بهترین راهکار این است که یک تیم اتاق فکری بنشیند و شاخصهای هرکدام از وزارتخانهها را به لحاظ کارآمدی مشخص کند و بعد پیشنهادات مختلف مردم، جریانهای سیاسی و دلسوزان را دریافت کند و با آن شاخصها تطبیق دهد و برای هر کدام از این دستگاهها حداقل چند نفری را به ریاست محترمجمهوری پیشنهاد دهد.
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه بر این باور است که رئیسی به هیچ کس و هیچ گروهی تعهدی نداده که از آنها در کابینه استفاده میکند.
به گزارش خبرآنلاین، کمتر از یک ماه تا روی کار آمدن رسمی دولت ابراهیم رئیسی زمان باقیمانده است. روزهایی که بازار گمانه زنیها درباره کابینه شلوغ است. حمیدرضا ترقی از چهرههای سیاسی اصولگرا بر این باور است که هیچ کدام از گمانهها بر سر کابینه رئیسی صحت و واقعیت ندارد و برخی به دنبال تقسیم میراث انتخابات هستند.
او به رئیسی پیشنهاد میدهد که کابینه را محرمانه و با تشکیل یک اتاق فکر چینش کند.
این عضو حزب موتلفه اسلامی بیان میکند که کابینه رئیسی فارغ از تندرو و کُندرو بودن شکل خواهد گرفت و تنها افرادی که روحیه انقلابی و انقلابی گری دارند میتوانند در کابینه رئیسی جای داشته باشند.
مشروح مصاحبه با حمیدرضا ترقی از چهرههای سیاسی اصولگرا را میخوانید؛
آقای ترقی! به نظر شما چه فرصتها و تهدیدهای پیش روی دولت آقای رئیسی در چهار سال آینده است؟
فرصت تحول در شیوه حکمرانی بر کشور پدید آمده است و همه این آمادگی را دارند که این روشها تغییر کند. آسیبهایی که ما در گذشته داشتیم و روشهایی که برای حل مشکلات مردم جواب نداده است و ساختارهایی که مناسب شرایط کنونی چهره دوم انقلاب هست، باید اصلاح شود. از این رو این فرصت بسیار خوبی برای بازسازی و نوسازی ساختار سیاسی کشور و ساختار اجرایی کشور است.
نکته دومی که میتواند فرصت تلقی شود وجود هماهنگی بین قوای سه گانه برای پیشبرد اهداف انقلاب است که این هماهنگی در طول ۴۰ سال خیلی کم اتفاق میافتاد که وجود داشته باشد. از این هماهنگی و هم افزایی که وجود دارد باید برای سرعت بخشیدن به حرکت انقلاب به سمت اهداف آن استفاده کرد و طبیعتا این همافزایی میتواند عقب ماندگیهای گذشته را در بخشهای مختلف جامعه جبران کند.
نکته سوم، فرصت پاکسازی دستگاه اجرایی کشور از مفاسد اقتصادی، عواملی که موجب بدبینی و شکاف بین ملت و دولت، در اثر رانت خواریها و سوءاستفادهها و انواع و اقسام روشهای ناراضی تراشانه شده اند، است بنابراین میتوان از این فرصت استفاده کرد و دولت و دستگاه اجرایی را از عناصری که ناکارآمد هستند و یا دچار فسادهای اقتصادی و .. هستند پاکسازی کرد.
فرصت بعدی عملکرد جریان اصلاحات در کشور است که تمام توانش را در طی این سالها برای حل مشکلات کشور به کار برد و نتیجه مطلوبی که مورد رضایت مردم باشد نداشته و این موجب دلزدگی مردم از این جریان شده و طبیعتا این یک فرصت جدیدی برای نیروهای انقلابی است که خودشان و توانمندی خودشان را برای حل مشکلات کشور نشان دهند و اثبات کنند که تفکر «ما میتوانیم» و تفکر «تکیه به ظرفیتهای داخلی کشور» و «اقتصاد مقاومتی» و همچنین «حرکت در مسیر خنثی کردن تحریمهای بیگانه» میتواند امکان موفقیت را برای کشور فراهم کند و پیشرفت کشور را سرعت بخشد.
