bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۴۸۳۰۲

میانبری به نام زرنگی

میانبری به نام زرنگی

وقتی در فضای اجتماعی ما تبلیغ می‌شود افراد زرنگ کسانی هستند که کمتر تلاش می‌کنند و بیشتر منفعت می‌برند؛ آن‌هم به هر وسیله‌ای؛ مثلا تبلیغ می‌شود که آدم‌زرنگ «میانبر» می‌زند و منافع بیشتری کسب می‌کند. در واقع یک ضد ارزش اجتماعی را به‌عنوان ارزش تبلیغ می‌کنیم و بسیاری از نهاد‌ها هم درگیر این رویه هستند. متاسفانه ترویج این ضدارزش موجب شده بسیاری از آموزه‌های اجتماعی و علمی آسیب جدی ببینند و حتی ماهیت‌شان تغییر کند.

تاریخ انتشار: ۱۷:۲۱ - ۰۴ مرداد ۱۳۹۹

نظریه مارشال مک‌لوهان درباره «دهکده جهانی» را باید در یک منظومه رسانه‌ای پذیرفت؛ چراکه این نظریه درباره جوامع انسانی چندان اعتباری ندارد. بسیاری از مفاهیمی که در ظاهر نباید مرزی داشته باشند با تغییر جغرافیا تفاوت‌های آشکاری پیدا می‌کنند. برخی دیگر از مفاهیم هم اصلا در جوامع دیگر کاربردی ندارد که بخواهد دچار تحول مفهومی شود.

روزنامه جام جم در ادامه نوشت: واژه‌ها و مفاهیمی وجود دارند که در ارتباطات میان‌فرهنگی دچار تحولات معنایی می‌شوند و قرائت‌های متفاوتی از آن می‌شود. هر قدر هم برای ما ایرانی‌ها مفاهیمی همچون جوانمردی، خونگرمی و باصفابودن در توصیف خصلت‌های مثبت یک فرد تعریف شود و معنایی ثابت داشته باشد کلمه «زرنگی» دارای یک ابهام معنایی است و گاهی با معنای منفی و گاهی نیز با معنای مثبت به کار می‌رود. این تفاوت معنایی حتی در فرهنگ دهخدا هم دیده می‌شود.

در فرهنگ دهخدا سه معنی برای واژه زرنگی آمده است. اولی چابکی و چالاکی، دوم زیرکی و کاردانی و سوم حیله‌گری. بازه تعریفی زرنگی در فرهنگ دهخدا هم بازه گسترده‌ای است از یک مفهوم مثبت مثل چابکی تا مفهومی منفی به نام حیله‌گری. اما چشم‌چشم‌کردن در محیط زندگی پیرامونی ما وزنه مفهوم منفی حیله‌گری را برای تعریف زرنگی سنگین‌تر می‌کند. این که ما به شخصی زرنگ می‌گوییم که بیشتر حیله‌گر است، مسئولیت اجتماعی برایش مفهومی ندارد و به زیرپاگذاشتن حقوق دیگران افتخار می‌کند؛ نوعی تفاخر به بیشعوری.

مصداق‌های این نوع رفتار آن قدر هست که نیازی به مثال‌زدن نباشد. نوع رانندگی و مخدوش‌کردن پلاک برای ورود رایگان به طرح ترافیک، استفاده غیر مجاز از خدمات بیمه‌ای دیگران، تقلب در مدرسه و دانشگاه و کم‌کاری در محیط‌های اداری از نمونه‌های متداول تحول معنایی زرنگی در جامعه ایرانی است.

سرچشمه زرنگی ایرانی‌ها

ویلیام بیمن، پژوهشگر خاورمیانه و استاد انسان‌شناسی دانشگاه مینه‌سوتاست. او در کتاب «زبان، منزلت و قدرت در ایران» که نشر نی آن را ترجمه و منتشر کرده، می‌گوید نوع روابط اجتماعی متداول در ایران است که چنین تلقی‌ای از زرنگی ساخته است.

از نظر بیمن، ماهیت بده‌بستانی روابط اجتماعی ایرانیان، سبب ایجاد عرف‌ها و راهبرد‌هایی شده که به فرد کمک می‌کنند تا پیام خود را در روابط اجتماعی بین فردی به گونه‌ای موثر و قابل پذیرش منتقل کند. زرنگی، جنبه‌ای از این راهبردهاست که به فرد کمک می‌کند انتقال پیام را در راستای منافع و علایق خود جهت دهد. از نظر او زرنگی، توانایی پیش‌بردن پیام با روشی زیرکانه است. او ادعا می‌کند ایرانی‌ها این ویژگی منفی را ستایش می‌کنند. آن چه در تحلیل بیمن از کاربرد معمول مفهوم زرنگی به چشم می‌خورد، تحلیل ریشه‌های تاریخی و جامعه‌شناختی مفهوم فرهنگی زرنگی و نقش آن در ارتباطات روزمره ایرانی‌هاست.

