سلیمینمین گفت: «خوشبختانه تابهحال برای تصمیمگیری در مورد کابینه مقداری چراغخاموش حرکت شده و مشخص نشده چه کسانی برای وزارتخانهها درنظر گرفته شده است.»
مشخص است که همچنان پشتپرده کابینه ابراهیم رئیسی خبرهایی است. وقتی بحث از سهمخواهی، رد یا تأیید کابینه فراجناحی یا توصیه به بازگذاشتن دست رئیسی برای چیدن دولت میشود، یعنی فشارها زیاد است. تا جایی که برخی اصولگرایان از چینش چراغخاموش کابینه نهتنها سخن میگویند بلکه از آن استقبال هم میکنند. به نظر آنها حرکت چراغخاموش باعث میشود فشارها و سهمخواهیها کمتر شود.
به گزارش شرق، دیروز یک فعال سیاسی اصولگرا درخصوص رابطه حامیان رئیسجمهور منتخب و دولت آینده گفت: آن چیزی که اکنون برای آقای رئیسی مهم است و کمک محسوب میشود، این است که دست ایشان را باز بگذارند. فشاری به ایشان وارد نکنند، آن جاهایی که ایشان طلب مشورت و کمک کرد، بیایند و به ایشان کمک کنند اما فراتر از آن نباشد به شکلی که تعبیر به زیادهخواهی شود.
ناصر ایمانی درباره بهوجودآمدن انتظار تشکیل یک کابینه فراجناحی در پی تماسهای صورتگرفته از جانب دفتر سیدابراهیم رئیسی با برخی فعالان سیاسی و روزنامهنگاران از جناحهای مختلف، گفت: این تماسها اصلا بهمنظور کابینه فراجناحی نبوده است بلکه تماسهایی که گرفته شده با این محتوا و منظور انجام شده که شما اگر نظر، دیدگاه یا انتقادی دارید، ارائه بدهید و تا آنجایی که اعلام شده اصلا بحث کابینه فراجناحی در تماسها مطرح نشده است.
او درباره «طیف اقلیتی که تلاش دارند تا فشارهایی را به رئیسجمهور منتخب وارد کنند و نیروهای خود را در دولت به کار بگمارند»، ابراز کرد: چنین دیدگاه و نظری در جریان اصولگرا وجود ندارد و اگر فرد یا افرادی اظهارنظری داشتهاند، این نظر شخصی است. البته چنین فشارهایی همیشه به همه رؤسایجمهوری که انتخاب میشوند، وجود داشته و دارد و در آینده هم اینگونه خواهد بود که یک طیفهایی، جریانها یا احزابی تلاش کنند افراد خودشان را در کابینه بگذارند اما تصمیمگیرنده نهایی آقای رئیسجمهور است.
«عباس سلیمینمین» هم در رابطه با تذکراتی که برخی فعالان سیاسی برای چینش کابینه رئیسی مطرح کردهاند، اظهار کرد: برای چینش کابینه باید چند عامل در نظر گرفته شود، یک عامل هماهنگی بین ظرفیتهای مختلف است؛ بهویژه در مورد زمینههای اقتصادی باید همه اعضای کابینه با هم هماهنگ باشند و این هماهنگی بهویژه با معاوناول صورت بگیرد. باید از همه ظرفیتهای کشور استفاده کنیم، همه ظرفیتها باید قانع و همراه شوند و بدانند که باید از یک مشی پیروی کنند، اگر اعضای کابینه با هم همراه نشوند، نمیتوانند از نیرویی که بهعنوان ظرفیت در بخش دیگری کار میکند، استفاده کنند. عامل بعدی که در چینش کابینه بسیار بسیار مهم است، این بوده که افراد براساس سلایق جریانات یا منافع جریانات انتخاب نشوند.
سلیمینمین با تأکید بر اینکه انتصابات باید چراغخاموش صورت بگیرد، خاطرنشان کرد: خوشبختانه تابهحال برای تصمیمگیری در مورد کابینه مقداری چراغخاموش حرکت شده و مشخص نشده چه کسانی برای وزارتخانهها درنظر گرفته شده و همین موجب شده مقدار زیادی از فشارها یا لابی مراکز مختلف، مصونیت ایجاد شود ولی درعینحال باید تلاش شود، افرادی انتخاب شوند که قابلیتهای بالایی داشته باشند. شاید بحث برخی از جوانان مطرح شود یا افرادی مطرح شوند که قبلا در زمینههای مدیریتی آزمونی از خود به ثبت نرساندهاند و این کار را بسیار سخت میکند.
محمد مهاجری کنشگر سیاسی اصولگرا هم درباره بازتاب بروز اختلافات میان جریان اصولگرا در مقالهای تحت عنوان (تنگه احد) در روزنامه کیهان اظهار کرد: خبری از اینکه آیا اختلافات وجود دارد یا نه ندارم؛ منتها در تحلیل میشود به این نتیجه رسید که اختلافات قاعدتا به وجود میآیند؛ اولا وقتی یک جریان سیاسی قدرت را به دست میآورد، چه اصلاحطلب باشد چه اصولگرا در درون خودش دچار یکسری اختلافات میشود، بهویژه در جریان اصولگرا که گرایشهای متعددی وجود دارد و این گرایشهای متعدد عملا کار را برای رسیدن به وحدت سخت میکند.
وی با اشاره به مصاحبهای از احمد توکلی مبنی بر اینکه «برخی از اصولگراها هیچ ارادتی به شخص آقای رئیسی ندارند بلکه دنبال این هستند که سمتهایی برای خودشان در دولت پیدا کنند»، گفت: حرف آقای توکلی با یادداشت روز سهشنبه کیهان را در کنار هم میشود بهعنوان قرینههایی برای وجود اختلاف در جریان اصولگرا در نظر گرفت.
این روزنامهنگار اصولگرا درباره واکنش تندروها درخصوص اقبال نشانندادن رئیسی به آنها، بیان کرد: آقای رئیسی با توضیحاتی که در جریان مناظرهها و سخنرانیهایش در دوران انتخابات داشت، نشان داد که باید فاصلهاش با جریان تندرو، فاصله معناداری باشد. رئیسی با آنها خیلی دمخور نخواهد بود اما جریان تندرو هم رسانه دارد و هم نیروهایی دارد که میتواند عرصه را بر آقای رئیسی تنگ کند. یعنی در تهران و در برخی از استانها از جریانهای فشار برخوردارند و میتوانند فشار خودشان را از طریق برخی از علما و سیاستمداران دولت آقای احمدینژاد و دیگران دنبال کرده و به نتیجه برسند. عدهای هم هستند که در دولت آقای احمدینژاد قدرتهای قابلاعتنایی داشتند و اکنون رنگ عوض کرده و به شکل دیگری خودشان را به دولت فعلی عرضه میکنند.
وی درباره اینکه گفته میشود دولت یازدهم و دوازدهم «زمین سوخته» تحویل دولت سیزدهم میدهد، یادآور شد: زمانی که آقای احمدینژاد دولت را تحویل آقای روحانی میداد برخی از این سخنان نیز مطرح بود که دولت احمدینژاد زمین سوخته تحویل آقای روحانی میدهد اما همان زمان آقای احمدینژاد از چندصد میلیارد دلار درآمد نفتی که همه را به واردات و برخی از پروژههای گرانقیمت کمبهره داده بود نیز این دولت زمین سوخته تحویل گرفته بود اما طرفداران آقای روحانی خیلی روی آن زوم نکردند و سعی کردند دولت آقای روحانی را به سمت کارآمدکردن ببرند.