فرارو- حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، پیش از خطبههای نماز جمعه این هفته تهران در سخنانی به نقش و جایگاه نماز جمعه اشاره کرد و گفت: در برابر دو قرائت از نماز جمعه این مقدمه را عرض کنم که، نماز جمعه محمدی و علوی نماز جمعه انقلاب اسلامی، با بقیه نماز جمعهها متفاوت است، نماز جمعه تریبونی است که باید هم خدمات معنوی توضیح داده شود تا سوءظن پیدا نکنند و هم مسئولین به جای پاسخگویی به بعضی مفاسد و یا بیعرضهگیها که 4 دزد و بیعرضه کاری نکنند که به کل سیستم و مسئولین تعمیم داده شود. گزیده سخنان او را به نقل از تسنیم میخوانیم:
- نماز جمعه باید طوری باشد که به جای پاسخگویی، ناحیان از منکر و صاحبان حق و مظلومان، مستضعفین و ولینعمتان را متهم به تشویش اذهان عمومی، تضعیف نظام و ضد انقلابیگری نکنند.
- رهبری را پاسخگوی کارکرد چند میلیون کارمند، کارگزار و حکومت در سه قوه نکنیم، لازم است کارگزاران به نماز جمعه بیایند، رهبری باید پاسخگوی اختیارت و وظایف خودش و نه پاسخگوی وظایف زمین مانده تکتک هزاران و دهها هزار و صدها هزار مسئول در حوزههای مختلف، باشد، آنها خودشان باید پاسخگو باشند.
- نماز جمعهای که دهه به دهه مخاطبانش را نتواند تجدید کند، چه کمی و کیفی و با جامعه نتواند جوان شود، آن نماز جمعه نیست، این نماز جمعه نیست که در متن مشکلات و مطالبات و بدهیهای اجتماعی نباشد؛ نماز جمعهایها نباید به تریبون تکرار مکررات و کلیگوییهای بیفایده و کمفایده تبدیل شوند، بعضی از نماز جمعههای ما این طور هستند و بعضی نیستند، بین دو قرائت از نماز جمعه مراقب باشیم که سراغ کدام طرف میرویم.
- نماز جمعه محل طرح مشکلات اجتماعی با راهحلی اسلامی و انقلابی است، نباید بگذاریم کارگر بیکاری که قربانی اقتصاد برجامی شده، بیجواب بماند، پناهگاهش باید نماز جمعه باشد.
- خدمات مدیریتهای حکومتی، خدمات حوزه و دانشگاه و هم صدماتی که اینها با کوتاهیهایشان وارد کردند، همه باید در نماز جمعه شفاف مطرح شود، البته باید به صورت منطقی و اخلاقی باشد.
- حوزه، دانشگاه و مدیریتها همه باید شجاع و مسئولیتپذیر باشند و هرکدام تقصیرها و قصورهای خودشان را بپذیرند، حکومت باید شفاف باشد.
- رهبری در درس و بحثهای اخیر خود اعلام کردند که تابع منطق امیرالمؤمنین هستیم، تمام نهادهای حکومت در 3 قوه و نهادهایی که بهطور خاص منصوب رهبری هستند، به لحاظ اقتصادی و مدیریتی، کاملا شفاف و مسئولیتپذیر باشند و بگویند که چقدر پول و قدرت و اختیارات دستشان است؛ بگویید که چه مسئولیتی برای شما تعریف شده و چه کردهاید؟
- این شورا هم باید پاسخگو باشد، در رأس آن که رئیس شورا و رئیسجمهور قرار دارد، باید پاسخگوی عملکرد آن باشد؛ البته دبیرخانه شورا و اعضای حقوقی باید پاسخگوی مسئولیتها و اختیاراتی که دارند باشند، اعضای حقیقی هم باید پاسخگوی مواضعی که گرفتهاند و مواضعی که باید میگرفتند و نگرفتند هم باید باشند، همه ما باید پاسخگو باشیم.
