فرارو- هنوز چند روز از مهاجرت جنجالی مزدک میرزایی نگذشته بود که شبکه سوم سیما با نمایش مستندی درباره احمد شاملو دوباره خبرساز شد.
به گزارش فرارو؛ برای مخاطبانی که پس از سالها تصویر ابراهیم گلستان، فروغ فرخزاد، رضا براهینی و ... را در قاب تلویزیون میدیدند این انعطاف رسانه ملی کمی عجیب بود، اما شگفتی مخاطبان به اینجا ختم نشد. مستندی که شبکه سه در نوزدهمین سالمرگ احمد شاملو نمایش داد روایتی متفاوت از شاملویی بود که سالها در افکار هواداران و حتی منتقدان شکل گرفته بود.
روایت رسانه ملی از زندگی و شخصیت احمد شاملو موجی از واکنشها را برانگیخت و البته سازنده این مستند اولین کسی بود که به سانسور اثرش واکنش نشان داد. "حسین لامعی" در حساب اینستاگرامش مدعی شد حدود ۲۳ دقیقه از مستند "قدیس" سانسور شده است و تنها بخشهای مطلوب صدا و سیما پخش شده است.
لامعی در بخشی از اعتراض خود آورده است: "من حسین لامعی، تهیه کننده و کارگردان قدیس این متن را از سر خشم مینویسم. امشب مستند قدیس در شرایطی از شبکه ۳ سیما پخش شد که هیچ گونه شباهتی با مستندی که من ساختم نداشت ... حدود ۲۳ دقیقهاش را سانسور که نه، سلاخی کرده اند. قلع و قمع کرده اند. نابود کردهاند. مگر مستند جنسی ساخته بودم که این چنین تکه پاره کرده اید؟!"
گارگردان قدیس در ادامه یادداشتش نوشت: "نسخهی کامل مستند قدیس را میتوانید در سایت فیلیمو، فیلمنت، سینمامارکت و… ببینید. این را برای تبلیغ نمیگویم، میگویم تا بدانید آن نسخه، کارِ من است و پایش میایستم، پای نقدهایم به شاملو هم میایستم؛ اما نسخه پخش شده در شبکه ۳، ضد من است و ضد اندیشه من است و بیشک، با خشم، به دشمنیاش برخواهم خواست."
اما اعتراض لامعی تنها واکنش به سانسور قدیس نبود. رویکرد این مستند اعتراض گستردهای به راه انداخت و کاربران فضای مجازی هم واکنش نشان دادند.
کاربری به نام مجید احمدی نوشت: "امشب شبکه ۳ یه مستند درباره شاملو نشون داد، اولش کلی تعجب کردم، بعد فهمیدم میخواستن شاملو رو بزنن، هی نشون میدادن که شاملو به لطفی فحش میده، لطفی جواب میده، شفیعی کدکنی، براهنی، گلستان و حتی فروغ! باورتون میشه؟ "
کاربردیگری به نام علی در حساب توییتریاش نوشت: "در مستند دیروز که محرز در تخریب شاملو از شبکه سه پخش شد. بنده برای اولین بار مسعود بهنود، رضا براهنی و ابراهیم گلستان را در صدا و سیما رویت کردم. این نشون میده هدف وسیله را توجیه میکند."
کاربر دیگری به نام امیر راعی در توییتر نوشت: "تیم مدیریتی شبکه سه سیما به رهبری فروغی به خیفترین شکل ممکن مشغول حمله به احمد شاملوست. باید بدانند که تا دنیا دنیاست شاملو میماند."
یاشار سلطانی – خبرنگار- نیز در توییترش علی فروغی را گاندو سر خود نامید و نوشت: "فروغی ژن خوب باجناق حداد عادل گاندو سر خود است. یک تنه هم با عادلکشی ببیندگان رسانه ملی را میریزد و با مزدکپرانی برای رسانه بیگانه مخاطب میرویاند و تتمه مخاطب را نیز با پنجه کشیدن به روی شاملو مشمیز میکند. کدام نفوذی فرهنگی میتواند این قدر علیه ایران فعالیت تخریب کند؟"
چرا مستند قدیس ساخته شد؟
خبر ساخت مستند قدیس برای اولین بار در سال ۹۵ منتشر شد و پس از مدت کوتاهی سعید مستغاثی در روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان سرگذشت یک قدیس قلابی شکست بتهای روشنفکری را یکی از اهداف مستندساز بابصیرت امروز خواند و نوشت روزگار قدیسان قلابی مانند احمد شاملو به سر رسده و باید با زبان رسانه صدای این شکست را به گوش همه رساند.
سینمایینویس کیهان در بخشی از یادداشتش درباره قدیس نوشت: "مستند قدیس، زندگی و دوران احمد شاملو را در ۵ اپیزود جلوی دوربین میبرد: اوایل زندگی، شعر، سیاست، سینما و ازدواجها."
مثتغاثی یاداشت خود را این گونه ادامه داده بود: "اپیزود شاملو و سیاست، افشاگرترین بخش مستند قدیس به نظر میرسد که در واقع پنهان ماندهترین وجه احمد شاملو را از زیر خروارها ادعای انقلابینمایی و مبارزه با شاه و رژیم پهلوی و به قول خودش برقدرت بودن بیرون میریزد."
