فرارو- رئیس دستگاه دیپلماسی آلمان در سفر به ایران تلاش کرد با دست خالی، ایران را به باقی ماندن در توافق هستهای متقاعد کند، اما این تلاش نشان داد که اروپا تا چه اندازه در مناقشه ایران و آمریکا به حاشیه رانده شده است.
به گزارش فرارو، روز دوشنبه، تقریبا یک ماه پس از تعیین ضرب الاجل ۶۰ روزه جمهوری اسلامی ایران برای اعضای باقیمانده در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان، در ادامه تور خاورمیانهای خود، که شامل کشورهایی نظیر اردن، عراق و امارات بود، به تهران سفر کرد و گفتگوهای «جدی و صریحی» با مقامات ایرانی انجام داد.
منابع خبری آلمانی در آستانه سفر ماس به تهران گفتند این سفر با دو کشور فرانسه و بریتانیا هماهنگ شده و به اطلاع آمریکاییها هم رسیده بود. از این رو، مواضع ماس در تهران، فقط به روابط دوجانبه ایران و آلمان مربوط نمیشود. بلکه باید آن را در چارچوب روابط ایران و اروپا بررسی کرد.
ماس در تهران پس از جلسهای با همتایان ایرانی، اظهارات صریح و بیپردهای درباره توانمندی اروپا در زمینه تامین منافع اقتصادی ایران از برجام بر زبان آورد. او با اشاره به سه کشور اروپایی امضاکننده برجام (آلمان، فرانسه و بریتانیا) در یک نشست خبری با همتای ایرانیاش، محمدجواد ظریف، گفت: «موضع سه کشور اروپاییمان این است که ما از برجام حمایت میکنیم و میخواهیم تعهداتمان را ادامه دهیم، اما نمیتوانیم معجزه کنیم.»
صراحت بیان ماس درباره ناتوانی اروپا در تامین منافع اقتصادی ایران، کم سابقه است. مقامات اروپایی معمولا ضمن تاکید بر منافع مشروع اقتصادی ایران از توافق هستهای، همواره از ادامه تلاش اروپا برای عملیاتی کردن ابزار حمایت از تبادلات تجاری (اینستکس) سخن میگویند. این بار اما، ماس، بیپرده، مواضع اروپا را به ایران منتقل کرد. سخنگوی ماس، نیز سفر دیپلمات ارشد آلمان به خاورمیانه را «سفر به منطقه بحران» توصیف کرد.
برخی محافل رسانهای آلمانی میگویند ماس «دستخالی» به ایران رفت و «دستخالی» از آن برگشت. وبگاه انگلیسیزبان شبکه دویچهوله، با اشاره به همین نکته، افزود نه توافق هستهای نجات پیدا کرد و نه منطقه برای تنشزدایی تغییر رویه داد.
سفر ماس در حالی صورت گرفت که کاسه صبر ایران لبریز شده و در مسیر خروج تدریجی از برجام قرار گرفته است. کمی بیش از یک ماه پیش، ایران به سایر اعضای برجام مهلت دو ماهه تعیین کرد تا منافعش را تامین کنند. مخاطب اصلی این ضرب الاجل اروپا بود. اما با وجود گذشت بیش از یک ماه از این مهلت، اروپا هنوز اقدام ملموسی برای ایران انجام نداده است. ماس در تهران خواستار مهلت بیشتر برای عملیاتی کردن اینستکس شد.
