bato-adv
کد خبر: ۵۰۶۹۳

آقای لاریجانی، از ماست که بر ماست!

ابوالقاسم حجت
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۵ - ۰۶ تير ۱۳۸۹


لابد بسیاری از خوانندگان محترم ناصر خسرو قبادیانی، شاعر پرآوازه قرون چهارم و پنجم قمری، را به خوبی می شناسند و حداقل قطعه شعر مشهور وی را شنیده اند که با این بیت شروع می شود:

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست    واندر طلب طعمه پر و بال بياراست

شعر زبان حال عقابی است که بر فراز آسمان در گردش است و غره به فر و شکوه خود، رجز می خواند که هر آنچه بر زمین و در ته دریا باشد از نظر او پنهان نمی ماند، اما در این میان تیری ناغافل بر او خورده و او را از آن اوج به پایین کشانده و بر خاک می اندازد. عقاب چون به تیر می نگرد پر خود را بر آن یافت و  «گفتا ز که نالیم؟ که از ماست که بر ماست».

این کلمات در فرهنگ عامه مبدل به ضرب المثل شده که در بسیاری از وقایع من باب تنبه و تنبیه گفته می شود؛ «از ماست که بر ماست».

شاید وقتی که آقای علی لاریجانی در دهه 70 بر اریکه ریاست صدا و سیما تکیه زده بود و در دستگاه عریض و طویل تحت فرمان وی سریال معروف «کیف انگلیسی» ساخته می شد، به هیچ وجه تصور نمی توانست بکند که زمانی همین کیف  علیه وی علم شود.

«کیف انگلیسی» در آن زمان ساخته شد تا هجمه ای را  علیه مجلس ششم و نمایندگان آن ترتیب دهد. در صحنه ای از آن فیلم، نمایندگان مجلس دیده می شدند که هر یک با کیف انگلیسی به سوی عمارت بهارستان رهسپار شده اند. با وجود آن که جلسات مجلس ششم در ساختمان قبلی مجلس تشکیل می شد و نه در بهارستان، اما پخش «کیف انگلیسی» در حال و هوای آن موقع و به خصوص این صحنه به خوبی منظور سازندگان آن را نشان می داد و سوءظن وابستگی به اجنبی را  علیه نمایندگان مجلس ششم تبلیغ می کرد.

فقط چند سال بعد از آن سریال لازم بود تا «کیف انگلیسی» در بهارستان علم شود و تبلیغی باشد علیه مجلس هشتم و نمایندگان آن. به عبارتی کوتاه و مختصر، بین آن سریال و علم شدن کیف انگلیسی در بهارستان ارتباطی دیده می شود که هیچ عبارتی برای بیان این ارتباط بهتر از همان ضرب المثل نیست؛ «از ماست که بر ماست».

مسئله مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد و تصويب طرح حمايت از مراكزآموزش عالي غير دولتي در مجلس و تعارض این دو با یکدیگر، مسئله ای است پردامنه که وجوه مختلف حقوقی، سیاسی و اجرایی دارد و بنابر همین وجوه نیز باید حل و فصل شود.

گذشته از اختلاف نظرها و عقاید، راهکارهایی مبتنی بر ساختار قانونی نظام وجود دارند که بنابر قاعده باید توانایی حل و فصل مشکلات و تعارض آراء در نظام را داشته باشند و در نظر نگرفتن آنها به معنای نقض آشکار ساز و کار نظام می باشد.

بنابر این، یار کشی خیابانی و کشاندن مسائل و مشکلات و به خصوص تعارضات بین نهادهای نظام به خیابان ها با هر تعداد و کیفیتی که باشد به معنای زیر پا گذاشتن عقل و قانون و ساز و کارهای نظام جمهوری اسلامی است که نه مورد رضایت رهبر معظم انقلاب است و نه مورد موافقت دلسوزان واقعی کشور و نظام.

