فرارو- مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، از قاهره، پایان دکترین باراک اوباما را اعلام و چشمانداز جدیدی برای خاورمیانه ترسیم کرد که بر مقابله با ایران متمرکز است.
به گزارش فرارو، پومپئو، چه به عنوان رئیس سازمان سیا و چه به عنوان عضو کنگره، بارها به خاورمیانه سفر کرده است، اما
سفر فعلی او به این منطقه پرآشوب این بار اهمیت خاصی دارد. گویا او این بار با یک ماموریت دینی به خاورمیانه آمده تا، به زعم خود، مردم خاورمیانه را متقاعد کند که «آمریکا نیروی خیر در خاورمیانه است.»
پایان دکترین باراک اوباما
حدود ۱۰ سال پیش، باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا، دقیقا در شهر قاهره سخنرانی مهمی ایراد کرد که خط مشی جدیدی برای سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه، و به طور کلی جهان اسلام، ترسیم کرد. اوباما، به اشتباهات غرب در برابر جهان اسلام اذعان کرد و خواستار یک «آغاز جدید» شد.
پیام اصلی اوباما این بود که جهان اسلام و غرب میتوانند روابط بهتری داشته باشند. اما این امر، مستلزم اذعان به نکات مثبت و منفی دو طرف است.
در سال ۲۰۱۶ و پس از امضای توافق هستهای، اوباما در یک گفتگوی مفصل با مجله آتلانتیک، از ایران و عربستان درخواست کرده بود که راهی برای برقراری صلح در خاورمیانه پیدا کنند و رقابت را کنار بگذارند. این اظهارات اوباما، از سوی بسیاری از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، به عنوان جانبداری اوباما از ایران تلقی شد. امری که تا پایان ریاستجمهوری او ادامه داشت. شاید به همین دلیل است که سعودیها از انتخاب دونالد ترامپ استقبال کردند و به سرعت روابط شخصی با او را گسترش دادند.
به نظر میرسد که پومپئو هم معتقد است که اوباما جانب ایران را گرفته بود. پومپئو گفته وقتی آمریکا با دشمنانش شراکت میکند، این دشمنان پیشرفت میکنند.
پومپئو، رویکرد اوباما را مملو از «سوء تفاهمات» دانست که نتایج «وخیمی» به بار آورد. او، ضمن انتقاد از رویکرد اوباما، از فرا رسیدن یک «آغاز جدید واقعی» خبر داد. آغازی که بارزترین مشخصه آن، مقابله با ایران، است. پومپئو، بخش اعظم سخنرانیاش را به انتقاد از ایران اختصاص داد و از ائتلافسازی آمریکا علیه ایران سخن گفت.
ائتلافسازی علیه ایران
زمانی که پومپئو عنوان وزیر خارجه منصوب شد، قبل از اینکه به دفتر خود در وزارت خارجه برود، در اولین سفر خارجی خود به اسرائیل، اردن و عربستان رفت. او گفته این سفرها در راستای ایجاد ائتلاف در منطقه است. دیپلمات ارشد آمریکا گفت: «دولت ترامپ به منظور مقابله با جدیترین تهدید منطقه و تقویت همکاری اقتصادی و انرژی، برای تاسیس اتحاد استراتژیک خاورمیانه کار میکند. این تلاش، اعضای شورای همکاری خلیج (فارس) و نیز مصر و اردن را کنار هم قرار میدهد. امروز ما از یکایک این کشورها میخواهیم که گام بعدی را بردارند و ما را در تحکیم اتحاد استراتژیک خاورمیانه یاری دهند.»
این اتحاد، که به ناتوی عربی معروف شده، به ابتکار آمریکا -بویژه جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و پومپئو - و برای مقابله با ایران مطرح شده است.
از دیدگاه پومپئو، ائتلافسازی برای آمریکا، امری طبیعی است که آمریکا در گذشته آن را نادیده گرفته بود.
در ادامه همین ائتلافسازیها و همزمان با سفر پومپئو به خاورمیانه، وزارت خارجه آمریکا از برگزاری یک نشست جهانی با محوریت ایران در لهستان خبر داد. این نشست قرار است در ۱۳ تا ۱۴ فوریه آینده در ورشو، پایتخت لهستان، برگزار شود. پومپئو، در گفتگو با شبکه فاکس نیوز مدعی شده این نشست روی صلح و ثبات و آزادی در خاورمیانه تمرکز خواهد کرد و این امر شامل تضمین این مسئله مهم میشود که ایران «یک نفوذ بیثباتکننده» نباشد. قرار است دهها کشور از سراسر جهان در این نشست شرکت کنند.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در واکنش به این نشست، در توئیتر نوشت: «یادآوری به میزبان و شرکتکنندگان در کنفرانس ضد ایرانی: آنهایی که در نمایش قبلی ضدایرانی آمریکا شرکت کردند، یا مردهاند یا در حاشیه قرار گرفتهاند یا بیآبرو شدهاند؛ و ایران قویتر از همیشه است. دولت لهستان نمیتواند این شرمساری را از بین ببرد: در حالی که ایران لهستانیها را در جنگ جهانی دوم نجات داد، دولت لهستان اکنون میزبان سیرک مأیوسانه ضدایرانی است.»
انتخاب لهستان به عنوان میزبان اگر چه اندکی عجیب به نظر میرسد، اما غافلیگر کننده نیست. اساسا لهستان، برخلاف سوئیس و اتریش، شهرت یا سابقهای در میزبانی از نشستهای مهم بین المللی نداشته و در اتحادیه اروپا یک کشور حاشیهای به شمار میرود. اما نزدیکی دولت آن به آمریکا، زمینه را برای میزبانی از نشست ضدایرانی مهیا کرده است.
