به نظر میرسد حدادعادل برای خود اختیارات و قدرتی بیش از ریاست شورای ائتلاف اصولگرایی در نظر میگیرد کمااینکه اظهارات اخیر او نه فقط وحدت اصولگرایان بلکه سرنوشت چهرههایی، چون احمدینژاد در شورای نگهبان را در بر میگیرد.
روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: غلامعلی حدادعادل نامی آشنا میان فعالان سیاسی جمهوری اسلامی به ویژه اصولگرایان است. چهرهای که این روزها در کنار تلاشهایش برای تعیین تکلیف چند و، چون ورود اصولگرایان به انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری ایران، میکوشد سرنوشت دیگر کاندیداهای احتمالی این جریان سیاسی را نیز پیشبینی کند.
اقدامی که به خودی خود نه تنها موجبات انتقادات دیگر چهرههای اصولگرا را فراهم آورده بلکه سبب شده تا محمود احمدینژاد، رییسجمهوری سابق ایران و از کاندیداهای بالقوه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، به موضعگیری علیه او پرداخته و اظهارات تند و تیزی را علیهاش مطرح کند.
آنچه از ظاهر امر پیداست، آن است که حدادعادل به عنوان رییس شورای ائتلاف اصولگرایان این روزها تلاش میکند تا هدایت انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را به دست بگیرد. او که مانند دیگر اصولگرایان، کلید پاستور پس از دولت روحانی را از حالا در دستان خود تصور میکند، در تلاش است تا کاندیدای مطلوبشان را به عنوان کاندیدای نهایی جریان اصولگرایی به میدان رقابت آورد.
البته که تاکنون تلاشهای او و همکارانش در مسیر دستیابی به اتحاد چندان موفق نبوده و شورای وحدت اصولگرایان و در کنار جبهه پایداری، محکم در برابرش ایستادگی میکنند. با این حال به نظر میرسد حدادعادل برای خود اختیارات و قدرتی بیش از ریاست شورای ائتلاف اصولگرایی در نظر میگیرد کمااینکه اظهارات اخیر او نه فقط وحدت اصولگرایان بلکه سرنوشت چهرههایی، چون احمدینژاد در شورای نگهبان را در بر میگیرد.
ماجرا از همایش سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان آغاز شد. حدادعادل روز جمعه در جریان این همایش به برخی گمانهزنیهای مطرح شده مبنی بر کاندیداتوری رییسجمهوری سابق ایران در انتخابات سال آینده واکنش نشان داد و تلویحا از ردصلاحیت او گفت و تاکید کرد: «آمدن احمدینژاد را اصلا به عنوان شوک انتخابات در نظر نگیرید؛ یعنی تکلیف روشن است. زیاد تحت تاثیر موضعگیری و فضای مجازی و حرف زدنها نباشید. چنین اتفاقی نخواهد افتاد، دفعه قبل هم نیفتاد، حالا که ۴ سال هم گذشته و بدتر هم شده است.»
او با اشاره به ردصلاحیت احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری گذشته گفت: «به هر دلیلی نیفتاد، این دفعه دلایلش بیشتر است؛ بنابراین به این فکر نکنید.» این اظهارات در شرایطی مطرح شده که چند ماهی است احمدینژاد برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ خیز برداشته است.
به گفته منابع مختلف، او بهطور منظم گروههایی را از شهرهای مختلف جمع میکند و به تهران میآورد تا از او برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آینده دعوت به عمل آورند. به علاوه چندی پیش هم روزنامه جمهوری اسلامی با پرداختن به این شیوه تبلیغاتی احمدینژاد خبر داد که او به تازگی با یک مقام مهم دیدار محرمانهای داشته است. برخی اینگونه تفسیر کردند که احمدینژاد احتمالا در حال رایزنی برای تایید صلاحیت خود است. تایید صلاحیتی که حدادعادل آن را ناممکن خوانده است.
