فرارو- پایگاه خبری "میدل ایست مانیتور" در گزارشی ضمن پرداختن به تنشهای جاری در قاره اروپا و احتمال وقوع جنگ میان روسیه و اوکراین و همچنین سفر اخیر امیر قطر به آمریکا و رایزنی وی با مقامهای ارشد آمریکایی جهت تامین نیازهای انرژی اروپا در فصل زمستان، به طور خاص به بررسی این سوال پرداخته که آیا کشور قطر قادر است در صورت قطع صادرات گاز روسیه به اروپا، نسبت به تامین انرژیِ قاره اروپا مبادرت کند؟ در واقع، آیا قطر میتواند تاثیر سلاح انرژی که در دستان دولت روسیه و شخصِ رئیس جمهور این کشور ولادیمیر پوتین است را کاهش دهد؟
در این راستا میدل ایست مانیتور در گزارش خود مینویسد: «وقوع هرگونه جنگ و درگیری احتمالی میان روسیه و اوکراین، تا حد زیادی به امنیت انرژیِ قاره اروپا، آسیب خواهد زد. بر اساس آنچه نهاد موسوم به "زیرساختهای گازی اروپا" اعلام کرده، منابع و روندهای جاریِ تامین انرژی در قاره اروپا ناکافی هستند و تنها قادرند ۳۸ درصد از ظرفیت ذخیره سازی انرژی اروپا را تامین کنند. با این حال، کسری میزان انرژی قاره اروپا در شرایط کنونی در مقایسه با زمستانهای سالهای قبل، رو به کاهش است و در عین حال، قیمتهای انرژی نیز از رکوردهای تاریخی که در مدت اخیر ثبت شده در حال عقب نشینی است. در این راستا، اخیرا "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا از امیر قطر دعوت کرد تا به این کشور سفر کند و دو طرف در جریان دیدار مذکور، راهها و فرصتهایی که به قطر اجازه میدهند تا نسبت به صادرات گاز طبیعی مایع خود به اروپا اقدام ورزد را مورد بررسی قرار دادند.
به گزارش فرارو، دوشنبه گذشته، جو بایدن رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در یک نشست مشترک در دفتر بیضی شکل کاخ سفید با "شیخ تمیم بن حمد آل ثانی" امیر قطر اعلام کرد که "قطر یک متحد و شریک راهبردی برای آمریکا، در خارج از چهارچوب سازمان ناتو است". از این رو، این کشور عملا از جایگاه مهمی در عرصه سیاستخارجی آمریکا برخوردار است و واشنگتن در مسائل مهمی بین المللی که به نوعی قطر در آنها قدرت کنشگری داشته باشد، روی این کشور و توانمندیهای آن حساب میکند.
در این راستا، در شرایط کنونی که هر لحظه بیم آن میرود که روسیه بخواهد به اوکراین حمله کند، مساله امنیتِ انرژی به یک موضوع مهم تبدیل شده و برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که باید جدای از روسیه که تامین کننده اصلی گاز اروپا است، یک بازیگر جدید نظیر قطر را نیز وارد معادلات انرژی این قاره کرد تا از شدت و میزان آسیب پذیری انرژی اروپا در صورت اقدام مسکو در قطع کردن روند گاز صادراتی خود به این قاره در صورت اجرایی شدنِ اقدامات متقابل از سوی کشورهای اروپایی و غربی در واکنش به حمله (احتمالی) روسیه به اوکراین کاسته شود. مسالهای که عملا میتواند وزن و جایگاه قابل توجهی را برای دوحه در عرصه معادلات بین المللی ایجاد کند.
بر اساس آنچه گزارش اخیر "شورای آتلانتیک" اعلام میدارد، قطر بخش زیادی از گاز طبیعی مایع خود را در قالب قراردادهای بلند مدت، به آسیا میفروشد. از این رو، بسیار ضروری است که این سوال پرسیده شود: آیا واقعا قطر میتواند مشتریان آسیایی خود را نسبت به انحراف جریان صدور گاز این کشور به اروپا قانع کند؟ در پاسخ باید گفت در شرایط کنونی وقوع یکچنین مسالهای غیرمحتمل به نظر میرسد و دولتهای اروپایی صرفا میتوانند انتظار صدور مقداری محدود از گازطبیعی و منابع انرژی را به کشورهایشان از مبدا قطر داشته باشند.
