آذر منصوری، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران و از اعضای حزب اتحاد ملت، درباره اختلاف بین تئوریسینهای اصلاحات و نیروهای عملگرا گفت: «این اختلاف در دو انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ در عمل در نوع تصمیمگیری تشکیلات جمعی اصلاحطلبان خود را نشان داد و به نظرم این اختلاف دیدگاه عملا مانع از آن میشود که اصلاحطلبان با ائتلاف حداکثری در مقابل دولت پنهان و نظارت استصوابی ابتکار عمل داشته باشند؛ چراکه بخشی از احزاب و نیروهای سیاسی تحت هر شرایطی حتی به قیمت حمایت از یک چوب خشک حاضرند در انتخابات نامزد داشته باشند. این نوع عملگرایی به نظرم در تعارض با مبانی و گفتمان اصلاحات است. این شیوه عملگرایی عملا سرمایهسوز است و باعث فاصلهگرفتن اصلاحطلبان از مردم شده است. اصلاحطلبان پیشرو، مخالف و منتقد این نوع عملگرایی هستند».
او در پاسخ به این پرسش که بدنه اجتماعی ناراضی را میتوانید تا سال ۱۴۰۲ و انتخابات مجلس اقناع کنید، بیان کرد: «اگر اصلاحطلبان بتوانند نماینده شایستهای برای گروههای اجتماعی باشند، میتوانند در هر بزنگاهی همراهی این بدنه ناراضی را با خود داشته باشند. این هم میسر نیست که اصلاحطلبان به معنای واقعی بتوانند در شکلگیری جامعه قدرتمند ایفای نقش کنند. جامعه قدرتمند الزاما جامعهای نیست که با سوت اصلاحطلبان به صف شود. این جامعه فرمانبر نیست».
او همچنین درباره نیروهایی که حیات اصلاحات را در گرو حضور در قدرت رسمی میدانند، اظهار کرد: «متأسفانه گروهی از اصلاحطلبان همه سیاستورزی اصلاحطلبانه را در حضور در قدرت خلاصه کردهاند؛ درحالیکه حضور در قدرت باید تنها بخشی از این سیاستورزی باشد. سیاستورزی قدرتمحور بدون سیاستورزی جامعهمحور، همان نوع عملگرایی است که از نگاه اصلاحطلبان پیشرو باعث شده حضور در قدرت هم تبدیل به اصل شود و هم هدف. طبیعی است که نتیجه این رویکرد، آن هم وقتی نهادهای برآمده از چنین عملگرایی نتواند پیوندی با مطالبات مردم برقرار کند، محکوم به شکست است. اگر در انتخابات مجلس دوازدهم چنین رویکردی غلبه داشته باشد، اتفاق مجلس یازدهم تکرار خواهد شد».