حکم قاطع «اعدام» که از سوی قضات شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی برای جوان متجاوز به عنف صادر شده بود، توسط دیوان عالی کشور به تایید رسید و بدین ترتیب «خفاش کثیف» پای چوبه دار قرار گرفت.
به گزارش ایلنا، ماجرای تلخ این پرونده از آنجا آغاز شد که جوانی از یکی از شهرهای مرزی استان خراسان رضوی برای یافتن شغلی مناسب به مشهد آمد، اما او جا و مکانی نداشت تا شب را به صبح برساند به همین دلیل نزد یکی از دوستانش رفت که در یک نانوایی مشغول کار بود.
او چند روز به دنبال کار گشت تا این که شغل مناسبی در یک تعمیرگاه خودرو پیدا کرد، ولی شبها به نانوایی میآمد و کنار دیگر افرادی میخوابید که در نانوایی کار میکردند.
در یکی از همین شبها بود که «فرزاد» متوجه زوج جوانی شد که در یکی از منازل کنار نانوایی زندگی میکردند. حالا دیگر افکار شیطانی همه وجودش را فراگرفته بود و همواره منزل مذکور را زیرنظر داشت و هربار نقشهای عجیب برای به دام انداختن زن جوان طرح میکرد.
او یک شب دسیسه شیطانی خود را با «فواد» در میان گذاشت و او را نیز درگیر این وسوسه شوم کرد. «خفاش کثیف» که حالا در تاریکی شب چشم از ساختمان مقابل برنمیداشت منتظر فراهم شدن فرصتی مناسب بود تا نقشههای شیطانی خود را اجرا کند.
حالا «فواد» هم که چند ماه تا ۱۸ سالگی فاصله داشت، با او همراه شده بود و همانند خفاش در تاریکی شب رفت و آمدهای زوج جوان را زیرنظر میگرفت تا این که نیمهشب هفتم شهریور ناگهان مرد جوان از خانه بیرون رفت.
«فرزاد» بلافاصله ماجرا را به «فواد» اطلاع داد و آنها در حالی از نانوایی بیرون آمدند که «فرزاد» چاقوی وحشتناکی را نیز با خود حمل میکرد.
آنها بیدرنگ خود را به در ساختمان رساندند و زنگ منزل را به صدا درآوردند. زن جوان که فکر میکرد همسرش چیزی را در منزل جا گذاشته است احساس نگرانی نکرد، اما در یک لحظه جوانی را مقابل خودش دید که چاقویی را زیر گلویش گذاشت.
او وحشت زده جیغ میکشید تا شاید کسی به فریادش برسد، اما خفاش کثیف که با چشمانی هوسآلود چاقو را در دست میفشرد، از زن جوان خواست برای حفظ جان خودش دست از فریاد بردارد!
زن جوان که حالا در چنگ شیطان هوسران افتاده بود از شدت ترس همچنان میلرزید و دیگر حتی نمیتوانست برای نجات خود تلاش کند چرا که نوجوان دیگری نیز روی پلههای ساختمان ایستاده بود و حالا خودش را در خطر میدید.
در این هنگام «خفاش کثیف» تیغه چاقو را از زیر گلوی زن جوان برداشت و به خواسته شومش رسید، اما «فواد» که شاهد فریادهای زن جوان بود و احتمال میداد کسی با شنیدن جیغهای او به منزل بیاید قصد شیطانی خود را نادیده گرفت و به همراه «فرزاد» از خانه بیرون آمد، ولی آنها دیگر به نانوایی بازنگشتند و عازم شهرستان شدند.
از سوی دیگر همسایگان که صدای جیغ و فریادهای زن جوان را شنیده بودند به یاری او نیامدند چرا که فکر میکردند با یک مشاجره خانوادگی روبه رو هستند و نباید در موضوع اختلافات خانوادگی همسایه خود دخالت کنند. در همین حال، زن جوان اشکریزان با همسرش تماس گرفت و با شرم و اندوه ماجرا را برایش بازگو کرد.
دقایقی بعد همسر زن مذکور به خانه آمد و آنها این حادثه وحشتناک را به پلیس ۱۱۰ گزارش دادند. طولی نکشید که تحقیقات گستردهای برای شناسایی شیاطین هوسران آغاز شد.
با دستور صریح مقام قضایی، رسیدگی تخصصی به این پرونده به نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت سپرده شد و بدین ترتیب رصدهای اطلاعاتی برای به دام انداختن «خفاش کثیف» ادامه یافت.
در این میان، بررسیهای پلیس به سرنخهایی رسید که نشان میداد، شیاطین هوسران باید در نزدیکی محل سکونت زن جوان باشند چرا که چند دقیقه بعد از بیرون رفتن همسر وی وارد خانه شدهاند.
در همین حال زن جوان احساس میکرد چهره نوجوانی که روی پلهها ایستاده بود برایش آشناست تا این که بالاخره او را به خاطر آورد که در نانوایی روبهروی منزل آنها کار میکرد اینگونه بود که تحقیقات پلیس وارد مرحله جدیدی شد و نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت با ردزنیهای اطلاعاتی او را دستگیر کردند.
