دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با تأکید بر اینکه «جهل عمومی» سرچشمه همه فسادها است، گفت: مسائل و مشکلات اقتصادی ناشی از این است که حرفهای ناصواب و بدتر از آن، تصمیمات ناصواب توانسته است به تدریج جامعه را به شکل کنونی در آورد.
به گزارش جماران، امروز بعد از سالیانی ما هنوز کارتن خواب داریم و اخیرا خبر میدادند که بعضی ها، چون حتی کارتن هم پیدا نمیکنند مجبور هستند شبها در اتوبوسها بخوابند. این وضع شایسته این جامعه نیست. اینها از آسیبهای «ناآگاهی» است.
حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنهای در مراسم سومین شب عزاداری حضرت فاطمه (س) در دارالزهرا، گفت: به یک معنا و در یک کلمه جهل از نظر اسلام و همه متفکران، سرچشمه همه فسادها است و لذا اسلام و همه ادیان همواره به آموختن تأکید کرده اند.
در طول تاریخ انحرافها در همه زمینهها ناشی از جهل بوده است. انحراف از خط نبوت و امامت کمتر از نیم قرن پس از رحلت پیامبر و بازگشت به سوی جاهلیت ناشی از جهل بود. اگر جامعه یک جامعه آگاه بود چنین اجازهای را نمیداد. انحراف در انقلابها نیز از همین نوع است.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با اشاره به انحراف گروهها و جمعیتهای وابسته به انقلاب اسلامی، افزود: از جمله این انحرافها پیدایش قدرت طلبان در قالب گروههای مسلح بود که به ظاهر شعارهای مردمی دادند، ولی در واقع به دنبال قدرت بودند.
پیدایش اندیشههای تحجرآمیز و ضد تحرک و پویایی قبل و بعد از انقلاب به نام انجمن حجتیه و اندیشههای انحرافی امام زمانی و مژده دهنده ظهور و امثال اینها که متأسفانه در صدا و سیما به نوعی همان تفکر دنبال میشود.
ناامن کردن فضای عمومی و اجبار مدیران به اجرای کارهای امنیتی از خود که منجر به فاصله بین مردم و آنها شد و طبعا در چنین فرصت تلخ و ناگواری شخصیتهایی مثل آقای بهشتی، مطهری و دیگران را از دست دادیم.
وی یادآور شد: خط امام مردم را عزیز و صاحبان اصلی انقلاب میدانست و رأی مردم را منشأ اصلی تصمیمات کشور و سرنوشت ساز میدانست؛ نتیجه این تفکر، عبور از خط امام بود.
زینتی بودن رأی مردم، رواج تبلیغات دروغ همراه با تهمت در ایام تبلیغات انتخاباتی و اهتمام به خواص پدیدههایی هستند که به نوعی به «استبداد نوین» منتهی شد؛ استبدادی با چهره دموکراسی.
تقریبا امروزه اکثر کشورها و جوامع با دموکراسی فاصله دارند. سرچشمه اصلی برای حدوث وقایع ناباب و نامطلوب به جهل عمومی ارتباط دارد و از نظر اسلام هم سرچشمه بزرگترین فسادها است.
سیدهادی خامنهای افزود: به این ترتیب است که میبینیم جهل مخصوصا در رهبران و تصمیم گیران که قالبا منجر به رفتار مستبدانه آنها میشود، خسارتهای عظیمی میتواند به بار بیاورد که ریشه خود آنها و دیگران را میتواند بسوزاند.
این بلا همه، حتی بی گناهان، را خواهد سوزاند؛ حتی اگر این کار غلط با نیت خدمت به جامعه باشد. این اشتباهات، کار فردی به حساب نمیآیند و بلکه میتوان آنها را خیانت دانست.
یعنی ممکن است فرد آنها را اشتباه بداند، ولی در عرصه یک جامعه این اشتباهات خیانت محسوب میشود چرا که همه جامعه را دچار خسارت خواهد کرد.
وی تصریح کرد: نمونه آن را در همه جای دنیا و جامعه خودمان میبینیم که یک موضع گیری غلط، یک سخن بی جا یا یک حرکت دیپلماتیک ناشیانه و نادرست میتواند خسارتهای بزرگ به کشور وارد کند.
در خبرها نوشته اند که به خاطر موضع گیری یک نفر در یک امر سیاسی، چندین هزار میلیارد ریال خسارت به ایران وارد شد.
ممکن است خود او خیال کند درست و خدمتکارانه دارد این کار را میکند، ولی اگر خسارت داشته باشد مسأله جور دیگری خواهد بود. به این ترتیب دیکتاتوری و استبداد خیلی آرام آرام میتواند وارد زندگی شود.