در ماههای اخیر، مقامات لهستان، در اتحادیه اروپا ساز مخالف زده و از رویکرد آمریکا در برابر ایران حمایت کردهاند. در خرداد سال جاری، زمانی که اتحادیه اروپا، برای مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران مشغول به روز رسانی تدابیر موسوم به «قوانین مسدودساز» بود، یاتزک کژاپوتویژ، وزیر خارجه لهستان، در حمایت از تصویب این تدابیر تعلل کرد و خواستار
همفکری بیشتر اتحادیه اروپا و آمریکا در مورد ایران شد.
حال، کژاپوتویژ، ضمن اعلام حمایت کشورش از تلاشهای اتحادیه اروپا برای حفظ توافق هستهای، مدعی شد این توافق «ایران را از (انجام) فعالیتهایی که منطقه را بیثبات میکنند، منع نمیکند.» او، با بیان اینکه ۷۰ کشور به نشست ضدایرانی دعوت شدهاند، ابراز امیدواری کرده که نشست مزبور به نزدیکتر کردن مواضع اتحادیه اروپا و آمریکا کمک کند.
دو برداشت از سخنان پومپئو
برداشتها از رویکرد یا دکترین جدید پومپئو در خاورمیانه متفاوت بوده است. برخی اظهارات او را به مثابه «اعلان جنگ» علیه ایران دانستند و برخی از تغییر موضع آمریکا و بازگشت این کشور به سوی متحدان قدیمی خاورمیانه تمجید کردند.
امیل امین، روزنامهنگار مصری، طی یادداشتی در روزنامه فرامنطقهای الشرق الاوسط، اظهارات پومپئو، را نشاندهنده «پایان اهمالکاری آمریکا» در منطقه شمرد و حتی آن را یادآور سخنان هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا، درباره سیاستهای آمریکا دانست. کیسینجر در کتاب خود، «نظم جهانی»، گفته بود که «سیاستهای آمریکا متناقض و بین واقعبینی روزولت و آرمانگرایی ویلسون در نوسان است.»
پومپئو تصریح کرده که آمریکا از اشتباهات گذشته، بخصوص عقبنشینیهایی که هرج و مرج ایجاد میکنند، و نادیده گرفتن دوستان درس عبرت گرفته است. امیل از این سخنان تمجید کرد و آن را ایده دولت پنهان آمریکا دانست و نه ایده ترامپ. این روزنامهنگار افزود: «پومپئو استدلال میکند که آمریکا نیروی خیر در خاورمیانه است... و این کشور در حال حاضر و آینده، گزینههای اشتباهی انتخاب میکند. انصافا اینها سخنان زیبایی است، اما نیاز است که روی زمین عملی شوند.»
عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأی الیوم، برخلاف امین، نه تنها معتقد است که سخنان پومپئو زیبا نیست بلکه آنها را تلاشی مذبوحانه برای بهبود بخشیدن به وجهه آمریکا در خاورمیانه دانست. عطوان، طی یادداشتی در همین روزنامه، گفته سخنرانی پومپئو در دانشگاه آمریکایی در قاهره، «اعلان جنگ علیه ایران و جناحهای نظامی آن در خاورمیانه» است.
عطوان نوشت: «از دیدگاه ما، خطرناکترین بخش سخنان پومپئو، آنجاست که میگوید "باید از مرحله 'مهار' ایران به مرحله 'مقابله' با آن منتقل شویم... و اینکه دوران اهمالکاری آمریکا به پایان رسیده است و از توسعه نفوذ ایران در منطقه جلوگیری خواهیم کرد". این لحن، یک "سناریوی از پیشتعیین شده جنگ" را نشان میدهد و شاید زمان اجرای آن فرا رسیده است.»
عطوان، اظهارات پومپئو درباره نیروی خیر بودن آمریکا را هم خنده دار توصیف کرد.
دو دیدگاه امین و عطوان، در واقع فقط دیدگاه دو شخص نیست. بلکه دیدگاه دو جریان رقیب در خاورمیانه است. دو جریانی که کاملا روبروی یکدیگر قرار دارند. یک جریان معتقد است که آمریکا در هشت سال ریاستجمهوری اوباما، منطقه را به ایران واگذار کرده و متحدان عربش را تنها گذاشته است. جریان دیگری، هم حضور آمریکا را عامل بیثباتی و ویرانی میداند و برخلاف جریان نخست، بازگشت ستیزهجویانه آمریکا به خاورمیانه را آغازگر دوران جدیدی از شرارتورزی میبیند.
پومپئو، اما، فارغ از این دو جریان، خود را مردی میبیند که کتاب مقدس مسیحی را در دست گرفته و مامور تطبیق فرامین الهی است. در پایان شاید بد نیست که ببینیم خود پومپئو سفرش به خاورمیانه را چگونه میبیند. او در قاهره گفت: «اینکه به این زودی پس از جشنهای کریسمس کلیسای قبطی (به مصر) بیایم، به عنوان یک مسیحی انجیلی، این سفر برای من به طور ویژه مهم است. این، زمان مهمی است. همه ما، مسیحیان، مسلمانان و یهودیان، فرزندان ابراهیم هستیم. در دفترم، روی میزم، کتاب مقدس را باز نگه میدارم تا این امر، خدا، کلمهاش و حقیقت را به من یادآوری کند.»