در نهایت به نظر میرسد که فرصت دیگری که فراروی کشور است فرصت جدا کردن بودجه کشور از نفت و درآمدهای نفتی است که میتواند از این موقعیت استفاده کند و میزان مانده بودجه کشور را که باز هم متکی به نفت است را به صفر برساند و ما در نظام بودجه ریزی کشورمان یک تحول اساسی را در همه ابعاد پدید آوریم که انشالله مسیر بودجه ریزی هم عادلانه باشد و هم متکی به درآمدهایی که در دست بیگانگان و در خارج از کشور است نباشد.
به یکدست شدن قوا اشاره کردید، اتفاقا اصلاح طلبان هم که کم کم از قدرت بیرون میروند میگویند از این به بعد اصولگرایان خودشان مسئول هستند و اگر اشتباهی رخ دهد نمیتوانند آن را به گردن اصلاحطلبان بیاندازند و ...
اولا اصلاح طلبها فقط به کابینه دولت منحصر نیستند. اصلاحطلبان طی این ۴۰ سال در تمام بدنه دولت در دو هزار شرکت وابسته به دولت نفوذ کردند؛ اکثر هیئت مدیرههای و اکثر مدیرعاملهای این شرکتها همه دست اصلاح طلبان است؛ اینکه تصور کنیم با ۴ وزیر عوض کردن دیگر کار از دست اصلاح طلبان خارج است، این بسیار ساده اندیشی و خوش بینی بی حد و اندازه است.
بخش قابل توجهی از بدنه اجرایی کشور در اختیار اصلاح طلبان است و اصلاح طلبان در طی این سالها حداقل بالغ بر بیست هزار مدیر را در جاهای مختلف گذاشته اند و این مدیران در سطوح مختلف کشور هستند؛ طبیعتا دولت جدید یک روزه نمیتواند همه اینها را عوض کند و اینها دارند کار خودشان را انجام میدهند، کما اینکه در این انتخابات هم کارخودشان را انجام دادند و قبل از انتخابات هم برای کاهش مشارکت مردم تا جایی که توانستند ناراضی تراشی کردند.
همین الان هم در اعتصابهایی که این روزها رخ میدهد از وزارت نفت گرفته تا دامداران و دامپزشکان و جهاد کشاورزی و .. فکر میکنید چه کسانی اینگونه مشکلات را برای مردم به وجود آوردند؟ در همه بخشها عوامل آنها هستند که با ناکارآمدی و با رفتارها و سیاستهای غلط مردم را خسته میکنند و تاب و تحملشان را به پایان میرسانند.
وقتی اجرا در سطح بدنه دولت در دست اینها است شما نمیتوانید به این سرعت بگویید با تغییر مسئول تمامی این مشکلات حل میشود، امکان ندارد مگر اینکه تمام این عوامل ناراضی تراشی که در بدنه دولت در سطح کشور تا بخشداری آن هستند تغییر کند؛ بخشداری که برای انتخابات رفته و ۱۰ میلیون تومان پول گرفته تا برای انتخابات کار کند، قطعا چنین بخشداری نمیتواند بخشدار متعهد به دولت فعلی باشد.
تغییر دادن یا ملتزم کردن او به این شرایط جدید زمان زیادی میبرد؛ بنابراین به هیچ وجه نمیتوان به محض اینکه تغییری در دولت دهید، در سطح وزرا توقع داشته باشید که همه کارشناسانی باشند که تحت نظر وزیر جدید کار کنند و هیچ مقاومتی در برابر او نداشته باشند و کارشکنی نکنند. اینها مقداری زمان میبرد و من فکر نمیکنم اصلاح طلبان به این سادگی از بدنه اجرایی کشور فاصله بگیرند.
به نظر شما چقدر شرایط سختی مثل جنگ اقتصادی، کرونا، تحریمها و.. میتواند آقای رئیسی را وارد چالش و دست انداز کند؟
همین الان هم چالش ها، چالشهای شفاف و روشنی است و مشخص است، وضعیت کسری بودجه ما در سال ۱۴۰۰ تقریبا نزدیک به ۴۵ درصد است و علاوه بر آن در بسیاری از بخشهای دیگر ما عقب افتادگیهای متعددی داریم که نمونه آن مثلا نرسیدن خوراک دام به دامداران است که الان موجب شده است که دامداران، دام ماده خودشان را به کشتارگاه دهند و این خسارت سنگینی است یعنی باید یک گاو ۱۵۰ میلیون تومانی را به ۶ میلیون تومان کشتار بدهند در حالی که دیگر جایگزینی برای گاو شیرده نمیتوان پیدا کرد، اینها خسارتهایی است که به زیرساختهای تامین پروتئین کشور وارد میشود و در آینده نزدیک (در چند ماه آینده) بحران برای کشور به وجود میآورد.