سفر ماس، هر چند نتیجه واضحی برای دو طرف نداشت، اما فرصتی فراهم کرد که ایران و اروپا، هر دو به نحوی با یکدیگر «اتمام حجت» کنند. ایران تاکید کرد که عدم تامین منافع اقتصادیاش ممکن است به کاهش تعهدات هستهای ایران منجر شود. در مقابل، اروپا نیز صریحا تاکید کرد که نمیتواند معجزه کند. به هر حال، درست است که سفر حساس ماس، نه برای اروپا و نه برای ایران، نتیجه ملموسی نداشت، اما در عوض سه نکته را به خوبی نشان داد:
۱- اروپا جز لفاظی دیپلماتیک نمیتواند کاری برای ایران انجام دهد و ایران هم نباید به دور زدن تحریمهای آمریکا توسط اروپا امیدوار شود. سازوکار اینستکس عملا مرده متولد شد. همین دیشب خبرگزاری بلومبرگ مدعی شد آمریکا در حال بررسی اعمال تحریم بر نهاد ایرانی متناظر اینستکس است. اعمال چنین تحریمی، اینستکس را بیش از پیش بیخاصیت میکند. حمید بعیدی نژاد، سفیر ایران در بریتانیا، در توئیتی نوشت: «بنا به گزارش خبرنگار بلومبرگ، آمریکا در حال بررسی تحریم نهاد مالی متناظرِ ایرانیِ اینستکس است. با این تحریم اینستکس عملا نابود شده و دیپلماسی اروپا به شکست کامل میرسد.» خود ماس نیز با بیان اینکه اروپا نمیتواند برای ایران معجزه کند، عملا این پیام را داد که «تحقق منافع اقتصادی که به ایران در پی توافق هستهای وعده داده شده، تا حد زیادی بدون آمریکاییها دشوار است.» پس از سفر ماس احتمالا دیگر کسی از اروپا توقع اقتصادی نخواهد داشت. شاید به همین دلیل است که پس از این سفر، لحن ظریف هم اندکی تندتر شد. او گفته است تنها راه کاهش تنشها در منطقه، متوقف کردن جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران است. ظریف در کنفرانس مشترک با ماس تاکید کرد: «هر کسی جنگی با ما آغاز کند، او پایاندهنده آن نخواهد بود.»
۲- اروپا به نوعی به زبان تهدید روی آورده است. در واقع سخن اصلی ماس در تهران این بود که ما اروپاییها نمیتوانیم کاری مهمی در زمینه تامین منافع اقتصادی ایران انجام دهیم، اما از ایران انتظار داریم که به برجام کاملا پایبند باقی بماند. وزیر خارجه آلمان، با بیان اینکه تامین منافع اقتصادی ایران بدون آمریکا دشوار است، گفت: «اما من معتقدم که منفعت سیاسی و راهبردی در این است که این توافق و نیز مذاکره با اروپا حفظ شود و این موضوع را باید تهران هم به رسمیت بشناسد.» وقتی که ماس صریحا اظهار میکند اروپا نمیتواند برای ایران کاری کند و در عین حال از ایران میخواهد که در برجام باقی بماند، معنای سخنان او میتواند حاوی یک تهدید ضمنی باشد مبنی بر اینکه اگر ایران، برجام را زیر پا بگذارد، اروپا چارهای جز پیوستن به آمریکا و شاید بازگرداندن پرونده ایران به شورای امنیت نخواهد داشت. گفتنی است که اتحادیه اروپا، قبلا اولتیماتوم ایران را رد کرده بود، اما اقدامی برای تامین خواستههای ایران انجام نداده بود.
۳- اروپا با این واقعیت تلخ کنار آمده است که نقش چندانی ندارد و در واقع در منازعه ایران و آمریکا به حاشیه رانده شده است. در حال حاضر، اروپاییها تاحدود زیادی قدرت تاثیرگذاری بر دو طرف منازعه - تهران و واشنگتن- را از دست دادهاند. نه میتوانند منافع ایران را تامین کنند، و نه میتوانند واشنگتن را به عقبنشینی یا کنار آمدن با ایران متقاعد کنند. اکنون اروپاییها تمرکزشان را بر حفظ کانالهای دیپلماتیک با ایران قرار دادهاند به امید اینکه بتوانند روزی گفتگوهای احتمالی ایران و آمریکا را تسهیل کنند یا در آنها نقشی داشته باشند. اما با توجه به سردی روابط ایران و اروپا، این کانال دیگر بیخاصیت شده است، چون ایران به اروپا اعتمادی ندارد. انتخاب ژاپن به عنوان میانجی میان ایران و آمریکا نشان داد که اروپا دیگر حتی نقش واسطه را هم نمیتواند ایفا کند. شاید به همین دلیل است که دویچه وله در تحلیل سفر ماس به تهران، نوشت که سرانجام در تهران «امید دیپلماتیک» از بین رفت.