سبک و سیاق اقدامات احمدینژاد از یک سو و صراحت لهجه حدادعادل سبب شده بود تا بسیاری چشم انتظار پاسخ رییسجمهوری سابق بمانند. انتظاری که چندان به طول نینجامید و احمدینژاد روز گذشته به حدادعادل پاسخ داد.
او گفت: «آقایی که این حرفها را زده است در سال ۸۴ هم تا لحظه آخر انتخابات، با کمک دوستانش سنگینترین فشارها را به بنده آوردند تا به نفع کاندیدای مورد نظرشان انصراف دهم. در دوره ریاستجمهوری نهم هم اینها در طول مجلس هفتم، بیشترین ممانعتها، تخریب، فشارها و انواع ترفندها را به کار گرفتند تا مانع از خدمات دولت به مردم شوند و حتی اجازه ندادند ساعت کار ادارات را تنظیم کنیم تا مقداری بار ترافیک برای مردم سبک شود. در طول ۱۶ سال اخیر یعنی قبل از سال ۱۳۸۴ تا امروز این آقا همیشه مخالف بنده بوده و به شدت علیه اینجانب فعال بوده است.»
احمدینژاد و اصولگرایان خیلی وقت است که سعی میکنند یکدیگر و تاریخچه همکاریهای تنگاتنگی که داشتند را منکر شوند. احمدینژاد دیروز به سبک خود پا را از پاسخ دادن به حداد فراتر گذاشت و خطاب به او گفت: «نباید از یاد ببریم که امام راحل فرمودند: «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.» ما چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم با نقشآفرینی کسانی که تغییر چهره داده و سوپر حزباللهی شدند، اوضاع کشور درست شود، وضع مردم سامان پیدا کند و حرکت انقلاب در مسیر صحیح جلو برود؟ آیا این امر شدنی است؟ من دلم برای آن عده از نیروهای انقلابی و جوانان حزباللهی که البته میدانند بنده چقدر آنها را دوست دارم، میسوزد که چنین افرادی داعیه ریاست و خطدهی به آنها را دارند و به جای آنان سخن میگویند و تصمیم میگیرند.»
زد و خوردهای ایجاد شده میان حدادعادل و احمدینژاد با واکنشهای مختلفی مواجه شده است. برخی ناظران معتقدند که دعوای اخیر احمدینژاد با چهرههای مختلف جریان اصولگرا، یک دعوای داخلی محسوب میشود که میتواند روی پایگاه اجتماعی کاندیداهای این جریان سیاسی تاثیر بگذارد.
به عقیده بسیاری پایگاه رای همه کاندیداهایی که خاستگاه اصولگرایی دارند، با یکدیگر مشترک است در نتیجه وقتی آنان به نوعی تلاش میکنند که یکدیگر را تخریب کنند در واقع در حال تخریب پایگاه رای خودشان هستند. نکته قابل توجه درباره اظهارات حدادعادل، فقط مخالفتش با احمدینژاد نیست، بلکه اعلام خبر ردصلاحیت او آن هم پیش از آغاز فرآیند رسمی بررسی صلاحیتهاست. سوال آن است که اظهارات حدادعادل اعلام جزییات یک رویداد در آینده است یا خیر. اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد، محل ابهام چگونگی اطلاع حدادعادل از این مساله است.
همچنین شاید خالی از لطف نباشد اگر او یا نزدیکانش چرایی علنیسازی این مساله را به اطلاع عموم جامعه برسانند. حال اگر پاسخ به پرسش فوق منفی باشد، ناظران معتقدند که اظهارات حدادعادل را باید با هدف تاثیرگذاری بر انتخابات سال آینده و البته تصمیم شورای نگهبان درباره صلاحیت کاندیداها تفسیر کرد.