همه اینها چالشهایی است که از نظر من آقای رئیسی با آنها رو به رو است و اینها همه زمانی به چالش و بحران میرسد که مراسم تحلیف انجام میشود و روزهای اول فعالیت دولت جدید است، اینکه آیا این حساب شده است یا نیست بحث دیگری است. این که دولت میگوید ما داریم زمینه سازی میکنیم و کاری میکنیم که دولت آینده مشکلی نداشته باشد اینها از نظر من در حد حرف است و در عمل آن چیزی که در استانها اتفاق میافتد و ما شاهد تجمعات، اعتصابات، تظاهرات و .. هستیم کاملا نشان دهنده این است که وضع غیر از چیزی است که دولت میگوید.
در شرایطی که دولت با بحرانهایی که اشاره کردید روبروست نوع چینش وزرا هم مهم است. در خصوص چینش کابینه، پیش بینی شما چیست و چه پیشنهادی به رئیس جمهور منتخب دارید؟
بهترین راهکار این است که یک تیم اتاق فکری بنشیند و شاخصهای هرکدام از وزارتخانهها را به لحاظ کارآمدی مشخص کند و بعد پیشنهادات مختلف مردم، جریانهای سیاسی و دلسوزان را دریافت کند و با آن شاخصها تطبیق دهد و برای هر کدام از این دستگاهها حداقل چند نفری را به ریاست محترمجمهوری پیشنهاد دهد که با اینها یک مصاحبه و مذاکره صورت گیرد تا آنها هم بتوانند برنامه خودشان را ارائه دهند و بعد از آن به سمت انتخاب عناصر کارآمدتر از بین همه اینها بر اساس برنامه و شاخصها برود.
ما برای وزارت کشاورزی یک شاخص نیاز داریم، برای وزارت نفت یک شاخص نیاز داریم، برای وزارت رفاه یک شاخص نیاز داریم، برای وزارت نیرو یک شاخص نیاز داریم و شاخصهای اینها متفاوت است.
در مورد لیستهایی که تاکنون درباره کابینه منتشر شده نظرتان چیست؟
اینها همه گمانه زنی است و هیچ کدام صحت و واقعیت ندارد. اینها میخواهند میراث انتخابات را تقسیم کنند وگرنه از نظر من هیچ کدام نه صحت دارد و نه واقعیت دارد، ولی آقای رئیسی و دولت جدید نباید خودشان را تحت تاثیر این نوع فضاسازیها قرار دهند و باید کار خودشان را بر اساس یک برنامه ریزی دقیق انجام دهند و در یک اتاق فکری بنشینند و تمامی اینها را مشخص کنند و پیشنهاد نهایی را محرمانه بدون اینکه رسانهای شود به رئیس جمهور دهند تا ایشان هم بتوانند از بین همه اینها آن یاری که بتوانند روی آن حساب کنند و میتوانند به آن اطمینان کنند که میتواند بار سنگین را به دوش بکشد خصوصا اینکه بتواند با چالشهای موجود در هر کدام از این حوزهها مقابله کند و برای آنها راه حل داشته باشد، از بین اینها فرد مناسب را انتخاب کنند.
این سهم خواهیها و بحث میراثی که به آن اشاره کردید آیا ممکن است دولت آقای رئیسی را با دردسرهایی رو به رو کند؟
این نوع مسائل معمولا در همه دولتها بوده و بستگی به این دارد که چقدر رئیس جمهور متاثر از این نوع فضاسازیها باشد و چقدر توجهی به اینها نداشته باشد. بعضی از رؤسای جمهور خودشان را مدیون همه جریانها میدانند و مجبور هستند به شکلی تبعیت کنند و ملاحظه اینها را داشته باشند، ولی بعضیها اینگونه نیستند؛ آقای رئیسی از همان اول هم اعلام کردند که من تعهد به هیچ کجا ندارم و این کمک میکند به اینکه بتوانند به راحتی در این زمینه تصمیم بگیرند و فردی را که واقعا کارآمدی لازم را دارد و میتواند از پس مشکلات و چالشها برآید را برای یاران خودشان انتخاب کنند.
