در گذشتههای نه چندان دور با تفکراتی رو به رو بوده ایم که خواستهاند زن را به دلیل ویژگیهای جسمانی و تولید مثل در گوشهی خانه زندانی کنند...، اما همین اواخر که چند نمایندهی زن در گوشه و کنار دنیا در مجلس به فرزندانشان شیر دادند، دیدیم که آسمان به زمین نیامد و کار مملکت لنگ نشد و به ماهیت بهانهای این ادعاهای واهی هم پی بردیم.
شلاله احمدنژاد؛ مثل بیشتر موضوعات و مفاهیمی که در جهان سوم به صورت دکوری و فرمالیته برگزار میشود، روز جهانی زن هم تبدیل به بهانهای برای تعارف و تبریک و کادو و... شده و رسالت چنین روزی جدی گرفته نمیشود، در صورتی که ۸ مارس در تقویم جهانی برای پاسداشت دستاوردهای زنان در تمدنی مردانه و مردسالارانه و اعتراض و مخالفت نسبت به پایمال کردن حقوق جنس مونثِ گونهی انسان، تعیین شده است.
زن جهان سومی ابتدا توسط اعضای مذکر خانواده اش تحقیر و محدود میشود و اگر شانس بیاورد و در خانوادهای دموکراتیک بزرگ شود، در ورود به جامعهی مردسالارش تحقیر خواهد شد.
در این زمانه، دیگر برای اکثریت جهانیان آشکار شده که فرضیهی نقص جسمی و ذهنی زن که در طول تاریخ مثل پتکی بر سر زنان حاضر بود، چه قدر ابلهانه و ظالمانه بوده و اگر به زنان نیز میدان داده شود همانند مردان و حتی سریعتر از آنان در عرصهی ترقی خواهند تاخت، همچنان که در قرون اخیر وقتی به زنان نیز مثل مردان حقوق تحصیل و کار داده میشود، همپای مردان و چه بسا سریعتر از آنان به رشد و توسعهی فردی و اجتماعی نایل میشوند.
حتی در دوران تاریک مردسالاری که زنها اجازهی تحصیلات عالیه را نداشتند، زنان مبارزی، چون ماری کوری توانستند با قوانین زن ستیز مبارزه کنند و نشان دهند که زنان از لحاظ علمی و عملی هیچ کم و کاستی از مردان ندارند.
در گذشتههای نه چندان دور با تفکراتی رو به رو بوده ایم که خواستهاند زن را به دلیل ویژگیهای جسمانی و تولید مثل در گوشهی خانه زندانی کنند...، اما همین اواخر که چند نمایندهی زن در گوشه و کنار دنیا در مجلس به فرزندانشان شیر دادند، دیدیم که آسمان به زمین نیامد و کار مملکت لنگ نشد و به ماهیت بهانهای این ادعاهای واهی هم پی بردیم.
اکنون با مشاهدهی تواناییهای زنان در همهی عرصهها در مییابیم تنها نیرویی که در طول تاریخ باعث سرکوب و تحقیر زنان بوده، نیروی جسمانی غالب مردان نسبت به زنان بوده و میبینیم که جوامع پیشرفته چگونه توانستند با اعمال قوانینی پیشرو و عادلانه نقش نیروی جسمانی مردان در زندگی خانوادگی و اجتماعی را کمرنگتر کنند و به زنان اجازهی نمایش و عمل دهند.
پس چه بهتر که در کشورهای عقب مانده هم این قوانین اعمال شود و خلاهای قانونی جبران شود. رفع تبعیض و خشونت علیه زنان را نه با پوستر و تبلیغ بلکه در قوانین اساسی هر جامعهای باید اعمال کرد. با نصیحت و شعار نمیشود جلوی نیروهای درندهای ایستاد که یک عمر به دریدن اندیشه و احساس و آزادی زنان خو گرفته اند.
امید آن که روزی در سراسر جهان، نیروی جسمی فزونتر مرد، تبدیل به بهانهای برای زورگویی و سرکوب زنان در همهی ابعاد فردی و اجتماعی نشود و جای زور بازوی مردان را ترازوهای نیرومند و حساس قانون بگیرد.