- همه باید جواب دهند که در دوره مسئولیتشان و در مسئولیتمان به خودمان، خودت و به خودتان و یا به مردم و محرومین رسیدهاید؟ رهبری هم پاسخگوی اختیارات در حد خود باید باشد و هست، اما نباید کوتاهیهای ما در رسانهها، نماز جمعهها و دیگر نهادهای حکومتی طوری باشد که رهبری مجبور شود، پاسخگوی کوتاهیهای ما باشد، از جمله کوتاهیها و تقصیرها و قصورهایی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به خصوص از طرف سران 3 قوه و رئیس شورا که مسئولیت حقوقی دارند، صورت میگیرد.
- نماز جمعه انقلاب اسلامی، نماز جمعه امیرالمؤمنین است، به ذکر مثالی از نوع حکومت حضرت علی(ع) اشاره کرد، خانمی به نام سوده از شهرستان خودش سر نماز جمعه جلوی ایشان که امام جمعه هستند زانو میزند و قبل از اینکه نماز را شروع کنند، میگوید که اول به سؤال من جواب بده و بعد نماز بخوان، حضرت امیر(ع) میفرمایند که بگو، بعد میگوید که مسئول شما در شهر ما یک آدم احمق، خشن و بیادبی است، حقالناس را رعایت نمیکند و پاسخگو نیست، جالب است که حضرت امیر قبل از اینکه نماز جمعه را بخوانند، از بعضی مسئولین توضیح میخواهند و بعد مطمئن میشوند که سخن او وارد است، همان جا کاغذ و قلم میخواهند، آن مسئول را عزل میکنند و نامه را به دست این خانم سوده میدهند و میگویند که با این نامه به شهر میروی و به آن مسئول میگویی که از پشت میزت بلند شو، این نماز جمعه علوی است.
- نماز جمعه بدون نهی از منکر مانند نماز شب با جنابت است، به این روح مقدسی که دارد در نسل سوم انقلاب و این جمهوری مظلوم جوانه میزند، احترام بگذارید، به نسل جدید و جوانان صبح بخیر بگوییم، انتقاد را سرکوب نکنیم، آزادی بیان، نهی از منکر، امر به معروف، حکم شرعی و حقالناس نیاز قطعی است.
- هزار سال غربت اسلام و مظلومیت شیعه را از یاد نبریم، با شتاب و بیفکر حرف نزنیم، اما حتما حرف بزنیم، یکدیگر را پیدا کنیم، با هم حرف بزنیم، حرف هم را بشنویم، نماز جمعه زنده، جریان خون را در رگهای جامعه زنده نگه میدارد.
- بار سنگینی را از دهههای 50 و 60 به دوش کشیدیم، استخوانهای ما درد میکند، این رسالت باید به شانه فرزندانمان و نسل جدید منتقل شود، همه ما برای مُردن به دنیا آمدیم، به جز اسلام و انقلاب، همه ما فرع هستیم و اسلام اصل است؛ همه ما ذلیل هستیم و اسلام عزیز است و باید عزیز بماند، ما میرویم و اسلام میماند، ما باید فدا شویم و انقلاب بماند، نگذاریم کسانی از انقلاب و مسئولیتها آویزان شوند و اسلام را فدای خودشان و موقعیتشان بکنند.
- باید مراقب باشیم نماز جمعهها را عقیم، غیرمردمی و کلیشهای نکنند، نمازهای جمعه باید حلقه وصل دولت و ملت باشند، باید تریبون دو طرفه باشد که ملت با دولت و دولت و حکومت با ملت حرف بزنند، اینجا اخلاقی، حقاللهی و حقالناسی است، اتفاقات هفته قبل، استقبال از هفته بعد در افکار عمومی، موعظه حاکمان، جامعه و موعظه خود ائمه جمعه است که اول باید بگویند، اوصیکم اوصی و نفسی.
- نماز جمعه جای لالایی خواندن و تکرار کلیات بیاثر نیست، نماز جمعه محل پاسخ به ابهامات و شبهات و اشکالات جدید است، اینجا تریبون پاسخگو کردن رؤسای سه قوه، معاونین آنها، دولتیها و غیر دولتیهاست، محل شفافسازی بینالمال است که از کجا میآید و کجا صرف میشود؟
- هر کس به اندازه پول و اختیاراتی که دارد، باید پاسخگو باشد، امام جمعه سلاح روز را برای امر به معروف و نهی از منکر و برای بازخوانی ارزشهای توحیدی و عدالت اجتماعی و نیز رصد کردن سادهزیستی ملازمان بیتالمال در دست میگیرد که به بیتالحال تبدیل نشود.