قاسم میرزایینیکو، نماینده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در همین راستا میگوید: «به نظرم به آقای حدادعادل در این باره وحی میشود که این اظهارنظرها را مطرح میکند و خودش را هم در جایگاهی میداند که بتواند در همه مسائل اظهارنظر کند. با همه سبک و سیاقی که از شورای نگهبان سراغ داریم، به هر حال رد و تایید صلاحیت کردن در این شورا چارچوبهای خاص خودش را دارد و به این صورت نیست.»
او تاکید میکند: «احمدینژاد یا هر فرد دیگری که حق کاندیداتوری دارد، این حقش نباید مورد خدشه واقع شود. هر کسی که میتواند کاندیدا بشود و صلاحیتهای لازم را دارد باید بتواند حضور پیدا کند. اگر فردی صلاحیت ندارد و صلاحیت او رد میشود باید برای مردم توضیح دهد که به چه دلیل ردصلاحیت میشود. به هر حال وقتی دیدیم که مرحوم هاشمیرفسنجانی ردصلاحیت شد دیگر توقعی بیشتر وجود ندارد.»
میرزایینیکو میگوید: «باید توجه کرد که اینها بازیهای سوخته است و نتیجه آنچنان نخواهد داد. احمدینژاد هشت سال هر عملکردی داشته معلوم است و خاکی که او روی سر کشور و ملت ریخته را به این راحتیها نمیشود برگرداند. ضمن اینکه بارها معلوم شده که آنها همیشه میخواهند نزدیک انتخابات و ثبتنامها با حرکتهای خود جو را تحت تاثیر قرار دهند.»
افزون بر این اظهارات، برخی فعالان سیاسی معتقدند که جریان اصولگرایی ماهها پیش از برگزاری انتخابات کاندیداهای خود را به میدان میآورد و آنان میتوانند به شکل آزادانه فعالیتهای انتخاباتی خود را به پیش ببرند، اما در مقابل جریان اصلاحطلب به خاطر ترس از ردصلاحیتها و شکلگیری جریان تخریب تلاش میکنند تا روزهای پایانی ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری از گمانهزنی درباره کاندیدای نهایی پرهیز کنند.
در این باره دیروز یدالله طاهرنژاد در گفتگو با برنا اظهار کرد: «باید از اصولگرایان پرسید چرا فضایی را ایجاد کردهاید که اصلاحطلبان نتوانند کاندیدای خود را معرفی کنند و کاندیدای ما مورد تخریب قرار بگیرد و ابزاری ایجاد شود تا شورای نگهبان مانع از ورود آنها به عرصه رقابت شود؟ اصولگرایان باید به این سوال پاسخ بدهند که چرا فضا و امکانات برای هر دو طرف فراهم نیست تا در فضایی برابر رقابت کنند؟ آنها با فراغت کاندیدای خود را در فضای عمومی معرفی میکنند، ولی اصلاحطلبان باید با خوف و رجا پیش بروند.»
محمود صادقی، نماینده مجلس دهم نیز در همین راستا و در واکنش به اظهارات حدادعادل در توییتر خود نوشت: «اینکه یک شخص، ولو شخصی کثیرالمشاغل، دو ماه پیش از ثبتنام کاندیداها درباره عدم صلاحیت آنها اعلام نظر کند، هم خلاف شأن و جایگاه شورای نگهبان، هم خلاف مصالح و منافع جامعه و هم مغایر با راهبرد مورد تاکید رهبری مبنی بر مشارکت پرشور مردم در انتخابات است.»
بدینترتیب و با درنظرگیری تمام این موارد، میتوان از تشدید اختلافات میان اصولگرایان در روزهای پیشرو باتوجه به نزدیکی به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ سخن به میان آورد. اختلافاتی که زد و خوردهای لفظی صورت گرفته میان رییسجمهوری سابق و رییس مجلس اسبق ایران تنها بخشی از این ماجراست و باید دید در روزهای آتی با اظهارات دوباره حدادعادل علیه احمدینژاد وارد سطحی تازه خواهد شد یا اینکه فعلا اوضاع به همین شکل برای اصولگرایان ادامه خواهد یافت.