هر کس که رییسجمهور میشود، نباید درباره امکان تداوم این فرآیند، خوشخیال باشد. پس از آمدن او، نه تنها مشکلات کم نخواهد شد، بلکه بیشتر هم میشود حتی تامین همین نیازهای اولیه نیز با بحران جدی مواجه خواهد شد
عباس عبدی؛ این یادداشت پیش از پایان انتخابات و مستقل از نتیجه احتمالی آن نوشته شده است و طبعا کسانی که آن را میخوانند از محصول انتخابات مطلع هستند، نتیجهای که چندان دور از پیشبینیها نیست. تحلیل آنچه که گذشته است بماند برای بعد، و اکنون لازم است که نگاه خود را به آینده معطوف کنیم.
به عنوان اولین نکته ضروری است یادآوری شود که مشکلات مردم و کشور چنان عمیق است که با رفتن یکی و آمدن دیگری مسائل حل نخواهد شد، مگر آنکه ارادهای جدی معطوف به حل مسائل جامعه در همه سطوح ساختار قدرت در ایران شکل بگیرد.
ارادهای که متکی به اصول علمی و مشارکت کارشناسان و نخبگان و مردم باشد.
اجازه دهید که قدری عینیتر صحبت شود. کشور تاکنون توانسته است که با هر زحمت و رنجی بوده، تحریمها را تحمل کند، منظور از تحمل تحریم، تامین اصلیترین مایحتاج مردم شامل آب، نان، غذا، دارو و حدی از اشتغال و درآمد و پرداخت حقوقها است. هر کس که رییسجمهور میشود، نباید درباره امکان تداوم این فرآیند، خوشخیال باشد. پس از آمدن او، نه تنها مشکلات کم نخواهد شد، بلکه بیشتر هم میشود حتی تامین همین نیازهای اولیه نیز با بحران جدی مواجه خواهد شد.
با آغاز جابهجایی مدیریتی و تغییرات دولت، حتی اگر فرض کنیم که گروه کارآمدتری به دولت بیایند که متاسفانه چنین نیز نخواهد شد، فرصتهای زیادی را خواهد گرفت که حل مشکلات را به تاخیر میاندازد.
تنها یک امید برای عبور موقت از این وضع وجود دارد و آن به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی است.
به هر دلیلی این توافق تاکنون انجام نشده است که قصد علتیابی آن را ندارم، ولی باید امیدوار بود که دولت جدید دچار خودفریبی نشود و گمان نکنند که راهی جز این وجود دارد.
باید بر اندیشه غلط خود خط بطلان بکشند و اجازه ندهند که تفکرات ضد برجامی دوستانشان دوباره جان بگیرد، تاریخ مصرف آن تفکرات تا امروز بود و تمام شد و رفت.
نکته بعدی این است که مشارکت در این انتخابات به گونهای نخواهد بود که بتواند سرمایه کافی برای دولت بعدی در عرصه داخل و خارج فراهم کند. بنابراین تنها راه، کوشش برای ایجاد سرمایههای جدید است.
سرمایههایی که ناشی از جلب اعتماد نخبگان و دیگر گروهها و نیز تحقق کارآمدی باشد. با سرمایه جدید میتوان کمبود سرمایه رای مردم را تاحدی بازسازی کرد.
البته کسی که سرمایه رای هم داشته باشد، باید با سرمایههای جدید پیشگفته، سرمایه اولیه را غنیسازی کند، ولی کسی که سرمایه رای ندارد باید در این باره بیشتر کوشش کند.
همیشه گفتهام که یکی از مهمترین ویژگیهای مثبت و لازم هر انتخاباتی، آرامش پس از توفان آن است. انتخابات باید به گونهای باشد که پس از رایگیری و اعلام نتایج، شاهد آرامش پس از توفان رقابتها باشیم. اگر قرار باشد که این توفان و خرابیهای آن همچنان ادامه یابد، یا حتی بدتر گردد معلوم میشود که آن پدیده انتخابات نبوده است. بنابراین باید دید که از شنبه چقدر شاهد آرامش سیاسی در کشور هستیم؟
نکته مهم دیگر به اصلاحطلبان مربوط میشود. در این انتخابات مجموعه آنان به دو گروه تقسیم شدند. برخی طرفدار رای دادن بودند و گروه دوم از این کار طرفداری نمیکردند.
گروه اول برای جلب نظر دیگران خیلی کوشید. تا اینجا مسالهای نیست، خیلی هم خوب است. گرچه حدس میزنم که نتیجه انتخابات چه خواهد شد، ولی مستقل از این حدس و گمان، نتیجه هر چه باشد، ضرورت دارد که دنبال فهم ماجرا بود و دنبال مقصر نگردید که جز تشدید اختلاف نتیجه دیگری ندارد.
البته نقد و تحلیل و فهم آنچه که در این انتخابات گذشت، بسیار ضروری است. به علاوه مستقل از اینکه حکومت چه سیاستی را در پیش بگیرد، بهتر است دوستان اصلاحطلب خود را برای یک دوران سخت سیاسی آماده کنند. دورانی که باید با نوعی پوستاندازی، هم از جهت نیروی انسانی و تشکیلاتی و هم از جهت رویکردها همراه شود. از این سرنوشت گریزی نیست. اجازه ندهید با اجبار فراوان تن به این نتیجه داده شود.