- نماز جمعه تریبون پاسخگو کردن دانشگاههاست که چقدر خرج کردید و چه فایدهای به حال این ملت دارید و کدام مشکلات این جامعه را به روش علمی حل میکنید؟ نماز جمعه محل پاسخگو کردن حوزههاست، مدیریتهای حوزههای علمیه، مدرسین تا مراجع تقلید، همه باید پاسخگوی مسئولیتهای معرفتی خودشان باشند، دوره کلیات و مکررات گذشت، از این عصر باید عبور کنیم، در متن جامعه باشید، جامعه رفت و شما جا ماندید، دوران استثنایی تشیع است و شما در دنیا و آخرت مسئولید که چرا از دشمنان ملت عقب ماندید.
- بسیاری از سنگرهای معرفتی و فقهی خالی مانده است، فیضیه مظلوم باید پرچمدار آگاهی، عدالت و فقاهت زنده باشد؛ امام(ره) گفت که مراقب خطر نفوذ در حوزه تا حد مرجعسازی باشید، گفت که مرجع پاک نیست، مرجعیت نمایشی و ارثی نیست، حوزه محافظهکار، روحانیت بی درد، روحانیت شیعه علوی نیست، تمایل به اشرافیگری خیانت به روحانیت شیعه است؛ امام به بعضیها گفت که ضعیف هستید آقا.
- عده معدودی دارند به جای کل حوزه و روحانیت پاسخ سؤالات و شبهات را میدهند و از 4 طرف میجنگند و از دو طرف فحش میخورند، شماها کجا هستید، در صحنههای خطر نیستید، آنجا که باید شفاف و منطقی سخن بگویید، تعدادتان خیلی کم است.
- نماز جمعه باید قلب تپنده جامعه باشد که به مردم امید دهد و دشمنان مردم را مأیوس کند، مغز بیدار جامه باشد که برای مشکلات مادی، معنوی و اخلاقی و عملی مردم مدام راهحل بدهد؛ امام جمعه باید در کنار کارگر محرومی که قربانی اقتصاد برجامی و یا قربانی خصوصیسازیهای بی حساب و کتاب و بینظارت شد، بایستد؛ هیچ امام جمعهای حق ندارد به کارگری که در اقتصاد برجامی بیکار شده و خانوادهاش به خاطر نظارت غلط حکومت در مسئله خصوصیسازی گرسنه مانده، بگوید که اینها به نماز جمعه چه ربطی دارد و بروید حرفهایتان را جای دیگری بزنید، آقا ربط دارد، این عین ربط است.
- تشریفات نماز جمعه حرام است. صف اول نماز جمعه و جلوی دوربین نشستن فضیلت نیست، امنیت 99 درصد مسئولین در خطر نیست و احتیاجی به محافظ و تشریفات ندارند، امنیت اسلام در خطر است، پاوین و "ویآیپی"نشینیها در سراسر کشور، به حال جمهوری اسلامی مضر است.
- برای دفاع از حیثیت جمهوری اسلامی چند مسئول فاسد و دزد و حقوق نجومیبگیر را به صف اول بیاورید و مثل حضرت امیر، گردن بزنید تا ببنید نماز جمعه علوی چگونه هم جوانتر و هم هزار برابر میشود؛ مسئولین سابق و خدمتگذار به نماز جمعهها بیایند و به شایعا ت و انتقادات پاسخ دهند و تشویق شوند، آنها قربانی 4 مسئول فاسد نشوند؛ مدیرانی که دروغ گفتند و وعده دروغ دادند، امیدهای دروغ، ترسهای دروغ در دل ملت پروراندند، صداقت، شفافیت، شجاعت و نه مسئولیتپذیری نداشتند، باید در این محفل مقدس به صراحت مورد خطاب و نهی از منکر قرار گیرند، نهضت امر به معروف و نهی از منکر را نه در فیضیه قم، نه در دانشگاه و نه در جامعه و نه در نماز جمعه سرکوب نکنید؛ عزل و نصبها در هر سه قوه در نمازجمعهها باید زیر ذرهبین برود.
