فرارو- در حالیکه کمتر از دو ماه به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری فرانسه باقیمانده، کارشناسان شانس امانول مکرون را بیشتر میدادند، این در حالیست که به گزارش یورو نیوز، در حالی که چند روز بیشتر به مهلت پایانی جمعآوری ۵۰۰ امضای لازم برای نامزدی رسمی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه باقی نمانده، چند تن از سیاستمداران برجسته و رسانهای هنوز موفق به جمعآوری این تعداد امضا نشدهاند، رویدادی که در تاریخ معاصر این کشور بیپیشینه بوده است.
به گزارش فرارو، نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه که دور نخست آن در تاریخ ۱۰ آوریل (۲۱ فروردین ۱۴۰۱) برگزار میشود، تا چهارم مارس (۳ فروردین ۱۴۰۱) فرصت دارند پرونده درخواست نامزدی خود را برای بررسی به شورای قانون اساسی ارائه کنند. شرط اصلی برای این کار جمعآوری امضای ۵۰۰ شهردار، نماینده، سناتور، و دیگر مقامات منتخب در کشور است.
به گزارش یورو نیوز، مارین لوپن، اریک زمور و ژان لوک ملانشون که تا روز سه شنبه به ترتیب ۳۹۳، ۳۵۰ و ۴۴۲ امضا جمعآوری کردهاند، این رویداد را «رسوایی بزرگ دموکراتیک» خوانده و از شهرداران خواستهاند تا از آنها حمایت کنند.
مارین لوپن، رئیس حزب «اجتماع ملی» از جناح راست افراطی اعلام کرد که فعالیتهای مربوط به کارزار تبلیغاتی خود را موقتا متوقف میکند تا بتواند وقت بیشتری برای متقاعد کردن شهرداران بگذارد.
سمت و سوی انتخابات ریاستجمهوری فرانسهفریدون مجلسی کارشناس مسائل بینالملل در
گفتگو با فرارو با اشاره به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، اظهارداشت: با توجه به ترکیب نامزدهای که در این انتخابات حاضر هستند، به اعتقاد بنده باز هم شانس امانوئل مکرون برای به دست آوردن مجدد پست ریاست جمهوری فرانسه بیشتر است، زیرا او از تجربه لازم برای انجام این کار برخوردار بوده و رقبای او از توانایی لازم برای را رقابت با مکرون برخوردار نیستند.
وی افزود: در سال ۲۰۱۵ و زمانی که مکرون برای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه نامزد شده بود، سن پایین و عدم تجربه کافی، بهعنوان انتقاد از او مطرح کردند، به طور کلی فرانسویان در مورد سیاستمداران خود حساس بوده و بیشتر خواهان آن هستند افرادی کارآزموده و باتجربه در پستهای سیاسی این کشور قرار بگیرند.
مجلسی گفت: اما حالا با گذشت بیش از ۵ سال مکرون این تجربه را به دست آورده و با توجه به عملکردی که از خود در سالهای گذشته بروز داده، توانسته تا حدودی قدرت فرانسه را احیا کند، بنابراین نامزدهای راست افراطی از جمله ماریلوپن و همچنین نامزدهای سوسیالیست شانسی برای رقابت با او ندارند هرچند ممکن است انتخابات به دور دوم کشیده شود، اما هر یک از نامزدهای چپ و راست در دور دوم انتخابات که برابر مکرون قرار بگیرند به احتمال زیاد شکست خواهند خورد، به مانند همان اتفاقی که برای ماری لوپن در سال ۲۰۱۷ افتاد و در دور دوم شکست خورد.
این کارشناس مسائل بین الملل اضافه کرد: علیرغم اینکه سبزها و سوسیالیستها در آلمان بعد از چندین دوره در انتخابات پارلمانی، توانستند محافظهکاران را شکست دهند، اما در فرانسه با توجه به اینکه افراد احزاب راست افراطی از قدرت بیشتری برخوردار هستند، احزاب چپ را خنثی میکنند، در چنین شرایطی احزاب میانهرو از جمله حزب مکرون میتوانند شرایط را به نفع خود تغییر دهند و همانطور که در دورههای مختلف شاهد بودیم تنها در چند دوره اخیر تنها یک دور سوسیالیستها توانستند پیروز شوند و در بقیه انتخابات احزاب میانهرو بودند که توانستند الیزه را فتح کنند.
وی با اشاره به اینکه فرانسه در سالهای پیشرو با مشکلات متعددی میتواند روبرو شود، ادامه داد: طی این سالها جلیقه زردها فشار زیادی به دولت وارد کردهاند اصولاً جنبشهای کارگری و صنفی در فرانسه از سابقه بسیار طولانی برخوردار است، از سویی فرانسه دارای یک سنت اعتراضی بسیار قوی است، همچنین با توجه به اینکه اقتصاد فرانسه طی سالهای گذشته تضعیف شده، این درحالیست که رفاه فرانسویان در چنین نیز کاهش یافته که این موضوع برای آنها به هیچ عنوان قابل تحمل نیست، زیرا آنها همواره عادت کردهاند رفاه بیشتری نسبت به متوسط جهانی داشته باشند.
مجلسی خاطرنشان کرد: مسئله دستمزد موضوع دیگری است که در فرانسه بسیار مناقشه برانگیز است و دولت مکرون با این موضوع به عنوان یک چالش اساسی روبرو خواهد بود، بنابراین با حضور جلیقه زردها مسئله دستمزد و رفاه به عنوان یک چالش عمده برای مکرون به حساب خواهد آمد، از سویی این موضوع خیلی ارتباطی به جناحبندی مرسوم در فرانسه ندارد، بنابراین با توجه به شرایطی که وجود دارد رئیسجمهور فرانسه با مشکلات بسیاری روبرو خواهد بود.
این کارشناس مسائل بینالملل بیان کرد: بر این اساس رئیس جمهوری آینده فرانسه در حوزه سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصاد با معضلات زیادی دست و پنجه نرم خواهند کرد، از سویی در حال حاضر فرانسه به دلیل اینکه مستعمرات خود را از دست داده، در زمینه تهیه مواد اولیه ارزان و همچنین بازارهای صادراتی با مشکل روبرو است، همچنین صنایع فرانسوی بسیار فرسوده اند و توان رقابت با سایر کالاهای کشورهای دیگر را ندارند، بنابراین اقتصاد فرانسه نیاز به یک بازسازی دارد تا بتواند توان از دست رفته خود را به دست بیاورد.