چه کسی زرنگ است؟

محمدعلی آیت‌اللهی، یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی است و چند سال پیش در خصوص نگرش و قضاوت‌های اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی» و نقش زبان در جامعه، پژوهشی را تهیه کرده است. آن طور که او می‌گوید هدف این پژوهش، بررسی این مساله بوده که نگرش و قضاوت‌های اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی» چیست.

آیت‌اللهی با ارائه داده‌هایی نشان می‌دهد کلمه «زرنگی» در زبان فارسی با معنا و مفهوم، دوپهلو و مثبت استفاده می‌شود. در معنای منفی آن، زرنگ، فردی بی‌مرام است که از مرز‌های پذیرفته‌شده جلوتر می‌رود تا به خودش یا نزدیکانش، بدون توجه به حقوق دیگران، سود برساند. به عنوان مثال او در این پژوهش می‌نویسد عبور از چراغ قرمز، در حالی که پلیس در صحنه نباشد، یک نوع زرنگی برای بعضی از راننده‌ها محسوب می‌شود. یا در مصداقی دیگر این عضو هیات علمی دانشگاه معتقد است اکنون زرنگ، باهوش و زیرک در مفهوم مثبت نیست بلکه به فردی گفته می‌شود که بدون هر زحمتی بتواند با استفاده از اهرم قدرت و رانت، یک‌شبه به پول کلان برسد. این تعریف را می‌توان در حرف‌های محمدرضا موالی‌زاده، عضو شورای فرهنگ عمومی کشور هم یافت. او هم معتقد است: «متاسفانه واژه زرنگی دچار تحول مفهومی شده و به کسی زرنگ می‌گویند که کمتر درس بخواند و راحت‌تر نمره بگیرد.»

اخلاق، قربانی زرنگی

روند تحول معنایی زرنگی به باور بسیاری از جامعه‌شناسان خیلی کهن نیست و در جامعه ایرانی تازگی دارد. یکی از آن‌ها عباس اسدی است. این پژوهشگر معتقد است: «زرنگی» یکی از مفاهیمی است که در سال‌های اخیر وارد ادبیات محاوره‌ای مردم و تقریبا جایگزین بسیاری از ارزش‌های اسلامی و اجتماعی شده است. او معتقد است این مفهوم آرام‌آرام در دل جامعه ایران نهادینه شده و تا این معنا غالب است نگاه اخلاقی در جامعه موانع بسیاری برای تحقق دارد.

او می‌گوید: «روند گسترش این مفهوم غیر انسانی چنان آرام و بدون جلب توجه بوده است که به غیر از بعضی متفکران و نخبگان کشور شاید عموم مردم از وجود یا گسترش مفهوم زرنگی در گفتار، رفتار و حتی افکار خود غافل مانده‌اند. این مفهوم ارزش‌های والای انسانی مثل صداقت، درستکاری، قانونمندبودن، معناگرایی و ... را هدف گرفته و تقریبا در جامعه ایران معادل فرصت‌طلبی، سوءاستفاده‌کردن، حق‌کشی، تبعیض و حتی تخلفات مالی شده‌است. متاسفانه چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم مفهوم زرنگی یکی از اصلی‌ترین ارزش‌های اخلاقی و تربیتی نهادینه‌شده در کشور ما شده و نه‌تن‌ها با ارزش‌های اسلامی و انسانی سازگار نیست بلکه در هیچ جای دنیا نیز نمی‌توان مشابه آن را یافت.»

به اعتقاد این پژوهشگر جامعه، زرنگی ظاهرا و در کوتاه‌مدت احتمالا منافعی دارد، اما در میان‌مدت و بلندمدت نتیجه‌ای جز بی‌اعتباری، ایجاد کینه و نفرت و اعمال مجازات دنیوی و اخروی ندارد.

میانبری به نام زرنگی

اما چرا معنای زرنگی تغییر پیدا کرده است؟ سوی دیگر این تغییر معنا چیست؟ اغلب پژوهشگران حوزه اجتماعی معتقدند سوی دیگر این قلب معنا «مسئولیت‌پذیری اجتماعی» است. به این مفهوم که بازتعریف زرنگی در جامعه بیش از همه به مسئولیت‌پذیری شهروندان لطمه وارد می‌کند.

وقتی در فضای اجتماعی ما تبلیغ می‌شود افراد زرنگ کسانی هستند که کمتر تلاش می‌کنند و بیشتر منفعت می‌برند؛ آن‌هم به هر وسیله‌ای؛ مثلا تبلیغ می‌شود که آدم‌زرنگ «میانبر» می‌زند و منافع بیشتری کسب می‌کند. در واقع یک ضد ارزش اجتماعی را به‌عنوان ارزش تبلیغ می‌کنیم و بسیاری از نهاد‌ها هم درگیر این رویه هستند. متاسفانه ترویج این ضدارزش موجب شده بسیاری از آموزه‌های اجتماعی و علمی آسیب جدی ببینند و حتی ماهیت‌شان تغییر کند. اما حالا باید چه کار کنیم تا مفاهیم «زرنگی» و «موفقیت» در جایگاه درست خود تفسیر شوند و مسئولیت‌پذیر نبودن زرنگی تلقی نشود؟

علی سوندرومی، دانش‌آموخته جامعه‌شناسی است و در پاسخ به این پرسش می‌گوید برای این کار باید تعریفی تازه به مفهوم زندگی داد. او می‌گوید: «باید مفهوم زندگی را بازتعریف کنیم، زیرا روی این ارزش منفی خیلی تاکید شده. در حال حاضر ارزش آدم‌ها به دستاوردهای‌شان است نه این که چگونه این دستاورد‌ها به دست آمده؛ البته همیشه بارقه‌هایی از امید وجود داشته است؛ برای مثال رفتگری درستکار که یک کیف پول زیاد را بدون وسوسه و با عزت نفس به صاحبش بر می‌گرداند و آتش‌نشان‌های فداکار و... نشانه‌هایی از مسئولیت‌پذیری افرادی هستند که به دنبال بیشترین سود از کمترین زحمت نبوده‌اند، اما این کافی نیست.»

او تغییر در معنای زرنگی در جامعه را مشکل می‌داند و راه این تغییر را در نظام آموزشی می‌داند. او می‌گوید: «نظام تربیتی ما باید اصلاح شود، نظام تشویق و تنبیه باید به سمتی سوق یابد که با سوءاستفاده‌هایی که نامش زرنگی گذاشته‌شده، برخورد قاطع شود. ما باید به سمتی برویم که هر شهروندی را که برای آموختن و افزایش توانمندی‌هایش می‌کوشد، تشویق کنیم و هر شهروندی را که به دنبال پیدا کردن راهی برای گریز از مسئولیت است به‌شدت تنبیه کنیم.»

زرنگی و توصیه‌های دینی

هر چند فراگیری این معنا درباره زرنگی در جامعه ایرانی بیشتر است، اما توصیه‌های اخلاقی و دینی هم اصرار به معنای متفاوتی از مفهوم زرنگی است. ساده‌تر این که اتفاقا در نمونه‌های بسیاری در معنای درست زرنگی وجود دارد که عمل به آن می‌تواند در تحول معنایی زرنگی در جامعه نقش پررنگی ایفا کند. جالب این که در تعالیم اسلامی هم یکی از مهم‌ترین ویژگی انسان‌های موفق زرنگ بودن بیان شده است، اما زرنگ بودن معنا و مفهوم دیگری دارد.

انسان‌های موفق و بندگان ویژه خداوند متعال انسان‌های زیرک و زرنگی هستند، اما زیرکی و زرنگی آن‌ها رنگ و بوی خاصی دارد و با زرنگی‌هایی که بعضا در میان ما رایج است، کاملا فرق دارد. به عنوان مثال در سوره المومنون زرنگ بودن در انجام کار‌های خیر یک ویژگی مومنانه محسوب شده است. در آیه ۶۱ این سوره آمده‌است «آنانند که در کار‌های نیک شتاب می‌ورزند و آنانند که در انجام آن‌ها سبقت می‌جویند.» وقتی از وجود مبارک رسول اکرم (ص) سوال شد به نظر شما زیرک‌ترین مردم چه کسی است، حضرت در پاسخ فرمودند: «زیرک‌ترین زیرکان کسی است که از نفس خود حساب بکشد و برای پس از مرگ کار کند و احمق‌ترین مردم کسی است که خود را پیرو نفس خویش گرداند و از خدا هم آرزو‌ها داشته‌باشد.» (بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۱۵)

bato-adv
bato-adv
bato-adv