مهمترین اولویت اقتصادی دولت رئیسی این است که مدیران مناسبی را برای هیات دولت و هم بخشهای اقتصادی نظیر وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، وزارت صمت، وزارت کار، وزارت تعاون و سایر نهادهایی که جنبه اقتصادی دارند انتخاب کند.
حالا بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی میگذرد؛ انقلابی تا کنون هشت رئیس جمهور به خود دیده است، روسایی با شعارها و برنامهها و دغدغههای گوناگون برای کشور که در ادامه به هریک از این دغدغهها و برنامهها میپردازیم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، شهید رجایی در روزهای نخست دولت خود با حضرت امام خمینی (ره) دیدار و در مورد اعضای کابینه با ایشان به مشورت پرداخت و در پایان این دیدار طی یک مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری پارس گفت که اعضای کابینه نزدیک به هم هستند و میتوان عبارت یک دست را برای آنها به کار برد.
او افزود که این کابینهی مورد اطمینان و امیدواری من است و هرگز ناامید نخواهم شد و تنها گلوله میتواند مرا از کاری که شروع کردهام باز دارد این کابینه کابینه افراد نیست، بلکه کابینه مردم است».
صادق نوروزی از مشاوران شهید رجایی درباره خصائص او گفته است: «آقای رجایی خیلی اهل مشورت بود؛ چه در طول چند ماهی که ایشان به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس اول راه یافتند و چه در زمان وزرات و نخستوزیریشان از گروهها و افراد خاص و از جمله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و انجمن اسلامی و معلمان و... میخواستند تا نظر خود را در رابطه با مسائل سیاسی و اجرایی کشور در جلساتی که با حضور نمایندگان این انجمنها و گروهها و خودشان تشکیل میشد به او ارائه کنند».
بخشی از راهکارهای محمدعلی رجایی برای به حداقل رساندن آسیبهای جنگ به این شرح بود: تدارکات و پشتیبانی، اقدامات ستادی، بودجه نظامی، تأمین اعتبارات و هزینه ها، مقابله و رفع عوارض و پیامدهای منفی جنگ مثل بیکاری، اسکان آوارگان و مهاجرین و رسیدگی به مشکلات و مسائل گوناگون آنها، جمع آوری و ارسال کمکهای مردمی به جبهههای جنگ، مسائل مربوط به بازسازی و نوسازی مناطق جنگ زده، سیاست خارجی جنگ، تشکیل حساب ۸۸۸ دولت برای کمک به جنگ زدگان و تشکیل ستاد بسیج اقتصادی کشور.
پس از شهادت محمدعلی رجایی (دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران) شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به اتفاق آرا و علیرغم مخالفت حضرت آیت الله خامنه ای، ایشان را به عنوان نامزد ریاست جمهوری انتخاب کردند و امام خمینی که سابقاً با تصدی روحانیون برای ریاست جمهوری موافق نبودند با نامزدی ایشان موافقت کردند.
پس از شهادت شهید رجایی، انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزار شد و رهبر معظم انقلاب با کسب ۹۵ درصد آرا به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. ایشان معتقد بودند که جمهوری اسلامی، نظام و انقلاب متعلق به مردم بوده و باید از ریزترین جزئیات آگاه باشند؛ رسیدگی به معیشت مردم مهمترین دغدغه ایشان بود که حضور بدون غیبت در جلسات شورای اقتصادی آن زمان گواهی مطلوب برای این امر است.
جواد منصوری سفیر کشورمان در چین در گفتوگویی به تثبیت جمهوری اسلامی در دوره ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب اشاره کرده و گفته است: تا شهریور و مهر سال ۶۰ وضعیت بسیار بیثباتی داشتیم که با ریاست جمهوری آیتالله خامنهای و به واسطه اقدامهایی که از سوی ایشان انجام شد، دوران ریاستجمهوری ایشان دوره تثبیت نظام نام گرفت.
او در ادامه تصریح کرده است که عملکرد مجلس، نهادهای انقلابی و قوه قضائیه نیز در این ۴ سال فوقالعاده بود، به گونهای که آن زمان یکی از رسانههای آمریکایی نوشت «هیچ گاه تصور نمیکردیم یک روحانی بتواند جمهوری اسلامی را در این وضعیت مدیریت کند.»
