فرارو- اعتراضات هنگ کنگ که در مخالفت با تصویب یک لایحه استرداد مجرمان به چین آغاز شده بود، به سرعت به عاملی برای تشدید تنش در روابط چین و غرب شد. رسانههای غربی این اعتراضات را تلاش برای برقراری دمکراسی قلمداد میکنند و به چین درباره سرکوب معترضان هشدار میدهند.
به گزارش فرارو، از حدود ۱۰ هفته پیش تاکنون، شهر هنگ کنگ ناآرام بوده و درگیریهای متعددی میان معترضان و پلیس رخ داده است. در جدیدترین تحول، روز دوشنبه گذشته معترضان «هنگ کنگی» به فرودگاه بین المللی هنگ کنگ رفتند و در آنجا تحصن کردند. امری که فعالیتهای این فرودگاه پرازدحام را به مدت دو روز متوالی متوقف کرد.
فرودگاه هنگ کنگ یکی از شلوغترین فرودگاههای جهان است و تعطیلی دو روزه آن، زندگی و فعالیت بسیاری از مردم را مختل کرد. به همین دلیل، در پی تعطیلی فرودگاه، گروهی از معترضان با صدور بیانیهای از مردم عذرخواهی کردند. آنها مدعی شدند که دلیل تحصن در فرودگاه این بود، که به خاطر خشونت و برخورد سختگیرانه پلیس، دیگر نمیتوانستند در اماکن عمومی تجمع و اعتراض کنند.
جرقه اعتراضات اخیر هنگ کنگ زمانی زده شد که دولت محلی این شهر، تصویب لایحه استرداد مجرمان فراری به چین را در دستور کار قرار داد. بر اساس این لایحه، مقامات محلی هنگ کنگ باید مجرمان فراری را به دولت مرکزی چین تحویل بدهند. اعتراضات اولیه به این لایحه در ماه مارس و آوریل اتفاق افتاد و سپس در ماه ژوئن تشدید شد. نهم ژوئن، صدها هزار نفر به خیابانهای هنگ کنگ ریختند و خواستار لغو لایحه استرداد مجرمان شدند. مقامات محلی برای آرام کردن خشم معترضان و کنترل ناآرامیها نهایتا لایحه را تعلیق کردند.
درگیری پلیس با معترضان در یکی از تجمعات اخیر هنگ کنگ
وضعیت ویژه "یک کشور و دو سیستم"
اما چرا به رغم تعلیق لایحه استرداد اعتراضات و ناآرامیها در هنگ کنگ هنوز ادامه دارد؟
پاسخ این پرسش در تاریخ و سیاست شهر هنگ کنگ نهفته است. هنگ کنگ به طور رسمی بخشی از خاک «جمهوری خلق چین» به شمار میرود. اما بنا به دلایل تاریخی، این شهر از لحاظ سیاسی با تمام شهرهای دیگر چین تفاوتهایی دارد و در واقع نوعی «دولت شهر» غیر رسمی به حساب میآید.
هنگ کنگ برخلاف دیگر شهرهای چین، نزدیک به دو قرن مستعمره غرب بود. در پایان «
جنگ اول تریاک» در سال ۱۸۴۶، هنگ کنگ مستعمره امپراتوری بریتانیا شد و این وضعیت تقریبا تا سال ۱۹۹۷ ادامه یافت. در این سال، بریتانیا حاکمیت هنگ کنگ را به چین سپرد. اما هنگ کنگ هیچ گاه مانند یک شهر عادی در قلمرو چین ادغام نشد، بلکه خصایص فرهنگی و سیاسی خود را حفظ کرد. به همین دلیل، امروز مردم هنگ کنگ ترجیح میدهند با نام «هنگ کنگی» شناخته شوند نه «چینی». آنها معمولا خود را از مردم سرزمین اصلی چین متمایز میدانند. سهشنبه شب، معترضان «هنگ کنگی»، سه شهروند «چینی» متهم به کار برای دستگاه اطلاعاتی چین را در هنگ کنگ گروگان گرفتند. یکی از آنها با ارائه کارت شناسایی خود، آزاد شد و دو نفر دیگر، که یکی از آنها خبرنگار بود، بازداشت شدند. دولت چین، این اقدامات را مصداق «تروریسم» دانست.
اما خود معترضان میگویند اعتراضات آنها در دفاع از وضعیت سیاسی ویژه هنگ کنگ است. این شهر، به دلیل برخورداری از نوعی خودمختاری، نسبت به قلمرو اصلی چین، آزادیها و استقلال عمل قابلتوجهی دارد. از این رو، در واقع چین، کشوری واحد با دو سیستم سیاسی است. یک سیستم متعلق به هنگ کنگ است و سیستم دیگری شامل سایر قلمرو چین میشود. معترضان میگویند هدف اصلی اعتراضاتشان، دفاع از همین وضعیت دو سیستمی است.