- حضور حقیر در اینجا از باب این است که در حد یک شخص حقیقی و نه حقوقی شورا در سالگرد تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی مهم و مظلوم، سخنرانی داشته باشم که دعوت را پذیرفتم تا به عنوان فردی که فقط بیش از یک رأی در این شورا ندارم، پاسخگو باشم.
- در یک سال گذشته، سؤالات زیادی درباره تعطیلی بحثهای ما در نماز جمعه شده و میپرسند، بنده عرض کردهام که خودم هم متوجه نشدهام که چه شد؛ شخصی مسئول ستاد نماز جمعه بود که او را کنار گذاشتند، نزد بنده هم آمد، شفاف سخن نگفت و تناقض داشت، میگفت که تحت فشار هستم، پرسیدیم از طرف چه کسی و چرا، درست جواب نمیداد، میگفت که دیواری کوتاهتر از ما نبوده، بعضا هم میگفت که تصمیم شخص خودم بوده و از این قبیل حرفها، در این فاصله یک سال و اندی هم بارها دوستان جدید نماز جمعه، هم در تهران و شهرستانها دعوت کردند، بنده کوتاهی کردم و نیامدم، این بار هم برای مسئله مهم شورای عالی انقلاب فرهنگی به نماز جمعه آمدم، این بار نه به عنوان منتقد شورا، بلکه به عنوان منادی مظلومیت این شورا آمدم، به دوستان هم گفتم که بنده به نماز جمعه نخواهم آمد، اگر خواستید مباحث و یا مباحث دیگری ادامه یابد، بنده همان آدم قبل هستم و به همان سبک حرف میزنم، دوستان قبول کردند، ما آمدیم تا ببنیم بعد چه میشود.
- نقل قولها و نسبتهایی مرتب از بنده راجعبه مسائل مختلف درباره و یا خوِد بنده در فضای مجازی، تهمت، شایعه و دروغ میگویند و گفتهاند، حتی در خبرگزاریهای رسمی چیزهایی میگویند که بنده اصلا نه گفتهام و روحم هم خبر ندارد، چه برسد به اینکه خودم خبر داشته باشم، تکذیبیه هم میدهیم، منتشر نمیکنند، به همین دلیل، در رسانهها و به خصوص فضای مجازی تا اطلاع ثانوی اصل را بر دروغ بودن و یا ناقص بودن همه خبرها بگذارید، مگر ثابت شود که راست است؛ بنده اصلا در اینستاگرام و توئیتر نیستم، از طرفی توئیتر را ممنوع کردند، اما مسئواین خودشان در آن هستند، این توهین به مردم است، یا آزاد کنید و یا به قانون احترام بگذارید؛ بنده نه وقت و نه پول و امکانات آن را ندارم، البته یکی دو گروه اخیرا از دوستان به کمک آمدهاند و در فضای مجازی فعال میشویم تا پاسخ بعضی از ابهامات و شبهات داده شود.
- دو نفر از سران سه قوه در کل در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی اصلا شرکت نمیکنند، آقایان برادران دو قوه در جلسات شورا نمیآیند که این خلاف قانون است، رئیس شورا، همیشه رئیسجمهور است و رئیسجمهور فعلی ما هم بسیاری از جلسات شورا را لغو میکند و برگزار نمیکند.
- تعداد جلسات و مصوبات شورا در پایینترین سطح خود در 40 سال گذشته پس از انقلاب است، رکورد پایینترین مصوبات شورا مربوط به همین 3 سال اخیر است؛ جلساتی که باید ماهی دو بار تشکیل شود و کم است، حتی هفتهای یک بار هم کم است، گاهی یک بار و گاهی دو ماه یک بار تشکیل میدهند، یک یا نیم ساعت سخنرانی میکنند، تا مصوبهای به نتیجه برسد، طول میکشد.