در این راستا، وزیر انرژی قطر "سعد الکعبی" این نکته را به صراحت ابراز کرده که "اگر روسیه روند صدور انرژی به اروپا را قطع کند، هیچ کشور دیگری قادر نخواهد بود که این شکاف و خلا را پُر کند". این موضع گیری وزیر انرژی قطر نشان میدهد که قطر هنوز در مرحله نهایی کردنِ انتخابِ شرکای تجاری خود برای روندهای تجاری آینده اش است. در آن راستا، این کشور مذاکراتی را با مشتریان خود دارد تا بتواند گاز طبیعی آنها را تامین کند. مشتریانی که به جز انگلستان نمیتواند نام آنها را به وضوح مطرح کند.
در اواخر سال ۲۰۲۱، قطر در واکنش به بحران انرژی حاد در بریتانیا، چهار کشتی بزرگ حامل گاز طبیعی را به سمت این کشور روانه کرد. اضافه بر این، روابط انرژی قطر و انگلستان بویژه در حوزه صادرات گاز طبیعی تا حد زیادی به دوران نخست وزیری "ترزا مِی" باز میگردد. سال ۲۰۰۸، بریتانیا اولین محموله گاز طبیعی مایع خود را از قطر در پایانه "هوک جنوبی" واقع در نزدیکی "میلفورد هیوِن" که یکی از بزرگترین پایانههای گاز طبیعی اروپا است (و قطر مالک آن است)، دریافت کرد. قطر از طریق ایجاد پایانههای گاز طبیعی در انگلستان، در این کشور دست به سرمایه گذاری زده است. جدای از این ها، برخی شرکتهای انرژی برتیانیا نیز قراردادهای طولانیمدتی را با دولت قطر جهت واردات انرژی دارند. از این رو، کاملا محتمل است که دیپلماسی گاز طبیعیِ قطر در انگلستان، فارغ از اینکه در آینده در اروپا چه اتفاقی بیفتد، بتواند نیازهای انرژی این کشور را به طور کامل تامین کند.
از سوی دیگر، علی رغمِ وخیم شدن بحران انرژی در اروپا، آلمان خود را آماده اِعمال تحریمها علیه روسیه میکند. در صورت وقوع جنگ میان روسیه و اوکراین، آلمان به احتمال فراوان راهی جز متوقف کردن پروژه خط لوله انتقال انرژی "نورد استریم ۲ "نخواهد داشت (خط لولهای که انرژی را از روسیه به قاره اروپا و به طور خاص آلمان منتقل میکند). این مساله به طور خاص بواسطه راهبرد تحریمی اتحادیه اروپا در زمینههای سیاسی و نظامی علیه روسیه بیش از پیش قابل درک است. این سناریو در صورت وقوع، میتواند تا حد زیادی بحران انرژی در قاره اروپا را تعمیق کند.
به نحو مشابهی، به احتمال فراوان یک راهبرد بلند مدت جهت تضمین کامل و صد در صدی امنیت انرژی اروپا نیز به این زودیها قابل تصور نیست. شکی نیست که استفاده ولادیمیر پوتین از سلاح انرژی و در عین حال اشتباههای رهبران اروپایی در تامین نیازهای انرژی کشورهایشان، همه و همه آسیبهای جدی را به مساله امنیت انرژی قاره اروپا وارد میکنند. آمریکا و اروپا در شرایط کنونی هیچ راهی ندارند مگر اینکه مشتریان عمده گاز طبیعی قطر را راضی کنند تا آنها از بخشی از دریافتی انرژی خود از قطر چشم پوشی کنند تا این میزان راهی مقصدهایی در قاره اروپا شود. در این راستا میتوان گفت که به ثمر رسیدنِ هرگونه توافق گازی در جریان دیدار اخیر "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا با امیر قطر، به همین مساله ارتباط دارد و در صورت محقق نشدنِ آن، قطر از توانایی چندانی جهت ارسال محمولههای انرژی که بتوانند به نحو موثری نیازهای انرژی اروپا را تامین کنند، برخوردار نخواهد بود.
در نهایت باید گفت، آمریکا هیچ راهی جز غرامت دهی به مشتریان انرژی قطر ندارد (با هدف راضی کردن آنها به صرف نظر کردن از بخشی از قراردادهای انرژی خود با قطر). تحقق این مساله خیلی سخت است، اما نباید آن را غیرممکن هم دانست. در این راستا شاهد بودیم که در سال ۲۰۱۱ و در پیِ وقوع سونامی گسترده در ژاپن، قطر اقدام به ارسال مقادیر قابل توجهی منابع گازی به ژاپن به صورت فوری و اضطراری کرد (و مشتریان گازی خود را نیز نسبت به انجام این اقدام قانع کرد). در این راستا تا حدی میتوان روی قطر حساب کرد که بخشهایی از اروپا را در صورت وقوع جنگ احتمالی میان اوکراین و روسیه، با صدور گاز طبیعی خود گَرم نگه دارد».