دبیرکل مجمع نیروهای خطر امام در خصوص زمینههای فرهنگی عدم پذیرش عدالت، گفت: طبیعتا فرهنگهایی که از پرستش قدرت یا تمایل به قدرت و یا منفعت طلبی برای هم پیالههای خود الهام گرفته باشند، معمولا آمادگی برای قبول عدالت اجتماعی و دموکراسی ندارند.
اما فرهنگی که به علم و دانایی حرمت میگذارد و با جهل ضدیت میکند، میتواند ضد دیکتاتوری باشد. تحقیقات علمی فقط در جوامعی شکوفایی پیدا میکند که در آن عقاید و افکار مخالف با یکدیگر به طور مساوی از این حق برخوردار باشند که بحثی را رد یا قبول کنند.
این جور نباشد که در یک دانشگاه، وقتی یک استاد نظر خودش را در پاسخ به یک سؤال دانشجو میگوید، حق داشته باشند به خاطر این پاسخ او را از دانشگاه اخراج کنند.
وی تأکید کرد: بنابر این بین احترام به دموکراسی و عدالت و تعهد به کسب دانش و ترویج دانش یک رابطه مثبت و همبستگی وجود دارد و میتوانیم بگوییم دیکتاتوری استدلال از دیکتاتوری ارادههای خود خواهانه قویتر است.
از این رو احترام فرهنگی به علم و علما، نه تنها یک ارزش دموکراتیک و مردمی است، بلکه زمینه مساعدی برای رشد علم هم هست. اما جهل زمینه ساز انحراف در مفاهیم خدایی و انسانی است.
مثلا عدلی که میخواست جامعه را اصلاح کند گاهی ممکن است در بی خبری عمومی تبدیل به عاملی برای دستیابی به قدرت شود. جبهه کمونیسم یکی از آنها است که با شعار عدالت به میدان آمد و نیمی از جهان را به مدت نیم قرن استثمار کرد و به بدبختی کشید.
سیدهادی خامنهای اظهار داشت: بعضیها با شعار عدالت به جنگ آزادی میروند و جلوی آزادیها را میگیرند. در حالی که عدالت و آزادی با هم توأم هستند و در برابر هم نیستند و فقط چیزی که در مقابل عدالت و آزادی قرار میگیرد، قدرت است.
به نظر میرسد انسان اول باید آزاد باشد تا بتواند عدالت را برقرار کند و خودش باید عدالت را اقامه کند و قرآن هم میگوید مردم باید اقامه قسط کنند و حکومت را نگفته است.
اگر روزی چهره عدل هویدا شود طبعا مستبدان از سخن و استدلال باز میمانند. یک اقدام غلط و بدون مشورت متخصصان و کارشناسان میتواند جامعه را زیر و رو کند و یک کلمه درست میتواند آن را دوباره برگرداند.
وی ادامه داد: مسائل و مشکلات اقتصادی ناشی از این است که حرفهای ناصواب و بدتر از آن، تصمیمات ناصواب توانسته است به تدریج جامعه را به شکل کنونی در آورد.
برادر اقتصاددانمان آقای فرشاد مؤمنی میگوید میزان مصرف سالانه گوشت در سال ۶۶ که زمان جنگ بوده و مشکلات جنگ و مخارج بسیار سنگین جنگ و جلوگیری غربیها از فروش نفت و کم شدن درآمد نفتی، حدود ۱۷۰ کیلو برای هر فرد بوده و سال ۱۴۰۰ ظاهرا به چهار کیلو میرسد؛ در حالی که ما فروش نفت هم داریم و به ظاهر همه چیز رو به راه است.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام یادآور شد: شما به یاد بیاورید آن زمان را که عدهای جاهل علیه دولت وقت چه کردند. علی رغم وجود همه مشکلات اقتصادی جنگ لوازم و ارزاق با سهمیه بندی به همه میرسید و حداقلها را همه داشتند، در عین حال عدهای علیه دولت شعار میدادند و سهمیه بندی و کوپن را کوپنیسم و کمونیسم میگفتند؛ و حالا وضعیت به این شکل در آمده است.
امروز بعد از سالیانی ما هنوز کارتن خواب داریم و اخیرا خبر میدادند که بعضی ها، چون حتی کارتن هم پیدا نمیکنند مجبور هستند شبها در اتوبوسها بخوابند. این وضع شایسته این جامعه نیست. اینها از آسیبهای «ناآگاهی» است.
وی تأکید کرد: وقتی گروهها و دولتها عدل را به نیت توجیه کار و قدرت خودشان به کار میگیرند، طبیعتا اینجا است که همه چیز رنگ عوض میکند. ولی اگر عدل در چهره واقعی ظاهر شود هیچ کس مخالف نیست.