از زمان انتشار خبر تولید مستند قدیس و واکنش روزنامه کیهان به این مستند تا اردیبهشت ۹۸ به جز یکی دو نشست مطبوعاتی تقریبا کارگردان قدیس خبری از چرایی و چگونگی تولید مستند اخیرش منتشر نکرد تا این که در تاریخ ۲۱ اردیبهشت امسال حسین لامعی، روزنامهنگار و مستندساز با حضور در دفتر خبرگزاری تسنیم، در گفتگوی مفصلی از انگیزههای ساخت قدیس گفت.
لامعی دربخشی از این گفتگو درباره دلیل انتخاب و نقد شخصیت شاملو میگوید: "شخصیتی مثل هوشنگ ابتهاج یا شفیعی کدکنی درست است جزو روشنفکران محسوب میشوند، اما از جانب جریان روشنفکری صریح نقد شدهاند. تنها کسی که در این جریان نقد نشده، احمد شاملو بود."
کارگردان قدیس در بخش دیگری از گفتگویش میگوید: "یک ریز میگویند که شاملو در حوزه ادبیات از همه بزرگتر است، اما اصلا اینطور نیست. پس طبیعیست که سوال مطرح شود که چرا احمد شاملو بُت یک جریان است؟ چه شد که بُت یک جریان شد؟ چه شد که نقد او هزینهساز شد؟"
لامعی در بخشی از این گفتگو به نقد احمدیخرم درباره شاملو اشاره میکند و آن را قابل تحسین میخواند. احمدی خرم در نقدی که چند ماه قبل درباره شاملو در روزنامه سازندگی منتشر کرد مدعی شده بود که شاملو از هویدا پول گرفته است و اسنادی هم درباره این موضوع وجود دارد.
لامعی همچنین در بخش دیگری از این گفتگو میگوید: "من در قدیس فقط به نقد شاملو نپرداختهام، در مستند قدیس کسانی را گذاشتم که از شاملو دفاع کنند مانند مسعود بهنود، جواد مجابی و خانم ایران درودی. برداشت خودم این است که آقای یزدانی خرم پیشدستی کردند. ایشان اتفاقا از موضع دفاع از آقای شاملو وارد شدند. یعنی احساس کردند که این سد نقد شاملو شکسته و حالا این مستند درآمده است..."
رویکرد رهبر انقلاب به آثار شاملو
در جریان بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب در تاریخ ۹ اردیبهشت ۹۸ قابی از حضور ایشان در مصلی امام خمینی به سرعت به یکی از پر پازدیدترین تصاویر آن روز تبدیل شد. در این قاب رهبر انقلاب در حال خواندن شعر شاملو از یکی از مجموعه آثار او دیده میشدند.
برخی از فعالان رسانهای با وجود انتقادهای متعدد به رویکرد سیاسی شاملو پیش و پس از انقلاب اسلامی انتشار این تصویر متفاوت را نشانهای از انکارناپذیری جایگاه شاملو در جریان شعر و ادبیات معاصر میدانند.
یک روز پس از انتشار قاب شاملو خوانی رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب، سایت مشرقنیوز خاطرهای از شاملو خوانی رهبر انقلاب منتشر کرد. رهبر انقلاب در محفل شعرخوانی سال ۸۶ خطاب به "علی معلم" گفته بودند: "آقای معلم ترانه شما یک برداشتی از ترانه شاملو است."
صدا و سیما با تخریب سلبریتیها و مشاهیر چه هدفی را دنبال میکند؟
درنگاه اول شاید بیرون راندن چهرههایی مانند محمدرضا شجریان، عادل فردوسیپور، برخی شخصیتهای سیاسی و رسانهای از قاب تلویزیون و اخیرا ترسیم چهرهای منفعل از برخی وزرا در سریالهایی از قبیل گاندو و نقد یکسویه مشاهیری مانند شاملو صرفا رویکرد سلبی رسانه ملی به چهرههای شاخص جریان روشنفکری است. رویکردی که از زمان ریاست علی فروغی بر شبکه سوم سیما شتاب بیشتری گرفته است.
برخی تحلیلگران رسانه بر این باورند که صدا و سیما بویژه شبکه سوم در سالهای اخیر در کنار حذف و به حاشیه راندن چهرههای مستقل، به ستارهسازی و سلبریتیسازی در راستای ایدیولوژی برخی از مدیران و جریانهای حاکم بر رسانه ملی گام برداشته است.
شاهد این مدعا حضور بشیر حسینی از دوستان نزدیک علی فروغی در برنامه عصر جدید است که اظهارات جنجالی و غیر معمولش هرزگاهی نامش را بر سر زبانها میاندازد.
حال باید دید رسانه ملی در رویکرد آلترناتیوسازی جدیدش تا چه حد میتواند جای خالی چهرههای مغضوب را پر کند؟ آیا امثال بشیر حسینی بار بزرگان سیاست، هنر و رسانه را به دوش خواهند کشید یا این رویکرد اخیر منجر به مخاطبسازی برای رسانههای بیگانه خواهد شد؟
چقدر عوام در جهالت غرق اند
البته منم در دوران جهالت خیلی به شعر علاقه داشتم اما بعد دیدم همه ی این شعرا کشک اند و شعرا هم از حافظو مولوی گرفته تا سعدی و فردوسی همه منحرف اند
از شعرا بت ساختین انگار کی هستن حالا
اینا ناشی از جهله
از صداوسیما و ماهواره هم بیزارم و حیف پولای کلانی که خرج اینا میشه, حیف و صد حیف
قدر گوهر ، گوهری
چرا ما توی اینهمه سال یه خوبشو تحویل ندادیم؟
خوب که نه یه نفر آدم بد مث شاملو و فروغ چرا تحویل ندادیم؟