bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۰۲۳۱۲

انتقاد تند و بی وقفه کیهان به روحانی

انتقاد تند و بی وقفه کیهان به روحانی

پرستیژ و تکبر دروغین دولت یازدهم، دوازدهم و شخص حسن روحانی، یادآور سیاست‌ها و پرستیژ‌های دروغین گورباچف است. عدم کارایی و توانایی سیاستگذاری حسن روحانی برای حل مشکلات و اداره کشور موجب شد تا برخی دستاورد‌های اندک و ناچیز همین برجام نیز قربانی ضعف‌های دولت شود.

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۰۴ شهريور ۱۴۰۰

روزنامه کیهان نوشت: سایت وابسته به صادق خرازی (معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات) در تحلیلی تصریح کرد دولت روحانی در دام تعامل منفعلانه با آمریکا گرفتار شد و همین تحریم‌ها را شدت بخشید. او به جای عبرت از میراث شوم گورباچف در شوروی سابق، به تکرار آن پرداخت و امید است روح گورباچف حلول کرده در روحانی، از سیاستگذاری عمومی ایران دور شود.

سایت دیپلماسی ایرانی در تحلیلی با عنوان «حلول روح گورباچف در روحانی» می‌نویسد: مذاکرات هسته‌ای ایران و نتیجه آن یعنی آنچه تحت نام برجام طی شش سال اخیر (از تیرماه ۱۳۹۴) پیگیری شده را باید فرآیندی دانست که پیشینه آن طی چند دهه اخیر قابل مشاهده و بررسی است. این تعامل، نامتقارن بود.

نمونه وضعیت کنونی (شش سال اخیر) را می‌توان با دوره ریاست میخائیل گورباچف در پایان دهه ۱۹۸۰ میلادی مقایسه کرد. گورباچف که رهبر حزب کمونیست شوروی محسوب می‌شد، سیاست مذاکره و تعامل غیر هم‌سطح یا نامتقارن با غرب به‌ویژه آمریکا را در پیش گرفته و به شدت به آمریکا گرایش پیدا کرده بود.

این گرایش، چنان گسترده بود که رسانه‌های عمومی غربی، گورباچف را به عنوان «مرد سال و محبوب افکار عمومی» خود معرفی می‌کردند و به تهییج وی برای غرب‌گرایی، می‌پرداختند. گرایش به غرب و عدم توجه به واقعیات، موجب شد تا شوروی که یکی از دو ابرقدرت جهان محسوب می‌شد، به جای استفاده از توان و استعداد‌های داخلی به سیاست‌های ظاهری یا نامتقارن و تقلیدی از آمریکا متمایل شود و در نهایت دچار فروپاشی داخلی شد.

گورباچف که بیشتر به دنبال کسب پذیرش و محبوبیت در غرب بود، مایه عبرت بسیاری از سیاستگذاران دنیا شد.

سیاستگذاری غرب‌گرایانه و مبتنی بر کسب پرستیژ و جلب افکار عمومی غرب بدون رعایت اصول اقتصاد جهانی و طراحی سیاستگذاری‌های کارآمد بومی و منطقه‌ای را می‌توان یکی از عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دانست و مشابه آن، طی ۸ سال اخیر توسط دولت دکتر روحانی نیز پیگیری شد.

هر دوی سیاستگذاران مذکور یعنی گورباچف و حسن روحانی به دنبال کسب پرستیژ بین‌المللی برای شخص خود بودند و محبوبیت برای آن‌ها از بقاء و حیات کشورشان، اهمیت بیشتری داشت. مواضع روحانی نشان داده که او به شدت بر کسب پذیرش و محبوبیت خارجی اهتمام داشته و مشکلات و خواسته‌های مردم ایران برای ایشان در جایگاه بعدی قرار دارد.

تعامل شش ساله دولت حسن روحانی و آمریکا برابر همان تعامل نامتقارن و زیان‌باری است که دولت میخائیل گورباچف با آمریکا برقرار کرده بود.

پرستیژ و تکبر دروغین دولت یازدهم، دوازدهم و شخص حسن روحانی، یادآور سیاست‌ها و پرستیژ‌های دروغین گورباچف است. عدم کارایی و توانایی سیاستگذاری حسن روحانی برای حل مشکلات و اداره کشور موجب شد تا برخی دستاورد‌های اندک و ناچیز همین برجام نیز قربانی ضعف‌های دولت شود.

