«افسوس که او حتی حاضر نیست پیشنهاد مالک ایرانی اورتون را برای تجربهاندوزی در چنین عرصهای بپذیرد. ظاهرا جذابترین بخش فوتبال برای علی دایی، انتخاب ترکیب ۱۱ نفره یک تیم، اعتراض به داوری و خوشحالی مشترک با بهزاد غلامپور است! سهم شما، اما بیش از اینهاست جناب شهریار! خودت هم کم در حق خودت ظلم نمیکنی.»
به گزارش فرارو، روزنامه همشهری نوشت: «رسیدن کریستیانو رونالدو به رکورد گلهای ملی علی دایی باعث شده طی چند روز گذشته نام و نشان شهریار فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری در رسانههای داخلی و بینالمللی مطرح شود. رسانههای جهانی به تمجید از دایی و دستاوردهایش مشغولاند، اما داخل کشور علاوه بر این موج، انتقادهای فراوانی هم از خانهنشینی علی دایی صورت میگیرد. آخرین شغل دایی در فوتبال ایران سرمربیگری سایپا بوده، اما او در پی اختلافات عمیقش با مدیران وقت باشگاه، در فاصله ۲ هفته به پایان لیگ هجدهم برکنار شد و از آن زمان بیکار است. در مورد خانهنشینی دایی بعضا از عبارت «ممنوعالکاری» یاد میشود، اما از آنجا که این عبارت هیچوقت در ایران صورت روشن و رسمی نداشته، در مورد صحت و سقمش نمیتوان اظهار نظر کرد. به طور کلی گروهی عقیده دارند دایی بعد از حملاتی که به مدیران وقت سایپا انجام داد و حتی در مورد محصولات این کارخانه هم سخن گفت، اجازه کار در فوتبال ایران را نیافته است.
حتی اگر فرض ممنوعالکاری دایی را صحیح بدانیم و اتخاذکنندگان این تصمیم را بابت اتلاف یک سرمایه ملی شماتت کنیم، باز این چیزی از قصور شهریار کم نمیکند. حقیقت آن است که خود او هم در رخدادن این انزوای ناخوشایند سهیم است. بسیاری عقیده دارند شان علی دایی، کوچکردن تیمهای بیهوادار تهرانی و ۹۰ دقیقه فریادزدن کنار خط طولی زمین نیست. او میتواند مناصب مدیریتی را در بالاترین سطح ممکن تجربه کند و مثل دوران بازیاش برای ایران افتخار و حتی دستاورد به وجود بیاورد. خیلیها ردای ریاست در کنفدراسیون فوتبال آسیا را برازنده دایی میدانند. این درست که رسیدن به چنان جایگاهی یک فرمول پیچیده دارد و حتی محتاج همیاری دولتمردان است، اما خود دایی هم هرگز برای تصاحب چنین جایگاههایی خیز برنداشته است. او خودش را به کلی از حوزه مدیریتی جدا میداند و حضورش در فوتبال را صرفا به محدوده فنی منحصر کرده؛ جایی که امروز برایش مشکلاتی به وجود آوردهاند، اما حتی پیش از آن هم اجماع چشمگیری در مورد تواناییهای شهریار وجود نداشت. دایی حتی حاضر نیست در انتخابات فدراسیون سهمی داشته باشد و حداقل به اندازه علی کریمی برای سپردهشدن کار فوتبال به فوتبالیها تلاش کند.
صد البته انتخاب آدمها محترم است و هر کسی مختار است در مورد خودش تصمیم بگیرد، اما کاش دایی که هم زبان بلد است و هم یک کاراکتر پرنفوذ بینالمللی دارد، به جای هدایت راهآهن و سایپا و نفت تهران کمی هم حضور در فضاهای مدیریتی را میآزمود. افسوس که او حتی حاضر نیست پیشنهاد مالک ایرانی اورتون را برای تجربهاندوزی در چنین عرصهای بپذیرد. ظاهرا جذابترین بخش فوتبال برای علی دایی، انتخاب ترکیب ۱۱ نفره یک تیم، اعتراض به داوری و خوشحالی مشترک با بهزاد غلامپور است! سهم شما، اما بیش از اینهاست جناب شهریار! خودت هم کم در حق خودت ظلم نمیکنی.»