bato-adv

قسمت سوم سریال «احضار»؛ چرا باید بترسیم؟!

احضار کماکان داستان چندانی برای تعریف کردن و کنش زیادی برای ترساندن ندارد؛ البته چیز‌های ترسناکی وجود دارد، اما به سیر داستان و کاراکتر‌ها مربوط نمی‌شود.
تاریخ انتشار: ۲۰:۴۵ - ۰۷ بهمن ۱۳۹۷

چه چیزی در «احضار» ترسناک است؟!
سومین قسمت سریال احضار به کلی متعلق به «گیسو» است؛ تنها شخصیت مبهم در دو قسمت قبل. بیشتر این قسمت به روایت گیسو از سرگذشتش با امیر و پروا و سینا می‌گذرد. چهره‌ی خاله ثریا دیده می‌شود و در پس شنل او گیسو را می‌بینیم که خودش را به پریا معرفی می‌کند و ماجرا را برای او تعریف می‌کند. زن عاشق پیشه‌ای که امیر را بیش از خودش و حتی بیش از خدا دوست داشت، اما به آتش خیانت او سوخت.

قسمت سوم سریال احضار را از اینجا دانلود کنید

گیسو در شبی که می‌خواهد خبر باردار شدنش را به امیر بدهد متوجه خیانت او و پروا به خودش می‌شود. دریای این خیانت متلاطم‌تر می‌شود و امواجش همه‌ی زندگی گیسو را می‌گیرد. تا جایی که حتی امیر دست معشوقه‌اش را می‌گیرد و به خانه می‌آورد و از گیسو می‌خواهد آن جا را ترک کند.

اما گیسو می‌ماند: «از عشق گذشته بودم. اولش موندم که نبازم. نه به پروا، به خودم. نباید دست خالی از اون خونه بیرون می‌رفتم. باید طعم خیانت رو خوب می‌چشیدم. باید به چشم می‌دیدم و باور می‌کردم که امیر چطور تحقیرم می‌کنه ...». در ادامه امیر و پروا که بچه‌دار نمی‌شوند، تصمیم می‌گیرند بچه‌ی گیسو را بعد از به دنیا آمدن بگیرند! گیسو ظاهرا تصمیم می‌گیرد امیر را ترک کند و داستان تا همین جا می‌ماند تا قسمت بعد.

 

آنقدر بین کاراکتر‌های اصلی سریال اتفاقی نمی‌افتد و آنقدر خط داستانی اصلی سریال کم‌رمق است که در این قسمت برای بار دوم سازندگان سریال دست به دامان یک کاراکتر فرعی می‌شوند، بلکه فرجی شود و قسمت سومی که تا حدود ۴۰ دقیقه هیچ کنش خاصی در آن رخ نداده است، کمی جذاب شود؛ و برای این مهم چه کسی بهتر از رهام؟! پسر بچه‌ی بخت‌برگشته‌ی بی‌گناهی که در قسمت قبلی از ترس پریا خودش را خیس کرد.

تیزر قسمت سوم سریال احضار

پدر و مادر رهام به توصیه‌ی پزشک که باید رهام با چیزی که از آن می‌ترسد روبرو شود، به خانه‌ی دکتر می‌آیند تا رهام پریا را ببیند. نفس این که پریا با خوش‌رویی و با رفتار‌هایی معصومانه به استقبال رهام و خانواده‌اش بیاید و او را به اتاقش ببرد تا با هم بازی کنند، جالب است. اما چگونه به آن پرداخته می‌شود؟! باید دیالوگ‌های رقت‌انگیز پدر و مادر رهام و دکتر سینا را تحمل کنیم تا پریا بیاید و رهام را از پله‌های پیچ در پیچ ترسناک عمارتشان بالا ببرد تا کمی هیجان به روح آرام قسمت سوم احضار بدمد.

چه چیزی در «احضار» ترسناک است؟!
چیزی که در درام‌های ترسناک موجب ترس و دلهره می‌شود، رخ دادن اتفاقات غیرطبیعی در بستر عادی و طبیعی زندگی و یا حضور موجودات ماورایی و فراواقعی در کنار روزمرگی است، نه موقعیت‌هایی که اساسا غیرواقعی و بعضا احمقانه هستند. کدام پدر و مادری در این موقعیت قرار می‌گیرند که فرزندشان را که چند روزی از ترس خواب و خوراک نداشته را به راحتی به دست دختر بچه‌ای که عامل ترس او است بسپارند و خود بدون اندکی نگرانی به گفت و گویی که با دکتر نداشتند برگردند.


