیر صندلی خودرو برداشتم و به سرنشینان موتور حمله کردم و سهراب را با چاقو زدم. از عملکرد خود پشیمان هستم و تقاضای عفو و بخشش دارم. پس از اعتراف قاتل، هیأت قضایی برای صدور رأی نهایی با هم وارد شور شدند و علی‌اصغر را به قصاص نفس و پرداخت دیه محکوم کردند. در حالی که هفته گذشته قرار بود این حکم به مرحله اجرا در بیاید، پدر مقتول به زندان رفت و طناب دار را بر گردن مقتول انداخت تا حکم را اجرا کند، اما دقایقی بعد وی با دستان خودش طناب را از گردن پسر جوان باز کرد و از قصاص وی منصرف شد.

مادر مقتول نیز مانند همسر خود از قصاص قاتل اعلام گذشت کرد و گفت: فرزند من شهید راه امر به معروف بود و این برای من خیلی با ارزش است. اگرچه فکر می‌کردم با قصاص قاتل فرزندم آرام‌تر خواهم شد، اما حالا متوجه شده‌ام که با گذشت او به آرامشی بیکران دست پیدا کرده‌ام.
bato-adv
bato-adv
bato-adv