از این رو است که یارکشی خیابانی اخیر علیه طرح مصوب مجلس در اصل خود، تنها زیر پا گذاشتن ساز و کارهای نظام و حد و حدود قانونی و کشاندن مشکلات و تعارضات به خیابان و جار و جنجالها بود. سوای این نکته اساسی، یارکشی اخیر واقعه ای بی سابقه بود که نشان داد این گونه یارکشی ها با زیر پا گذاشتن حد و حدودهای قانونی ارکان اساسی و بنیادین نظام را هدف می گیرد و تا چه حد می توان ابزاری برای لوث کردن این ارکان باشد.

هر چند که یارکشی خیابانی اخیر در برابر مجلس علیه طرح مصوب مجلس بود، اما شعارهایی که از سوی ساده لوحان و غافلان ناپخته ی اجیر سر داده شد بسیار بیشتر از حد رد و نقض یک طرح بود و مجلس را در کلیت آن مورد هدف قرار می داد. شعارهایی چون؛ «مجلس بي‌كفايت حمايت حمايت»، «مجلس اشرافيت مايه‌ ننگ ملت» و از همه بدتر؛ «خانه ملت ننگ ملت»، شعارهایی نیستند که در حد اعتراض به یک مصوبه مجلس باشند و بسیار بیشتر از این به اصل خود مجلس مربوط می شوند.

بر افراشتن علمی که بر سر آن یک کیف قرار داده شده همراه با پلاکاردی با این مضمون؛ «134 نماینده انگلیسی در مجلس»، به آن معنا است که تعداد قابل توجهی از نمایندگان مورد تایید شورای نگهبان با پشتوانه آراء مردم، انگلیسی هستند.

چنین شعار و علمی فقط و فقط وهن مجلس به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان نظام است که حتی بر عملکرد رییس جمهور نیز حق اشراف و پرس و جو دارد تا چه رسد به دیگر نهادها.

این واقعه تلخ و هراس انگیز در نوع خود بی سابقه بود و پیش از این هیچگاه ارکان نظام به چنین صورتی مورد هجمه و تعرض قرار نگرفته بودند.

آقای لاریجانی متوجه این موضوع شد و همین امر نیز باعث شد تا به عنوان رییس مجلس به دفاع از کیان مجلس برخیزد و به صورت بی سابقه ای در برابر آن یارکشی خیابانی اعتراض کند. او با لحنی شدید و غلیظ گفت؛ «آيا درست است كه قوه‌ مقننه كشور كه مفتخر به اسلامي بودن و ولايي بودن است اين‌گونه در معرض ناسزا و دشنام قرار گيرد؟» و در ادامه با همین لحن گفت؛ «اين مجلس را متهم به كيف انگليسي مي‌كنيد؟ اين مجلس را متهم به بي‌ولايتي و تهديد به تعطيل مي‌كنيد؟ اين مجلس خميني است، اين مجلس خامنه‌اي است». اعتراض لاریجانی درست و به جا بود، اما خوب است که ایشان قبل از زدن جوال دوزی به دیگران، سوزنی هم به خودشان بزنند.

مجلس ششم به همان طریق و روند قانونی و شرعی مجلس هشتم  شکل گرفت و رسمیت یافت.  آیا سریال «کیف انگلیسی» در حق آن مجلس درست بود ولی در حق مجلس هشتم، روا نیست؟!

مجلس ششم از مشکلاتی بینشی رنج می برد و نسبت به برخی وظایف انقلابی خود کوتاهی هایی مرتکب اما آیا راه انتقاد از مجلس شورای اسلامی، با جایگاه رفیعی که قانون و امام بدان بخشیده، فحاشی و متهم کردن آن به "مزدور اجنبی بودن" است؟!

آیا اساسا راه اصلاح کژی ها و بیان انتقادات نسبت به رفتار نهادهای نظام، شخصیت های سیاسی و احیانا روحانیت، به راه انداختن تجمعات خیابانی و فحاشی و تهمت زدن و به آتش کشیدن و شکستن و پاره کردن است؟!!!

واقعه اخیر، یک بار دیگر نشان داد که  اگر کسی امروز چاهی برای دیگران بکند، روزی، خود در آن خواهد افتاد.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین