bato-adv
bato-adv

‌می‌خواهم زنده بمانم، قسمت شانزدهم؛ دشتی زهرش را می‌ریزد و می‌میرد!

‌می‌خواهم زنده بمانم، قسمت شانزدهم؛ دشتی زهرش را می‌ریزد و می‌میرد!

شانزدهمین قسمت از سریال می‌خواهم زنده بمانم به کارگردانی شهرام شاه حسینی و تهیه کنندگی محمد شایسته در روز دوشنبه هفدهم مرداد ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فراروـ  قسمت شانزدهم سریال می‌خواهم زنده بمانم به کارگردانی شهرام شاه حسینی و تهیه کنندگی محمد شایسته روز دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

«شایگان که پس از کشته شدن دشتی به آرامش رسیده است با اتفاق غیر منتظره‌ای که رخ می‌دهد، خود را در میان آتش مهلکی می‌یابد که می‌تواند موقعیت کاری و زندگی‌اش با هما را نابود کند. نادر سرمد هم که هنوز در پی انتقام از شایگان است، این موقعیت را خطرناک‌تر می‌کند. از طرفی بازی جدیدی که شیوا به راه انداخته است، شروع می‌شود...»
 
شایگان بعد از کشته شدن دشتی و پدرش کم‌کم نفس راحتی می‌کشد و لباس سیاه عزا را از تنش در می‌آورد، حکم ریاست او هم در آستانه امضا و ابلاغ است که اتفاقی تازه همه چیز را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. دشتی یک نوار ضبط شده از صدای خودش را همراه با مقداری اسناد و مدارک برای زهره افشار، همسر اول شایگان فرستاده است. زهره که مهم‌ترین عامل پیشرفت‌های شایگان است و خود او این بازی کردن با مهره‌ها در اوج آرامش را به شایگان یاد داده است، وارد بازی سختی با شایگان می‌شود.
 
شایگان در مقابل زهره احساس ضعف می‌کند. زهره می‌تواند به‌راحتی هر آنچه را او به دست آورده است، از او بگیرد. شایگان مثل یک کودک در مقابل زهره کارش را توجیه می‌کند و امید دارد زهره از سر تقصیرش بگذرد اما... در سویی دیگر نادر هم نقشه‌ای تازه را در سر می‌پروراند. نادر به‌وضوح دیگر آن معلم عاشق پیشه سابق نیست. او یک‌بار دستش به خون آلوده شده است و به نظر می‌رسد دیگر در زندگی‌اش چیزی برای از دست دادن و ترسیدن ندارد.
 
شیوا هم نشان می‌دهد که وارد بازی تازه‌ای شده است. مفتاح بی‌رمق‌تر از همیشه و پیر و خسته‌تر از قبل هنوز هم با دسته اراذل و اوباش خودش وقت می‌گذراند. تا این‌که پیشنهادی جدید می‌رسد. پیشنهاد دزدی صد کیلو گرم تریاک از کارخانه‌ای که قبلاً هم به رئیسش دست‌برد زده شده است. این پیشنهاد را کسی مطرح نمی‌کند، جز شیوا. شیوا و کاوه در فکری تازه و در تقابلی تازه با مفتاح قرار می‌گیرند و...
 
قسمت شانزدهم می‌خواهم زنده بمانم مانند شروعی دوباره عمل می‌کند. شروعی دوباره و ماجرا‌هایی تازه که کاراکتر‌های داستان بعد از گذراندن ماجرا‌های پیشین دوباره درگیر و مبتلای آن‌ها می‌شوند. این‌بار به نظر می‌رسد آخرین تلاش‌ها و ماجراجویی‌های آن‌ها باشد و خیلی زود نتیجه خوب یا بد سرنوشت‌شان مشخص می‌شود. توقیف چند روزه و پخش دوباره هم فعلاً تاثیر قابل لمسی در روند داستان نگذاشته است. هرچند هنوز مشخص نیست ریاستی که برای شایگان در نظر گرفته شده است، ریاست برچه نهادی است که حساسیت نیروی انتظامی را برانگیخته است و عاقبت این موضوع نیز هنوز مشخص نیست.
bato-adv
bato-adv
bato-adv