در سالهای اخیر، همزمان با صعود شی جین پینگ، اتهاماتی علیه رئیسجمهور چین مطرح شده است مبنی بر اینکه او میخواهد سلطه سیاسی تک نفره خود را تقویت کند. از این رو، هنگامی که ماجرای تصویب لایحه استرداد مجرمان در هنگ کنگ مطرح شد، بسیاری از مردم آنجا نسبت به مقاصد اصلی دولت چین نگران شدند و با این لایحه مخالفت کردند.
ناآرامیها در اعتراض به لایحه استرداد مجرمان شروع شد اما پس از تعلیق این لایحه هم ادامه یافت.
فرصتی برای اعتبارزدایی از الگوی چین؟
با توسعه سریع اقتصادی چین در چند دهه اخیر، هنگ کنگ نیز به یک مرکز مالی مهم جهانی تبدیل شد که روابط گستردهای با غرب و خصوصا آمریکا دارد. در سال ۱۹۹۲ در آمریکا قانونی تصویب شد که بر اساس آن، آمریکا و هنگ کنگ روابط تجاری و اقتصادی ویژهای برقرار کردند. چنین ویژگی در مناسبات آمریکا و چین وجود ندارد.
امروز که چین و آمریکا درگیر یک جنگ تجاری کم سابقه شدهاند، بحران هنگ کنگ به فرصتی برای برای غرب جهت مشروعیتزدایی از نظام سیاسی چین تبدیل شده است. به رغم توسعه شگفتانگیز اقتصادی، چین همواره از سوی برخی محافل غربی به استبداد و سرکوب سیاسی متهم شده است. اتهامی که پس از ماجرای اعتراضات میدان «تیان آن من» در سال ۱۹۸۹ پر رنگ شد و با اعتراضات اخیر هنگ کنگ پررنگتر شده است.
این اتهام از این منظر مهم است که چین نه یک قدرت محلی، بلکه یک ابرقدرت اقتصادی در جهان است و معمولا وقتی کشوری به ابرقدرت تبدیل میشود، الگویی از نحوه حکمرانی و توسعه مطرح میکند. الگوهای ابرقدرتها با یکدیگر متفاوت و جزو «قدرت نرم» همان کشورها هستند. البته چین، اصراری ندارد که خود را الگویی برای دیگر کشورها معرفی کند، اما به هر حال، توسعه اقتصادی آن در دهههای اخیر، موجب شده که برخی محافل روشنفکری در جهان به چین به عنوان الگوی توسعه اقتصادی در یک نظام سیاسی بسته توجه کنند. پیش از چین، تصور میشد که توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی و آزادیهای مدنی امکانپذیر نیست. اما چین این مقوله را بیاعتبار کرد.
با این حال، ناآرامیهای هنگ کنگ ممکن است نشان دهد که توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی، یک توسعه شکننده و آسیبپذیر است و کشور را در برابر مداخله بیگانگان ایمن نمیسازد.
از حیث اقتصادی و تجاری، چین به رغم موانع متعدد، توانست در یک دوره نسبتا کوتاه به یکی از ابرقدرتهای جهان تبدیل شود. به طوری که آمریکا آشکارا خطر اقتصادی آن را درک کرده و علیه آن جنگ تجاری به راه انداخته است. اما علیرغم توان اقتصادی چین، آمریکا احساس میکند از منظر «قدرت نرم» دست بالا را دارد. مقامات چین میگویند دیپلماتهای آمریکایی در هنگ کنگ، در تشدید ناآرامیها نقش دارند و لذا در اوایل ماه جاری چین از این دیپلماتها خواست که از «مداخله» در امور داخلی هنگ کنگ خودداری کنند. گفته میشود که دیپلماتهای آمریکایی با فعالان «دمکراسیخواه» هنگ کنگ دیدار کردهاند.
رسانهها و محافل سیاسی غربی میگویند اعتراضات هنگ کنگ، پیکار برای دمکراسی است. تجمعاتی که در ابتدا در اعتراض به یک لایحه نه چندان مهم شروع شد، به سرعت توسط محافل غربی به اعتراضات دمکراسیخواهی قلمداد شد. مقامات آمریکایی، بر جنبه «دمکراسی خواهی» تحولات هنگ کنگ تاکید میکنند. امری که خشم مقامات مرکزی دولت چین را برانگیخت. هوا چونینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین، اخیرا گفته است اظهارات مقامات آمریکایی، در حال جا زدن جرایم خشونتآمیز به عنوان مبارزه برای حقوقبشر و آزادی است. در مقابل، برخی محافل جمهوریخواه و دمکرات در کنگره، به دولت دونالد ترامپ فشار میآورند که به چین هشدار دهد که مداخله مستقیم آن در هنگ کنگ با «تبعات عمیق»، از جمله تحریم، مواجه خواهد شد. این هشدارها در حالی است که هنگ کنگ رسما بخشی از خاک چین به شمار میرود.