- اسنادی در شورا داشتیم که تصویب شده که بعضی از آنها برای اینکه به جمعبندی و تصویب نهایی برسد، 30 یا 40 جلسه طول کشیده است، یعنی نزدیک به یک سال این مصوبات طول کشیده است، اما در مقام اجرا، رئیسجمهور آن را برای اجرا، ابلاغ و امضا نکرده است و اصلا دستور اجرا نمیدهد، حتی برای برخی مصوبات، یک جلسه اجرایی تشکلیل نمیدهند، بیش از 15 مصوبه مهم، همین الآن در دفتر رئیسجمهور موجود است که وی اصلا نه جواب میدهد و نه حتی آنها را رد میکند، این هم خلاف قانون است.
- هیچ رئیسجمهوری در هیچ دورهای حق ندارد، مصوبات شورا را امضا، ابلاغ و اجرا نکند، وظیفه دارد که امضا کند، نه اینکه ماهها در دفتر تعطیل کند که به این بهانه که دارد کار مشاورهای روی آن انجام میدهد، اصلا بعد از تصویب مصوبهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیچ کس دیگری حق ندارد نظر دهد، باید اجرا شود، اگر کسی حرفی دارد، اعم از رؤسای قوا، معاونین، وزرا و وکلا، مهمترین مؤثرترین افراد در شورا هستند، همانجا حرفهایشان را بزنند، چکشکاری کنند، وقتی تصویب شده، معنی ندارد که اجرا نکنند.
- کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل را دولت دارد اجرا میکند، پول داده، تقسیم کار کردهاند، در حالی شورای نگهبان سالها قبل چند اشکال به آن وارد کرده است، بعد سند ملی کودک و نوجوان را که سال گذشته در شورا با حضور رئیس شورا تصویب شده، ماههاست که در دفتر رئیسجمهور مانده است، البته وی میگوید که در دفتر خودم نیست، در دفتر بغلی شوراست، این طور جواب میدهد، این سند به دفتر رئیسجمهور ارجاع شده که نه امضا، ابلاغ و نه اجرا میشود، این را که خودمان تصویب کردیم و خودش هم رئیس جلسه بوده، ابلاغ نمیشود، اما آن چیزی که سازمان ملل گفته دارد اجرا میشود، این فقط یک نمونه از مظلومیت شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
- وزیران، مدیران و نهادهایی که خودشان در شورا هستند و رأی میدهند، باید هر شش ماه و یا یک سال به شورا گزارش دهند، اما این کار را نمیکنند، نه گزارش میدهند و نه اجرا میکنند، آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی با این وضعیت قرارگاه فرماندهی است؟
- این شورا، قرارگاه فرماندهی بدون فرمانبر است، بعضی از دوستان اعضا هم کاملا شخصیت و رفتار دوگانه دارند و ملاحظات شخصیشان بر مسئولیت شرعیشان و تکلیف قانونیشان میچربد، افکار اعضای شورا همجهت و قرارگاهی نیست، همه شفاف نیستند، بعضی عضویت در شورا را یک موقعیت شخصی و نه یک رسالت انقلابی و سنگر مکتبی میبینند، در اظهار نظر کردن و یا نکردن، بعضیها ملاحظات شخصیشان قالبتر است؛ در این شورا از لیبرال مذهبی تا محافظهکار بلهقربانگو و کسانی که مکتب و خط انقلاب و امام را شناختند و میخواهند اجرا کنند و عرضه ندارند، وجود دارد.
- اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از هیچ مرجعی بازخواست نمیشوند که بگویند شما چه کاره هستید که 10، 20 ساله آنجا نشستهاید؛ مصوبات بسیار خوبی در این شورا داشتیم که بسیاری از آنها آرشیو شدهاند، برنامهها عملی نمیشوند و سه قوه ملزم به اجرای این مصوبات هستند، خودشان شریک تصمیمگیری و تصویب آنها هستند، اما کار خودشان را میکنند، رؤسای سه قوه، وزیران و مدیران تقریبا در هیچیک از بودجهبندیها و عزل و نصبهایشان پاسخگوی مصوبات شورا نیستند.
- آیا ما مشاور فرهنگی رئیس شورا و رئیسجمهور و یا منصوب او هستیم؟ خیر، این طور نیست، ما هم ردیف او هستیم، رئیس شورا، رئیس جلسه است و از طرفی، مأمور به اجرا است، رؤسای قوه هم همینطور هستند، چرا گفتهاند که رؤسای قوه در این شورا باشند، برای اینکه هر سه قوه باید به مصوبات آن عمل کنند، زیرا خودشان در جریان تصویب مصوبات هستند و حق ندارند که عمل نکنند.