حضرت علی (ع) فرمود پدیده جهل است که باعث میشود از شعار عدل استفاده ابزاری شود. راه حل افزایش آگاهی عمومی است.
همان طوری که جامعه به طور فطری طالب آگاهی است، به طوری که اگر مجاری رسمی اطلاع رسانی در کار خود عمدا یا سهوا در کار خود موفق نباشند جامعه خود به خود متوجه مجاری اطلاعاتی دیگر خواهد شد که به راحتی در دسترس هست؛ چه فضای مجازی و ماهواره و چه چیزهای دیگر.
سیدهادی خامنهای ادامه داد: متحجران نادان بوعلی سینا با این همه علم که باعث افتخار کشور ما است را به کفر منتسب میکردند. چون معنای حرف او را نمیفهمیدند.
سلسله مراتب آگاهی انسانها با هم یکسان نیست و زمینههای فکر و درک جامعه هم در یک سطح نیست. بوعلی سینا در جواب کسانی که او را به کفر متهم کردند، شعری خواند که بنده هم در دورهای از مجلس که دوستان ما و خود من را رد صلاحیت کرده بودند همین مضمون شعر را در مجلس خواندم.
آن شعر میگوید «کفر چو منی گزاف و آسان نبود/ محکمتر از ایمان من ایمان نبود/ در دهر چو من یکی و آن هم کافر/ پس در همه دهر یک مسلمان نبود».
وی تأکید کرد: جهل بسیط را نمیتوان جهل دانست، چون راهی برای کسب علم است، اما جهل مرکب راهی برای دانستن نمیگذارد. بسیاری از این جاهلها حتی توهم عالم بودن دارند و خودشان را خیلی عالم میدانند و برای فهمیدن و دانستن اصلا آمادگی ندارند و درهای فهم و اندیشه را به روی خودشان بسته اند.
«خرده معلومات» خطرناکتر از جهل است، چون به انسان توهم علم و معلومات میدهد و انسان با آن یک ذره معلومات فکر میکند همه چیز را میداند.
لذا بوعلی سینا میگوید از اطلاعات ناقص بپرهیزید و امام محمد غزالی هم این تعبیر را دارد که انسان کم سواد از بی سواد بدتر است؛ چون فکر میکند خیلی عالم است و لذا دنبال دانستن نمیرود.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام اظهار داشت: جهلی که قرآن با آن مبارزه میکند «جهل مقدس» است. وقتی که جهل با مذهب و مقدسات قاطی شود خطرناک و لاعلاج میشود.
یعنی هر بدی که با شعار و لباس دین میآید میتواند خطرناک باشد. مرحوم نائینی در باب استبداد همین را میگویند که استبداد بسیار خطرناک است، ولی خطرناکترین و لاعلاجترین نوع آن «استبداد دینی» است.
خوارج اسلام را منحصر به خودشان و بقیه را کافر میدانستند و طبیعتا حکمشان این بود که باید بکشند. همان کاری که امروز طالبان و داعش و امثال اینها با نامهای گوناگون انجام میدهند.
وی افزود: حماقت در این زمینه حد و حدودی ندارد و باید همه آنها را شناخت، چون همه آنها خطرناک هستند. وقتی علی (ع) تکفیر میشود تکلیف دیگران روشن است.
بوعلی سینا، فیض کاشانی، اقبال لاهوری از کسانی هستند که تکفیر شده اند. در زمان خود ما، امام میگوید دیدم کوزهای که آقا مصطفی در آن آب خورده را تطهیر میدهند؛ چون پدرش فلسفه درس میداد.
قبل از انقلاب کتابی که شهید مطهری به نام «نظام حقوق زن در اسلام» نوشت را تکفیر کردند. بنابر این جهل در هر لباسی خانمان سوز است، ولی در رنگ و لعاب دینی بسیار خطرناکتر است.
سیدهادی خامنهای گفت: برداشتهای غلط از دین منشأ همه جنگهای مذهبی است. چنین افراد و جریانهایی خودشان را محور ارزشها و تشخیص دهنده حق و باطل میدانند.
لذا به خودشان حق میدهند که به مردم امر و نهی کنند، ولی غافل هستند از اینکه خودشان هم باید عامل به چیزی که میگویند باشند.
همین جمله کامل نشون میده که هیچ درکی از شرایط اون ها نداری.فقط میخواستی از آب گل آلود ماهی بگیری.اگه راست میگی شما که دستت میرسه بگو درب حرم امام رو باز کنن و اونها پناه بدن