بیشتر بخوانید:

سریال احضار؛ احضار ترس در خانه شما! (مروری بر قسمت اول و دوم)


از دکتر سینا که انتظاری نداریم او اتفاقات عجیب و غریب دیگری را به چشم دیده و با گوش شنیده و‌اندکی خم به ابروانش نیاورده است. اما پدر و مادر این بچه چرا اینگونه‌اند؟ به لحاظ منطقی کسانی که فرزندشان را به همان مهدکودک سه‌زبانه‌ی لوکسی که دکتر سینا پریا را برده است، می‌فرستند، نباید از لحاظ طبقه‌ی اقتصادی و اجتماعی فاصله‌ی چندانی با دکتر داشته باشند و خود را اینگونه در مقابل او زبون کنند. اما کارگردان این موضوع را فراموش می‌کند و آن‌ها را به گونه‌ای دیگر نشان می‌دهد و آنقدر به یاد مرفه بودن و پرستیژ دکتر است که ناخودآگاه هر کسی که در مقابل او قرار می‌گیرد، از پیش ذلیل است.

احضار کماکان داستان چندانی برای تعریف کردن و کنش زیادی برای ترساندن ندارد. چیز‌های ترسناکی وجود دارد، اما به سیر داستان و کاراکتر‌ها مربوط نمی‌شود. آقای دکتری که فرزندخوانده‌اش را زیر تخت و مشغول صحبت با یک موجود نامرئی می‌بیند و با او درباره‌ی یک زن که هفت سال پیش مرده است، صحبت می‌کند، زنی که به گفته‌ی پریا در خانه‌ی امیر به او یک عروسک داده است، ترسناک است. بازیگرانی که حتی از آکسان‌گذاری صحیح روی یک پاراگراف از دیالوگ هایشان عاجزند، ترسناک هستند. فکر کردن به قسمت‌های آینده این سریال ترسناک است. فکر کردن به بازیگران کم‌استعداد، اما خوش چشم و ابرویی که پس از این سریال خود را جزء جامعه‌ی بازیگری ایران خواهند دانست و از سفره‌ی کوچک این روز‌های هنر ایران سهم‌خواهی خواهند کرد، ترسناک است؛ و سریالی که ۳۰ دقیقه از قسمت سومش گذشته و هنوز در آن هیچ کنش دراماتیک چشم‌گیری شکل نگرفته است، بسیار ترسناک است.

چه چیزی در «احضار» ترسناک است؟!

در فضای مجازی بعد از گذشت سه قسمت از سریال احضار هنوز بحث حجاب ارواح و اجنه داغ است و مخالفان و موافقان خود را دارد. اما پر تکرار‌ترین نظرات مربوط به افرادی است که یا احضار را نه یک سریال ترسناک که کمدی می‌دانند: «به نظرم ارزش دیدن نداره ما که به عنوان فان نگاه می‌کنیم که بخندیم فقط همین...». یاکسانی که ساخت این سریال را با توجه به امکانات محدود فیلمسازی در ایران غنیمت می‌شمارند: «آفرین به شجاعت تمام عوامل و بازیگرانش شروع هر کاری سخت و مشکلات زیادی رو به همراه داره، ولی قابل تحسینه این کارشون. امیدوارم استارت این ایده جدید تو سینمای خانگی باعث پیشرفت و تحول این شبکه بشه». البته که واکنش‌های عجیب دکتر سینا (در واقع بی‎واکنش بودن او) نسبت به حرف‌ها و کار‌های پریا هم از چشم مخاطبان دور نمانده و عده‌ای را متعجب کرده و عده‌ای را ایضا به خنده انداخته است. در میان این کامنت‌ها، اما یک کامنت قابل توجه بود که در نگاه اول شاید خنده‌دار به نظر بیاید، اما تامل برانگیز است: «سمندون از این ترسناک‌تر بود».


قسمت سوم با حرف‌های گیسو نشان داد که برخلاف تصور اولیه ما شیاطین فیلم امیر و پروا هستند و باید از آن‌ها ترسید نه از پریا و خاله ثریا! مگر این که در ادامه و در قسمت‌های بعدی رخداد‌ها به گونه‌ی دیگری پیش رود.

bato-adv
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۹
من ندیدم , ولی خیلی چرت بنظر میرسه !
آخه فیلم ترسناک باید این فیلتر و افکت روی تصویرش باشه ؟!
ناشناس
Netherlands
۰۲:۴۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۹
منم همین 3 قسمت رو دیدم و تصمیم دارم دیگه دنبال نکنم سریال رو
حسن
United States
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۸
ساخت فیلم و سریال ترسناک تو هالیوود هم سخته و یه ریسک بزرگه که مردم خوششون بیاد یا مسخرش کنن .
تو ایران که با این حجم ممیزی و بازیگرای ضعیف ( همین قدر که گذاشتن گریمشون کنن خودش یه موفقیت هست ! ) ساخت فیلم ترسناک واقعا ریسک بزرگی هست . به نظرم باید بزنن تو کار کمدی ترسناک . این جوری هر کی انتقاد کنه راحت میگن فیلم کمدی هست دیگه !
ناشناس
Moldova, Republic of
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۸
ای ننگ بر این سریال و عوامل سازنده‌اش.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۸
واي واي واي
اين عكسهاي ترسناك رو نزاريد آقا من نزديك بود سكته كنم.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۵
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین