فرارو- این کتاب میکوشد به ما در شناخت پوپولیسم و مواجهه با آن کمک کند، و قصد دارد از سه طریق چنین کند.
به گزارش فرارو، نخست، میخواهم توضیح دهم که چه قسم سیاست مداری را میتوان پوپولیست دانست. خواهم گفت که شرط لازم، ولی نه کافی برای پوپولیست بودن، انتقاد از نخبگان است. در غیر این صورت، هر آن کس که از وضع موجود، مثلا در یونان، ایتالیا یا ایالات متحدۀ امریکا انتقاد کند بنا به تعریف پوپولیست خواهد بود، و هر نظری که نسبت به سیریزا، جنبش طغیان گر پنج ستارۀ بپه گریلّو یا سندرز داشته باشیم، سخت میتوان منکر شد که حملات آنها به نخبگان اغلب توجیه پذیر است. همچنین، اگر انتقاد از نخبگان موجود تنها شرط پوپولیست بودن باشد، همۀ نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحده پوپولیست خواهند بود، زیرا هرچه باشد همۀ آنها «علیه واشینگتن» به پا خاسته اند.
پوپولیست ها، علاوه بر نخبه ستیز بودن، همیشه کثرت ستیز هم هستند. پوپولیستها ادعا میکنند که آن ها، و فقط آن ها، نمایندۀ مردم هستند. مثلا رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، را در نظر بگیرید که در کنگرۀ حزبش در مخالفت با منتقدان پرشمار داخلی اش گفته بود «ما مردم هستیم. شما که هستید؟» شکی نیست که او میداند مخالفانش هم ترک هستند. ادعای نمایندگی انحصاری ادعایی تجربی نیست، بلکه همیشه به نحوی آشکار ادعایی اخلاقی است. پوپولیستها در جریان انتخابات رقبای سیاسی شان را در زمرۀ نخبگان فاسد بی اخلاق تصویر میکنند و وقتی قدرت را به دست آوردند، هیچ اپوزیسیونی را مشروع نمیدانند.
منطق پوپولیستها تلویحا به این معنا هم هست که هر آنکه هوادار احزاب پوپولیست نیست، به راستی به مردم تعلق ندارد ــــ مردمی که همواره برحق و به لحاظ اخلاقی بی غش تعریف میشود. به بیان ساده، پوپولیستها ادعا نمیکنند که «ما نود و نه درصد هستیم.»، بلکه تلویحا میگویند که «ما صد درصد هستیم.»
قسمتهایی از کتاب پوپولیسم چیست؟
پوپولیسم، به گمان من، یک نوع خاص از تصور اخلاق گرایانه از سیاست است، شیوهای برای درک دنیای سیاست که مردمانی اخلاقا بی غش و کاملا متحد-لیکن، به اعتقاد من، در نهایت خیالی- را در برابر نخبگانی قرار میدهد که لاجرم فاسد یا به طریقی دیگر اخلاقا پست هستند. انتقاد از نخبگان شرطی لازم، ولی نه کافی برا پوپولیست بودن است. در غیر این صورت، هرکس که از قدرتمندان و وضعیت موجود هر کشوری انتقاد کند پوپولیست خواهد بود. پوپولیست ها، علاوه بر نخبه ستیزی شان، همواره کثرت ستیز هم هستند: پوپولیستها ادعا میکنند که آن ها، و فقط خود آن ها، نماینده مردم اند.
مفهوم پوپولیسم چیست؟
عَوامگرایی یا پوپولیسم (به فرانسوی: Populisme) آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه. در قرن بیستم بیشتر جنبشهای «عامهگرا» با جنبشهای آمریکای لاتین و هند شناخته میشد، اما از دهه ۱۹۸۰ به بعد این جنبشها در کشورهای کانادا، ایتالیا، هلند، اسکاندیناوی و ایالات متحده نیز درجاتی از موفقیت را بهدست آوردهاست.
بزرگداشت مفهوم مردم (یا توده) تا حد مفهومی مقدس، و باور به اینکه هدفهای سیاسی را میباید به خواست و نیروی مردم جدا از حزبها و نهادهای موجود پیش برد. عوامگرایی خواست مردم را عین حق و اخلاق میداند و بر آن است که میباید میان مردم و حکومت رابطۀ مستقیم وجود داشته باشد. هم چنین با ایمانی ساده فضایل مردم را در برابر منش فاسد طبقۀ حاکم یا هر گروهی که موقعیت سیاسی و منزلت اجتماعی برتر داشته باشد قرار میدهد و میستاید. یکی از ویژگیهای عوامگرایی یافتن «توطئههای ضد مردمی» در هر جاست و این برداشت معمولاً به دشمنیهای نژادی و قومی دامن میزند.
بیشتر بخوانید
ریشه پوپولیسم
نظریۀ عوامگرایی فلسفی بر آرای هربرت شیلر و بر این فرض اولیه مبتنی است که عامۀ مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف میپندارد. تاریخچۀ آن را به اواسط سدۀ نوزدهم و به جنبشهای مختلفی که در سرزمینهایی مثل شوروی سابق به وقوع پیوستهاست، میرسانند. ریشۀ عوامگرایی در میان روشنفکران تندرو روسیه در دهۀ ۱۸۶۰ با ظهور نارودنیکها (مردمباوران) پدید آمد. نارودنیکها بر آن بودند که روسیه بیآنکه مرحلۀ سرمایهداری را بگذراند میتواند مستقیم به سوسیالیسم برسد و اساس آن را میتوان بر کومونهای روستایی گذاشت. در دهۀ ۱۸۷۰ دانشجویان نارودنیک به روستا (میان مردم) رفتند تا تخم انقلاب را بپراکنند.
ویژگیهای کلی پوپولیسم
پوپولیسم دارای چند ویژگی کلی به شرح زیر است:
۱. جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعدههای کلی و مبهم، و معمولاً با شعارهای ضد امپریالیستی.
۲. پیشبرد اهداف سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی تودۀ مردم به اعمال فشار مستقیم بر حکومت.
۳. بزرگداشت و تقدیس مردم یا خلق، با اعتقاد به اینکه هدفهای سیاسی باید به اراده و نیروی مردم و جدا از احزاب یا سازمانهای سیاسی پیش برود.
البته آیین و سنت سیاسی پوپولیستی، در هر کشوری شکل ویژهای داشته است. در نهضتهای پوپولیستی، معمولاً ائتلافی آشکار یا ضمنی، میان طبقات مختلف با منافع متفاوت و گاه متعارض برقرار میشود. تداخل قشرهای گوناگون در این نهضتها، بهطور عمده ناشی از عدم تشکل طبقاتی و عدم وجود مرزبندی روشن طبقاتی است.
پوپولیسم دارای مشخصات عوام فریبی، تقدیس شخص رهبر فرهمند، تعصب، تکیه بر تودههای محروم، نداشتن ایدئولوژی مشخص، بورژوایی بودن و عناصری از ضدیت با امپریالیسم و ملیگرایی است. توسعه خواهی و پر و بال دادن به نیروهای وابسته به بازار داخلی و گاه آزادیهای سندیکایی و دموکراتیک از خصلتهای عمده دوران پوپولیسم است