سفیر پیشین ایران در چین درباره دوره دوم ریاست جمهوری ایشان نیز این گونه توضیح داده که زمانی که به انتخابات جدید رسیدیم، به دلیل اینکه آیتالله خامنهای عملکرد و دستاورد خوبی داشتند، برخی نظرشان این بود که انتخابات برگزار نشود و ایشان مجدد انتخاب شوند که امام خمینی (ره) زیر بار نرفتند.
از جمله اقدامات بسیار مهمی که حضرت آیت الله العظمی خامنهای توجه ویژهای به آن داشتند شکلدهی به سیاست خارجی متناسب با آرمانهای جمهوری اسلامی ایران بود؛ خود ایشان درباره این مهم فرموده بودند که «من در این مدت ۱۸۵ جلسه با شخصیتهای سیاسی و نمایندگان سیاسی خارجی داشتم و حدود هزار و سیصد نامه و پیام به سران کشورها و رؤسای جمهور در این مدت فرستادم.»
از جمله سفرهای مهم ایشان در زمینه روابط بین کشورها سفر ایشان به کره شمالی بود که مورد توجه حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت. حاج احمد آقا خمینی (ره) در این زمینه گفته بودند که امام مشتاقانه این سفر را از سیمای جمهوری اسلامی ایران پی میگرفتند. از آن منظره دیدار از «کره»، استقبال مردم و با سخنرانیها و مذاکرات خود در آن سفر، خیلی جالب بود و امام گفته بودند (الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند).
همانطور که جواد منصوری بیان کرده است با توجه به تجربه مشکلات و اختلاف نظرهای مقام معظم رهبری با برخی از اعضای هیئت دولت ایشان مایل نبود که بار دیگر در کرسی ریاست جمهوری بنشینند، اما امام خمینی (ره) آن را تکلیف شرعی ایشان دانستند.
حمیدرضا آصفی سخنگوی اسبق وزارت خارجه کشورمان دربره اقدامات مهم مقام معظم رهبری در دوران دوم ریاست جمهوری گفته است که در دوره دوم ریاستجمهوری رهبر معظم انقلاب، سه اتفاق مهم افتاد. یکی سفر ایشان در سال ۶۸ به چین بود که معتقد هستم قرارداد با چین باید آن زمان امضا میشد،۴۰ سال دیر شده است. دیگری حضور ایشان در سازمان ملل در سال ۶۶ و سخنرانی بسیار جالبشان بود، به گونهای که سفیرمان در کوبا میگفت: نطق مقام معظم رهبری را چند بار خواندم.
وی در ادامه تاکید کرده است که نکته سوم موضوع متجاوز شناخته شدن صدام در قطعنامه است که اگر این اقدام انجام نمیشد، مسیر تاریخی کشور عوض میشد و دنیا از ما غرامت میگرفت. مهمترین دستاوردی که از اول انقلاب در عرصههای سیاسی داشتیم، اثبات متجاوز بودن صدام بود که در دوره ریاستجمهوری مقام معظم رهبری انجام شد.
مرحوم هاشمی هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۷۶ عهده دار ریاست جمهوری کشورمان بود و مهمترین دغدغههای دولتش بازسازی کشور بعد از جنگ هشت ساله بود که ویرانههای زیادی را بر جای گذاشته بود و از همین رو نیز بعدها از دولت او به عنوان دولت سازندگی نام برده میشد.
محمدرضا باهنر نماینده اسبق مجلس درباره دوران ریاست جمهوری هاشمی گفته است که در دوران سازندگی با درآمد نفتی که آن زمان که در سال به ۶ میلیارد دلار میرسید، اسکلهها و پالایشگاهها و مناطق جنگی پنج استان بازسازی شد. از سویی عقب ماندگیهای دوران طاغوت هم زیاد بود. آن زمان پس از هشت سال توانستیم خرابیهای زمان جنگ، کشتیها و بنادر و ... را احیا کنیم. طی دوران سازندگی در کشور کارهای بسیار زیادی انجام شد.
