محمدجواد لسانی. پژوهشگر در شرق نوشت: در تقویم یک ملت بزرگ، رویدادهای خجستهای ثبت میشود که هرکدام به سهم خود میتوانند روحیه جامعه را برای حرکت روبهجلو بالا ببرد. در میان این رویدادها که سالانه تکرار میشوند، واقعهای ثبت است که همچون نگین درخشان جواهری میدرخشد؛ میلاد باسعادت مولای متقیان، علی (ع)، یک رویداد شاخص است و پیام امید و حرکت در جان خود، پنهان دارد.
این یادکرد مؤمنانه، واجد ظرفیت ارزشمندی است که اگر با تدبیری ملی آزاد شود، در گامهای نخست، میتواند با غمها و کسالتهایی که بر اجتماع کنونی سایه انداخته، مقابله کند و در مواردی که یأس اجتماعی ایجاد میشود، آن را از سیمای شهرها و روستاها بشوید. ۱۳ رجب، زادروز مبارک مردی متبرک است که به کمال انسانی خود دست یافته و با زندگی اخلاقی پیروز و سرافراز خود، تصمیمهای درستی برای خود و جامعه گرفته است.
بهطور قطع، یادمان موفقیتهای فردی و اجتماعی او میتواند روحافزای کوچهها و خیابانها و خانهها شود. جان کلام آنکه با اقتدا به این شخصیت درخشان، میتوان به روزهایی از تقویم که قید ولادت یا رخدادهای پیروز و حماسی بر عنوان خود دارند، تأکید بیشتری کرد و آنها را بالاتر نشاند. این رویکرد، در انگیزهبخشی به جامعه، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت، چون این یادها، نقشی، چون بالهای اشتیاق ایفا میکنند و برای زمین خشک یک ملت، شادابی و انرژی فرومیبارند. این ایده مبارک، تنها یک رؤیا نیست، بلکه شدنی است. در اینکه باید به تکریم پیشوایان دین و تبلیغ سیره آن چراغداران هدایت پرداخت، شکی نیست...
اما اگر این اقدام شایسته به نیت مبارک الگوبخشی به نسل امروز باشد، نیکوتر است که برای ایام خجسته ولادت و رویدادهای فرخنده تاریخی مانند فتح مکه، صلح حدیبیه و سالروز مسندنشینی پیشوایان برحق، اهمیت درجهاولی قائل شد تا ذهن و دل جوانان در فضایی روحبخش و بهجتزا به اخلاقیات سازنده پیشوایان فاتح خویش تمایل یابند و آنها را پیروز میدان زندگی قلمداد کنند.
قدر مسلم این است که برای تثبیت این اصل مبارک در تکریم بزرگان دین میتوان با دو مؤلفه ضروری به آن جامه عمل پوشاند؛ نخست با کارگزاران مثبتاندیش و دیگری، حضور رسانههای مستقل و کارآمد. پس این امکان قابل دسترسی و مهیاشدنی است؛ یادکردهایی مانند جشن میلاد هم میتواند در لایههای اجتماعی، بهخوبی نفوذ کند و پیامدهای پربرکتی با خود بیاورد و میزان امید و شادمانی اجتماعی را ارتقا دهد.
زادروز مبارک امیر مؤمنان علی (ع) در میان این رویدادهای تقویمی از امتیاز برجستهای هم برخوردار است، چون صحبت از تکریم یک انسان کامل و الگوی پیشوایان بعدی است که به پیامرسانی بسیار زیبا و دلربا نیاز دارد. پس مؤلفه سومی هم باید به کمک جامعه تشنه و پویا بیاید تا این فضیلتهای حیاتبخش را در رگهای جامعه جاری کند. این ضلع سوم، شگردی ماندگار و یکتاست که هنرمندان یک سرزمین از عهده آن برمیآیند.
آشکار است که میتوان در قابهای زیبا و دلانگیز، پیامهای جهانی آن حضرت را هنرمندانه بازآفرینی کرد. سفارشهای ماندگار مولا علی (ع) را با غنا و محتوایی که در نهجالبلاغهاش هست، میتوان در قالب متون نمایشی بر صحنه تئاتر بازنمایی کرد یا بر پرده نقرهای سینما به تصویر کشید. این نیازمند حضور هنرمندانی کارآزموده و عاشق است تا آثاری با پشتیبانی لازم خلق کنند که بتوان سالیان سال به آنها افتخار کرد. نمونه پیشرو، مجموعه تلویزیونی امام علی (ع) است که با پشتگرمی خوب صداوسیما در دهههای گذشته تولید شد که جا دارد به موسیقی متن شورآفرین آن هم اشاره کرد؛ اما این چند کار معدود انجامشده، به نسبت سالهای طولانی رفته، بسیار اندک است.
البته در رشتههای دیگر هنری مانند شعر و داستان، نقاشی، خوشنویسی، تذهیب و هنرهای تجسمی، تعداد آثار با یادکرد ارزشمند پیشوایان دینی، روند امیدبخشی داشته است. اکنون پس از برشمردن مزیت یادکردها برای یک جامعه تشنه سعادت، باید پرسید هنرمندان در خلق یک اثر دینی و تکریم اهل معرفت و فضیلت، کدام اولویت را خوب است مد نظر قرار دهند؟
آنچه در ضرورت اول به چشم میخورد این است که برای رساندن یک ملت به سکوی بالاتر و تراز نوین، وجهه همت یک هنرمند این باشد که بزرگان دین را طوری ترسیم کنند که خط مشی زندگی امروز را بتوان از قاب هنری آن بیرون کشید تا در بنبستها و بحرانهای فردی و اجتماعی، بتوان به آن راهحلهای ملموس دست یازید و به عبارت روشن، در حرکت خلاقانه هنری، به سمتی میل کنند که سیمای عدالتخواه یک انسان کامل و کاربردهای اخلاقی او بازنمایی شود تا به این وسیله، سیره مبارک آن امام عظیمالشأن، رهگشای ابهامات فکری و معیشتی یک جامعه سعادتخواه شود.