- اگر میخواهید شورای انقلاب فرهنگی قرارگاه فرهنگی کشور باشد، باید یک دادگاه عالی تشکیل شود که کل کسانی که مصوبات این شورا را در نهادهای حکومتی رعایت نمیکنند، در این دادگاه بازخواست شوند، هر چه ما در این سالها فکر کردیم، راه دیگری وجود ندارد؛ باید دادگاه عالی تشکیل شود که اگر شورای انقلاب فرهنگی به عنوان عالیترین شورای سیاستگذاری و تصمیمگیری و استراتژیست فرهنگ و علم در کشور است، هر کس کوتاهی کند، باید پاسخ دهد، اعم از اینکه بودجهاش را کم و یا قطع کنند، یا حتی عزل شود.
- ما شرعا قرارگاه عالی مدیریت، نظارت و سیاستگذاری فرهنگی و علمی و ضامن اجرای آن، اما تفنگ بیگلوله هستیم، مصوبات خوب در آشیو است، اسناد بالادستی بدون اسناد پاییندستی؛ اسناد پاییندستی هم براساس آن عزل و نصب و بودجهها تقسیم میشود که دست افراد و جاهای دیگری است و آنها هم پاسخگو نیستند.
- رهبری چند وقت پیش گفتند که در پیشگاه خدا احتجاج کردم که بنده شما(اعضای شورای انقلاب فرهنگی) را برای این کار قرار دادم، اما شما کوتاهی کردید، اما پیشنهاد میکنیم که این وضعیت که بخواهیم با بی نظمی و عدم شفافیت، عدم پاسخگویی در عرصه موسیقی، تئاتر، نشر کتاب، سینما، فضای مجازی بی شناسنامه و غیره شده است، سران سه قوه به مسئولین نهادها، وزرا و وکلا و مسئولین نهادهایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی که منصوب مستقیم رهبری هستند و معاون رئیسجمهور که مسئولیتش تنظیم بودجه است و اصلا مسئولیتش در شورا این است که اگر مصوبهای بار مالی دارد، همان جا بگوید، یا باید بگویید که مصوبات شورا نادرست و خلاف قانون بوده و یا اینکه اجرا کنید، با حیثیت رهبری و جمهوری اسلامی و حقوق علمی، فرهنگی و آموزشی مردم بازی نکنید.
- نه 2030 به شورا آمد و نه موارد متعدد دیگری از کنوانسیونهای بینالمللی؛ حتی کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل را اجرا میکنند، اما نمیگویند که بار مالی دارد، سند شورای انقلاب فرهنگی در این رابطه را از پارسال نگه داشتهاند و اجرا نمیکنند؛ این تفکر غربزده و غربپرست و تفکر ما نمیتوانیم و آنها میتوانند و این تفکر که بهانه به آنها ندهیم و رعیتشان باشیم، از میرزا ملکمخان تا امروز با شدت و ضعف وجود دارد، اما باور نمیکردیم پس از 40 سال در حکومت جمهوری اسلامی کسانی را در 3 قوه داریم که این طور فکر میکنند، باید فکری برای آن کرد.
- از مسئول دبیرخانه شورا پرسیدم که به مردم میخواهم در حد خودم توضیح دهم، از من میپرسند که چرا عملکرد شورا این طور است، رئیسجمهور هم که اصلا جواب نمیدهد، رؤسای قوا هم صورت مسئله را پاک کردهاند، شما مهمترین خدمات ارائه شده شورا را بگویید، یک کتابچه مهمی به بنده دادند؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی دهها و صدها مصوبه دارد که اگر اجرا میشد، بسیاری از مشکلات حل میشد، اما آثار آن را در بیرون یا نمیبینیم و یا ناقص میبینیم.
مرگ بر مخالف نماز جمعه
مرگ بر مخالفین اسلام
مرگ بر لیبرال ها
مرگ بر ..................
هیچ عملی مردم ندیدند