سرگذشت بسیاری از دولت‌ها و کشور‌هایی مانند شوروی، عراق، لیبی، تونس، مصر دوران حسنی مبارک و مصر دوران محمد مرسی، ترکیه اردوغانی و... باید درس‌ها و عبرت‌های آموزنده‌ای برای دولت روحانی می‌شد که دل بستن به آمریکا و برجسته‌سازی گفتگو و رابطه خیالی با آمریکا اگر در چارچوب یک سیاست کارآمد و همه‌جانبه نباشد، نه‌تن‌ها مشکلات را حل نمی‌کند بلکه بر مشکلات نیز خواهد افزود.

آمریکا توانست از همان سیاستی که برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و فریب دادن گورباچف استفاده کرد، برای فریب دولت روحانی نیز استفاده کند. اصلاحاتی که روحانی با چشمداشت خوش‌باورانه به تعامل با آمریکا در قالب برجام در نظر داشت، فرجامی بهتر از رویکرد گورباچف نداشت. روحانی به جای درس‌آموزی از گورباچف، در مسیر همان سیاست‌های ناکارآمد حرکت کرد. گویا روح سیاستگذاری گورباچف در حسن روحانی حلول کرده بود.

«دیپلماسی ایرانی» با اشاره به اعترافات تلخ ظریف، عراقچی، سیف (رئیس کل اسبق بانک مرکزی) و... درباره عهدشکنی آمریکا می‌نویسد: «بیسمارک»، نخستین صدراعظم آلمان در قرن ۱۹ است که می‌گوید: «تن‌ها یک احمق از اشتباهات خود می‌آموزد و نه از اشتباهات دیگران.»

دولت یازدهم، دوازدهم و شخص دکتر روحانی به جای توجه و عبرت‌آموزی و اجتناب از الگوی ناموفق و شکست خورده گورباچف، به شیوه‌ای فراگیر، در دام سیاستگذاری احساسی در تعامل با آمریکا گرفتار شد. سیاستگذاری آشفته روحانی، به تنش و تشنج بیشتر میان آمریکا و ایران منجر شده و تحریم‌های فلج کننده و فراگیر کنونی نیز پیامد همان سیاستگذاری است.

شرایط کنونی ایران ۱۴۰۰ که قرار بود قدرت اول و برتر اقتصادی، علمی و سیاسی منطقه آسیای جنوب غربی باشد، اما حتی در تأمین انرژی خود مانند برق، گاز و دارو و مایحتاج شهروندان خود نیز عاجز شده، اعتراضات مستمر و فراگیر شهروندان را سبب شده است را می‌توان نتیجه و پیامد سیاستگذاری هشت سال ریاست جمهوری آقای حسن روحانی دانست که بیشتر بر الگوی تبلیغی و کلامی یا همان سیاست‌های اعلامی استوار بوده و با سیاست‌های اعمالی و اجرایی در تناقض بوده است! امیدواریم روح گورباچف که در سیاستگذاری‌های روحانی حلول کرده بود، از سیاستگذاری عمومی ایران دور شود.

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۴
ببینیم دولت محبوب و مطلوبتون چه می کنه. میدونید که، دیگه هیچ بهونه ای پذیرفته نیست. ابر و باد و مه و خورشید و فلک، آسمان و زمین ایران به دست خودتونه. امیدوارم چهار سال دیگه نگید داشتیم خرابی ها رو جمع می کردیم، چون دیگه واقعا بهونه ای پذیرفته نیست....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۴
خدا شفاتون بده این کجاش انتقاد تند بود؟
اینکه فقط بازنشر یه مقاله روزنامه دیگر بود تازه روزنامه ای که از خودتان است.... ؟ برای حسن روحانی کمتر از اعدام جفاست به ملت بزرگ ایران ....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۴
باز هم کیهان !!!!!!!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۴
لازم است ضمن داشتن روابط منطقی با شرق و غرب با نواوری از امکانات داخلی غفلت نکرد
ناشناس
Germany
۱۱:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۴
........شب درازه
انتشار یافته: ۶
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۴
دلار چند شده بعد روحانی
bato-adv
bato-adv
bato-adv