bato-adv
کد خبر: ۴۴۷۴۸۵

دسیسه شیطانی زن خائن برای اعدام شوهر!

دسیسه شیطانی زن خائن برای اعدام شوهر!
زمستان سال ۸۹، زمانی که در سمت ریاست آگاهی چناران مشغول انجام وظیفه بودم با دریافت خبر کشف جسد سوخته یک مرد در اطراف پروژه‌های مسکن مهر شهر جدید گلبهار، به همراه چند تن از همکارانم عازم محل شدیم. جسد که داخل دو چادر شب و پتو قرار داشت، به طور کامل سوخته بود، به طوری که حتی امکان انگشت نگاری وجود نداشت.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۲۹ تير ۱۳۹۹
وقتی قطعات پازل آن جنایت هولناک کنار هم قرار گرفت، تازه مشخص شد که زن جوان چگونه با یک نقشه شوم و پیچیده ماجرای قتلی را طراحی کرده است که ...

به گزارش خراسان، زمستان سال ۸۹، زمانی که در سمت ریاست آگاهی چناران مشغول انجام وظیفه بودم با دریافت خبر کشف جسد سوخته یک مرد در اطراف پروژه‌های مسکن مهر شهر جدید گلبهار، به همراه چند تن از همکارانم عازم محل شدیم. جسد که داخل دو چادر شب و پتو قرار داشت، به طور کامل سوخته بود، به طوری که حتی امکان انگشت نگاری وجود نداشت.
 
پس از جست و جو در اطراف جسد، یک دسته کلید، سیم کارت شکسته و تکه کاغذی سوخته که شماره کدپستی داشت جمع آوری و ضمیمه پرونده شد. با همکاری صمیمانه اداره اطلاعات جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، ساعاتی بعد مشخصات مالک سیم کارت و کدپستی به دست آمد و مشخص شد که یک شماره تلفن ثابت در سیم کارت وجود دارد که با مشخصات مالک کدپستی و سیم کارت مطابقت می‌کند. تماس با آن شماره تلفن سرنخ مهم این پرونده جنایی شد.
 
مردی که از آن سوی خط خود را از اهالی یکی از روستا‌های نزدیک شیروان معرفی می‌کرد، در پاسخ گفت: پسرم از سه روز قبل و با خودروی پرایدش به سمت گلبهار حرکت کرد، ولی دیگر از او خبری نداریم. به همین دلیل ماجرای گم شدنش را به پلیس شهرستان شیروان گزارش دادیم. وقتی خانواده جوان پرایدسوار جسد سوخته را در پزشکی قانونی دیدند، او را نشناختند، اما عموی جوان گمشده از چند دندان پروتز متحرک در دهان برادرزاده اش سخن گفت که گره گشای شناسایی هویت جسد شد.
 
علاوه بر آن، کلید مشترک حیاط منزل که در صحنه جنایت پیدا شده بود با کلید دیگر اعضای خانواده مطابقت داشت و مشخص شد که جسد سوخته مربوط به جوان پرایدسوار است. در این هنگام یکی از بستگان مقتول مرا به آرامی کناری کشید و در حالی که شماره تلفنی را به دستم می‌داد، گفت: جوان پرایدسوار این شماره را به من داد و گفت، اگر من بازنگشتم سراغ مرا از این شماره تلفن بگیرید.
 
وقتی به آن شماره زنگ زدم مرد جوانی که خود را ساکن گلبهار معرفی می‌کرد بدون هیچ نگرانی گفت: قرار بود «صابر» نزد من بیاید، اما نیامد! خلاصه، با دستور قضایی آن جوان که خودش را به آگاهی شیروان معرفی کرده بود، به چناران احضار کردیم و مورد بازجویی‌های تخصصی قرار دادیم. مرد جوان که بدون هیچ استرسی سخن می‌گفت، دوستی خودش و جوان پرایدسوار را به چند ماه قبل ارتباط داد، ولی ادعا کرد که از نیامدن دوستش به گلبهار نگران نشده است.
 
این موضوع که او حتی تماسی هم برای جویا شدن از علت نیامدن دوستش با او نگرفته بود، ظن مرا برانگیخت. دقایقی بعد منزل او را با دستور قضایی در گلبهار مورد بازرسی قرار دادیم تا این که در جست و جو‌های دقیق، عین چادر شب‌ها و پتویی که جسد درون آن قرار داشت از منزل وی کشف شد و مرد جوان به عنوان متهم در حالی مورد بازجویی قرار گرفت که خودروی پراید مقتول نیز در یکی از خیابان‌های چناران پیدا شد.
 
در همین حال، همسر «صمد» نیز برای انجام تحقیقات به پلیس آگاهی احضار شد. اما این زوج جوان مهارت رانندگی نداشتند و بدین ترتیب معمای دیگری مقابل پلیس گشوده شد. در همین حال مرد جوان در بازجویی‌ها اعتراف کرد، جوان پرایدسوار (صابر) به همسرش نظر سوء داشت، به همین دلیل او را با ترفندی خاص به منزلش کشیده و به قتل رسانده است.
 
با وجود این، هنوز قطعه پازل حمل جسد جوان پرایدسوار که اندامی درشت داشت و همچنین انتقال خودرو به چناران با داستان «صمد» مطابقت نداشت، به همین دلیل فرضیه ردپای نفر سوم در این جنایت مطرح شد. تحقیقات غیرمحسوس درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی همسر صمد آغاز و مشخص شد او دارای روابط غیراخلاقی با جوان دیگری به نام «کریم» است.
 
همسر صمد وقتی دوباره به اتاق بازجویی هدایت شد و در برابر سوالات فنی قرار گرفت. ناگهان راز عجیب و یک نقشه شوم شیطانی را فاش کرد و گفت: ابتدا مدتی با جوان پرایدسوار رابطه داشتم، اما بعد از آن به کریم دل باختم سپس با نقشه من، کریم با همسرم آشنا شد و به او گفت صابر به همسرت نظر سوء دارد، او هم صابر را با نقشه کریم به منزلمان کشید و او را دو نفری به قتل رساندند، اما من به همسرم گفتم کریم برای دفاع از ناموس تو دست به این جنایت زده است و باید خودت این قتل را به گردن بگیری! فکر می‌کردم این گونه همسرم اعدام می‌شود و من هم به کریم می‌رسم، اما ...
bato-adv
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
عجب داستانی و عجب زنی!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
من شیطانم ! حاضرم در کلاس این خانم شرکت کنم !!!!!!!!!!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
شیطون رو درس میده این زنه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
یارو تو دیگه کی هستی؟
شب
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
چی بودی تو کریم
به نظرم فقط باید زنکه باید اعدام شود
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۸
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
من که نفهیدم چی شد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
امان از زنای شوهردار هرزه
چقدر زیاد شده از این اتفاقا
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ
روح را از عرش آرد در حطیم ... لاجرم کید زنان باشد عظیم
bato-adv
bato-adv
bato-adv