«فواد» که همه چیز را لو رفته میدید به ناچار دوست شهرستانی خود را به پلیس معرفی کرد که بدین ترتیب عملیات گستردهای با دستورات قضایی برای دستگیری «فرزاد» آغاز شد و آنها موفق شدند او را در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی دستگیر کنند.
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این پرونده با نظر مسئولان قضایی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قاضی دکتر اسماعیل شاکر زیر ذرهبین قضاوت قرار گرفت.
او که چندین سال سابقه رسیدگی به پروندههای حساس و جنایی را در کارنامه قضایی خود دارد بی درنگ دستورات ویژهای برای بررسی ابعاد مختلف این حادثه شیطانی صادر کرد و سپس جلسات محاکمه در شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد.
براساس این گزارش، «فرزاد» جوان ۲۱ ساله که در حضور وکلای مدافع مقابل میز عدالت ایستاده بود ماجرای ورود به عنف و آزار و اذیت زن جوان را از پایه و اساس دروغ خواند و با انکار این حادثه گفت: من دنبال کار میگشتم، چون در امور مربوط به جوشکاری گیربکس خودرو فعالیت دارم به همین دلیل هم با «فواد» تماس گرفتم او به من گفت کاری برایم سراغ ندارد، ولی از من خواست به مشهد بیایم تا بالاخره کاری پیدا کنم!
وقتی به مشهد آمدم شبها نزد «فواد» و دوستانش میرفتم که در نانوایی میخوابیدند، اما زن جوان را نمیشناسم و خصومتی هم با او نداشتم تا دست به چنین عملی بزنم! در این هنگام، رئیس دادگاه از متهم پرسید آیا شاکی با شما خصومتی دارد؟ متهم پاسخ داد: خیر.
سپس قاضی سوال کرد پس چرا بین این همه جوان تصویر شما را شناسایی کرد که او را مورد تجاوز قرار دادهاید؟ متهم که پاسخی نداشت باز هم فقط به انکار ماجرا پرداخت.
این درحالی بود که رئیس شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، دستورات ویژهای را برای بررسیهای دقیق پزشکی و آزمایشهای تخصصی در پزشکی قانونی صادر کرده بود و متهم در برابر این اسناد و مدارک انکار ناپذیر چارهای جز «سکوت» نداشت.
جلسات محاکمه همچنان برگزار میشد و قضات شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی که با تسلط کامل بر سطر به سطر اوراق این پرونده هرگونه راه انکاری را بر متهمان میبستند و آنها را چنان در تنگنای سوالات فنی و تخصصی قرار میدادند که دیگر هیچ راه گریزی باقی نماند و ماجرای ورود و تجاوز به عنف برای دادگاه محرز شد.
به همین دلیل پس از پایان جلسات محاکمه که به ریاست قاضی دکتر اسماعیل شاکر و مستشاری قاضی سعید محمدی برگزار شد، قضات دادگاه به شور نشستند و در نهایت در حکمی قاطع رای به «اعدام» فرزاد به اتهام تجاوز به عنف دادند.
همچنین بر اساس این رای، «فرزاد» به اتهام ورود به عنف با چاقو به منزل شاکیه به تحمل ۳ سال زندان و به دلیل تهدید با چاقو هنگام ارتکاب عمل شیطانی به تحمل ۲ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
اما قضات دادگاه «فواد» (متهم دیگر پرونده) را به دلیل این که در زمان ارتکاب جرم هنوز به سن قانونی ۱۸ سال نرسیده بود با استناد به موادی از قانون مجازات اسلامی به تحمل ۵ سال زندان در کانون اصلاح و تربیت به اتهام تسهیل در ارتکاب جرم تجاوز به عنف از طریق نگهبانی دادن محکوم کردند.
از سوی دیگر بنا به رای صادر شده از سوی قضات دادگاه متهم به خاطر ورود به عنف به منزل شاکیه به تحمل یک سال زندان محکوم شد که به دلیل نرسیدن به سن قانونی باید مدت محکومیت خود را در کانون اصلاح و تربیت سپری کند، اما طبق قانون باید اشد مجازات قانونی درباره متهمان اجرا شود.
وکلای مدافع و متهمان به رای صادر شده از سوی شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی اعتراض کردند و بدین ترتیب پرونده مذکور برای رسیدگی دقیق به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد.
اما قضات با تجربه دیوان عالی نیز پس از بررسی دقیق اوراق این پرونده و استدلالهای ریزبینانه قضات دادگاه کیفری در نهایت بر رای کامل دادگاه مهر تایید زدند و این گونه «خفاش کثیف» پای چوبه دار قرار گرفت.
«فواد» نوجوان ۱۷ ساله نیز برای تحمل کیفر روانه کانون اصلاح و تربیت شد.