معاون پیشین هماهنگکننده ستاد کل نیروهای مسلح: سردار سلیمانی زمان ناهار، همان نیرویی که به او تشر زده و او را توبیخ کرده بود، در کنار خود مینشاند، او را میبوسید و برایش لقمه میگرفت.
در آستانه سالگرد سردار شهید سلیمانی، امیرسرلشکر حسین حسنی سعدی، معاون هماهنگکننده ستاد کل نیروهای مسلح از دوران فرماندهی و خاطرات خود از حاج قاسم سلیمانی میگوید.
به گزارش خبرآنلاین، امیرسرلشکر حسین حسنی سعدی، درباره شیوه مدیریت شهید سلیمانی در دوران جنگ ۸ ساله ایران با عراق میگوید: «در جبهههای جنگتحمیلی یکی از لشکرهای بسیار قوی و قدر دوران دفاع مقدس لشکر قهرمان ۴۱ ثارالله بود. این لشکر ضمن این که نیروهای بسیار قوی و قدر داشت فرمانده بسیار عزیری به نام حاج قاسم سلیمانی نیز داشت.»
او با توضیح این که لشکر ۴۱ ثارالله نیروهای و فرمانده بسیار قوی داشت، توضیح میدهد: «حاج قاسم سلیمانی بخشی از قدرت، عزت و آبرو و موفقیتهای خود را مرهون نیروهایی است که همراه خود داشت، اما ایشان آن قدر تواضع داشت که تمامی موفقیتها را مدیون و مرهون نیروهای خود میدانست و هیچ وقت نگفت که من در فتح خرمشعر چه کردم. هیچ جایی نگفت که در کربلای ۴ و ۵ چه اقداماتی انجام داده است. هیچ جا نگفت که در عملیاتهای فاو و والفجر چه کرده است. هیچ جا نگفت که نیروهای او از اروند چگونه عبور کردند.»
جانشین فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا ادامه میدهد: «حاج قاسم از خودش هیچگاه تعریف نکرد، اما از این ماجرا گفت که حاج احمد امینی و شهیدان یزدانی چگونه از اروند عبور کردند. نقش حاج قاسم سلیمانی در لشکر ۴۱ ثارالله و در دفاع مقدس و نقش نیروهای او و خود ایشان نقشهای مکمل یکدیگر بودند.»
امیرسرلشکر حسنی سعدی میگوید: «نیروها فرمانده به یکدیگر انرژی مثبت میدادند و مکمل یکدیگر بودند. حاج قاسم با شهیدان میرحسینی، زندی، جمالی، لنگریزاده، اخلاقی، بینا، طیاری و دیگران مانند این افراد؛ حاج قاسم شد و در مقابل این افراد با حاج قاسم به عظمت و بزرگی رسیدند. مکمل هم بودند و هم افزایی داشتند.»
حسنی سعدی درباره همراهی و تعامل شهید سلیمانی با نیروهای جنگ توضیح میدهد: «یکی از اشکال مدیریت حاج قاسم سلیمانی برخود عاطفی با نیروهای تحت امر و حتی با نیروهای طرف مقابل بود. در چند سال مقاومت، حاج قاسم متوجه شده بود جشن تولد دختر یکی از ژنرالهای صاحب نفوذ منطقه است؛ لذا حاج قاسم یک گردنبند خریده و تقدیم آن ژنرال کرده بود و گفته بود هدیه تولد دختر شماست. آن ژنرال بسیار تعجب کرده بود که از حاج قاسم چگونه متوجه این موضوع شده بود که جشن تولد دختر اوست و بعد به نیروهای تحت امر دستور داده بود که ایشان و نیروهای تحت امر هر امکاناتی که نیاز داشتند را در اختیار قرار دهند و تحت امر باشد.»
او ادامه میدهد: «یکی از شیوههای مدیرتی حاج قاسم برخود عاطفی و محبت آمیز و مدیریت صمیمی و عاطفی و انسانی با نیروهای تحت امر بود و معتقد بود این شیوه هزینه کمتر و تاثیرگذاری بیشتری دارد.»
امیرسرلشکر حسنی سعدی بیان میکند: «حاج قاسم در کار با هیچ کسی شوخی نداشت، اما در زمان ناهار همان نیرویی که به او تشر زده و او را توبیخ کرده بود، در کنار خود مینشاند، او را میبوسید و برایش لقمه میگرفت.»
این فرمانده دوران جنگ تجمیلی میگوید: «حاج قاسم حتی غذا خوردن را به تاخیر میانداخت که همان نیرویی که یک ساعت قبل با استحکام مدیریتی خود او را بازخواست کرده بو، کنار خود بنشاند و بعد غذا خوردن را شروع میکرد.»
حسنی سعدی خاطره یکی از دوستان مشترک خود با قاسم سلیمانی را نقل قول میکند و توضیح میدهد: «یکی از دوستان تعریف میکرد که قصوری کوچکی انجام شد و حاج قاسم با او برخورد کرد و بعد شب زنگ زد و گفت کجایی که با یکدیگر شام بخوریم و من گفتم که خانه و در حال استراحت هستم. حاج قاسم به برادر خانم خود محمود نامجو میگوید که فردا کلهپاچه بگیر و فلانی را دعوت کن که با هم دیگر صبحانه کله پاچه بخوریم و یکی از دوستان گفته بود این کلهپاچه آشتی کنان است. حاج قاسم با نیروهای خود دوست بود و در مراسم عزا و شادی و عروسی و ترحیم و تمامی مراسم نیروهای خود شرکت میکرد.»