فکر میکنید تندروها نفوذی در دولت آینده داشته باشند؟
من نمیدانم شما چه تعریفی از تندرو دارید. اگر ما ملاک و معیاری را که ایشان و مقام معظم رهبری مدنظرشان است مثل ویژگی انقلابی بودن، داشتن روحیه جهادی و خستگی ناپذیری را ملاک قرار دهیم که باید هم ملاک قرار بگیرد، طبیعتا از نیروهایی باید استفاده شود که اولا روحیه انقلابی داشته باشند و دوم در اجرا روحیه جهادی داشته باشند یعنی با کمترین هزینه بیشترین کار را بتوانند انجام دهند، سرعت و دقت را در انجام کارها تا حتی المقدور مورد توجه قرار دهند و از کارآمدی لازم و تسلط کامل روی کارشان برخوردار باشند، اگر اینها ملاک باشند من فکر نمیکنم تندرو و کُندرو در این ملاکها بگنجد.
افرادی که چه تفریطی باشند و چه افراطی باشند قطعا اینها در قالب کارآمدی، روحیه انقلابی گری، جهادی و ... ممکن است نگنجند لذا تصور من این است که ملاک انقلابی بودن و ملاک روحیه جهادی در کار داشتن و تقوایی که مورد نظر مقام معظم رهبری است، اگر این ملاکها را داشته باشند اینها میتواند پررنگترین ملاک و شاخص برای انتخاب یارانشان باشد.
انقلابی گری فراتر از اصولگرایی است
به نظر شما کابینه کاملا اصولگرا خواهد بود یا اینکه ما یک کابینه فراجناحی را میتوانیم انتظار داشته باشیم؟ با توجه به اینکه بیشتر اصولگراها از آقای رئیسی حمایت کردند...
بحث فراتر از اصولگرایی است، بحث انقلابی گری است. انقلابی گری و روحیه انقلابی گری مقداری فراتر از جناح بندیهای موجود کشور است بنابراین اگر ما آن ملاک و شاخص را در نظر بگیریم طبیعتا کسی که روحیه انقلابی دارد یعنی تداوم انقلاب را میخواهد و به آرمانهای انقلابی اعتقاد دارد، این آرمانها هم در گام دوم دولت سازی اسلامی، جامعه سازی اسلامی و نگاه تمدنی به انقلاب اسلامی است، اینها در مبانی فکری بسیاری از جریانهای موجود سیاسی کشور به ویژه در اصلاح طلبان اصلا وجود ندارد و آنها به این نوع مبانی پایبندی و اعتقادی ندارند.
بنابراین طبیعی است که اگر ایشان مبنا را پایبندی به اصول و آرمانهای انقلابی اسلامی قرار دهند از نیروهایی استفاده میکنند که هم مبانی فقه سیاسی آنها کاملا همراه باشد و هم در روش و اجرا بتوانند روی نیرو و توانمندی آنها برای جبران عقب ماندگیهای کشور استفاده کنند و حساب باز کنند.
اگر بخواهید چند وزیر کلیدی در کابینه رئیسی مثل سیاست خارجی و اقتصاد و بانک مرکزی را نام ببرید چه کسانی مدنظرتان است؟
من نام نمیبرم. من کلا با نام بردن مخالف هستم و هر نام بردنی به گمانه زنیهای قبلی اضافه میکند که در اساس من به آنها انتقاد دارم و میگویم این نوع گمانه زنیها نه تنها هیچ فایدهای ندارد بلکه دولت جدید را هم دچار چالش و مشکل میکند و ممکن است انتخابش را تحت تاثیر قرار دهد.
یعنی میگویید کابینه باید به صورت محرمانه تهیه شود؟
بله، باید همه مراحل آن دقیق بررسی شود. نه کسی مطرح شود که اگر بعدا اسم او در کابینه نبود، مردم بگویند پس فلانی به درد نمیخورده و باعث تضعیف جایگاه او در داخل جامعه شود و حیثیت او از بین برود و نه اینکه کسی که اصلا هیچ بحثی روی او نشده است و هیچ شاخصی از او مورد بررسی قرار نگرفته است بی جهت در اذهان عمومی جامعه بزرگ شود و از هیچی چیزی بسازیم.
دولت جوان انقلابی مدنظر رهبری از نظر شما در این دولت عینیت پیدا میکند یا خیر؟
قطعا با روحیهای که آقای رئیسی دارند و خودشان هم جوان به حساب میآیند من فکر میکنم که از نیروهای جوان کارآمد، تحصیل کرده، متخصص و کاردان استفاده خواهند کرد.