ابوالقاسم حکیمیپور استاد دانشگاه درباره سیاستهای مرحوم هاشمی در زمان ریاست جمهوری گفته که آقای هاشمی معتقد بود باید دروازههای مملکت باز شود، به همین منظور در آن سالها موضوع اقتصاد آزاد مطرح شد که این امر بهطور کامل با اقتصاد اسلامی در تناقض بود.
بهگفته این اقتصاددان در حالی در سالهای بعد از جنگ با روی کار آمدن هاشمی رفسنجانی سیاستهای اقتصادی از ریاضت اقتصادی به سیاست اقتصاد آزاد تغییر کرد که در ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم کماکان سیاستهای ریاضت اقتصادی ادامه پیدا کرد تا بنیه اقتصاد قوی شود؛ در ایران هم باید سیاستهای ریاضت اقتصادی زمان جنگ ادامه پیدا میکرد.
۲ خرداد ۱۳۷۶ رئیس دولت اصلاحات بر سر کار آمد و خود را به عنوان انعکاس صدایی تازه در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد. او که مهمترین شعار خود را گفت و گوی تمدنها میدانست در حوزه سیاست خارجی به وزارت خارجه ۱۶ ساله علی اکبر ولایتی خاتمه داد و کمال خرازی را به عنوان وزیر جدید امور خارجه معرفی کرد.
رئیس دولت اصلاحات در آغاز کارش در سال ۷۶ اقتصاد کشور را اقتصادی بیمار توصیف کرده بود، چرا که معتقد بود وابسته کردن اقتصاد کشور به نفت اشتباه است و یک اقتصاد تک محصولی را رقم زده است. خاتمی طی سالهای ریاست جمهوریاش گامهایی را در مسیر تنوعسازی اقتصادی برداشت و تکیه بیشتری به تولیدات صنعتی، به ویژه گسترش صنایع گاز و پتروشیمی از طریق سرمایهگذاری خارجی کرد.
۱۲ مرداد ۱۳۸۴ محمود احمدی نژاد که شهردار تهران بود به عنوان ششمین رئیس جمهور ایران وارد پاستور شد؛ شعار او آوردن پول نفت بر سر سفره مردم و تحول اقتصادی بود، احداث بنگاههای زود بازده، طرح مسکن مهر، طرح هدفمندسازی یارانهها و صندوق مهر امام رضا جزو اقدامات مهم دولت احمدی نژاد محسوب میشود.
حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ و با استناد به شعار تدبیر و امید توانست به پاستور راه یابد. او گفته بود که مسائل و مصائب ایران بهویژه در حوزه اقتصادی عمدتا به واسطه سوءمدیریتهای دولت وقت رخ داده است.
شاید مهمترین اقدام دولت روحانی را بتوان برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام دانست که البته موافقان و مخالفان بسیاری را همراه خود داشته است.
و حالا این روزها دولت رئیسی یعنی هشتمین رئیس جمهور در جمهوری اسلامی بر سر کار میآید.
سیدکمال سجادی دبیرکل جامعه اسلامی کارمندان در پاسخ به این سوال ما که پرسیدیم مهمترین اولویت دولت سیزدهم چیست؟ گفته که مهمترین اولویت اقتصادی دولت آقای رئیسی این است که مدیران مناسبی را برای هیات دولت و هم بخشهای اقتصادی نظیر وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، وزارت صمت، وزارت کار، وزارت تعاون و سایر نهادهایی که جنبه اقتصادی دارند انتخاب کند.
الهام امین زاده مشاور حقوقی دولت یازدهم هم فرد دیگری بود که در پاسخ به ما به شعار سال اشاره کرد و گفت که رفع موانع کسب و کار و تولید و صادرات باید در دستور کار سریع دولت قرار بگیرد؛ این موانع میتواند اعم از موانع حقوقی و قانونی باشد و راهحل مشکلاتی که فعالان اقتصادی رو در روی خود دارند.
حال باید دید که در پایان چهار سال از دولت ابراهیم رئیسی که با شعار رفع فساد بر روی کار آمد و البته با مشکلات بسیاری نیز رو به روست چگونه یاد خواهد شد.