bato-adv
bato-adv

واکنش علی دایی به مهاجرت از ایران

واکنش علی دایی به مهاجرت از ایران

علی دایی در مصاحبه طولانی درباره تداوم کنار ماندن خود از فوتبال ایران، نتیجه دربی پیش‌رو، ورود زنان به ورزشگاه، بی مهری با مهدوی کیا در تیم ملی امید، زندگی خصوصی این روزهایش، درخشش مهدی طارمی و تورم و گرانی‌ها صحبت کرده است.

تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۲۵ اسفند ۱۴۰۰

هیچ ایرانی در صحت این واقعیت، تردیدی ندارد که علی دایی برند جهانی ورزش و فوتبال ایران است. کریستیانو رونالدو پس از رسیدن به عنوان آقای‌گلی جهان و عبور از رکورد ۱۶سالۀ، برای نخستین بار برای یک فوتبالیست پُستی در صفحۀ اینستاگرام خود که پربیننده‌ترین پیج جهان است، منتشر و با لقب "شهریار" از اسطوره فوتبال ایران با احترام تشکر می‌کند.

به هر سویی از این کره پهناور که سفر کنیم، با اطلاع از ملیت‌مان اولین کلامی که به زبان می‌آورند نام اسطوره بی‌بدیل فوتبال ایران است. اما این چهرۀ بین‌المللی ما از فوتبالی که یک مربی در طول یک فصل روی نیمکت ۴ تیم لیگ‌برتری می‌نشیند، فاصله گرفته و به نظر می‌رسد از برخورد‌های صورت گرفته با خودش دل‌آزرده است.

ستاره‌های بسیاری را به فوتبال ایران معرفی کرده و نقشی انکارناپذیر در رشد و بالندگی‌شان داشته است. همین مهدی طارمی که امروز همۀ ایرانیان با هر درخشش احساس غروری وصف‌ناپذیر می‌کنند، حاصل اعتماد علی دایی به یک بازیکن گمنام شهرستانی، اما لایق و بااستعداد است. از خدمات بی‌شمار بازیکن و سرمربی سابق پرسپولیس و تیم‌ملی خیلی می‌توان صحبت کرد.

با احتساب امروز (۲۲ اسفند ۱۴۰۰) ۱۰۴۶ روز از دوری علی دایی از فوتبال می‌گذرد. آیا این فاصله گرفتن شما از فوتبال خیلی طولانی نشده است؟

شاید این زمان به ۱۰۰۴۶ روز برسد. با توجه به اتفاقاتی که به ناحق برای من رُخ داد، تصمیم گرفتم تا جایی که بتوانم از فوتبال در ایران فاصله بگیرم و به همین خاطر در این مدت در ایران با وجود محبتی که باشگاه‌های مختلف به من داشتند، به کار مربیگری نپرداختم.

اما خب علاقه‌مندان به فوتبال و بخصوص شخص علی دایی خواهان این هستند که این ماجرا با حضور دوبارۀ شما در فوتبال به پایان برسد؟

مردم خوب کشورم همیشه به من لطف داشته و دارند. این محبت ایرانیان را از دورۀ بازیگری احساس کردم و به لطف خدا تا به امروز مورد محبت مردم شریف کشورم قرار داشته و دارم. تا به الان که روی ادامۀ تصمیم پابرجا مانده‌ام. البته بعد‌ها اگر هر اتفاقی رُخ بدهد، آدمیزاد از آینده خودش خبر ندارد.

این سوال دوست‌داران علی دایی است که دوری شما از فوتبال ایران تصمیم خودتان است و ارتباطی به موضوع ممنوع‌الکاری ندارد؟

اصلا و ابدا من ممنوع‌الکار نیستم. صفر تا صد این تصمیم به ارادۀ خودم صورت گرفته است.

حتما در برخورد با مردم این درخواست از شما شده و برخی اهالی فوتبال هم معترف هستند که حضور علی دایی بر جذابیت‌های لیگ می‌افزاید. آیا این مسائل در تصمیم شما تردید ایجاد نکرده؟

ببینید، مردم همیشه به من لطف داشته‌اند. از زمان شروع فوتبالم این ارتباط دوطرفه بین من و مردم کشورم وجود داشته است. حتی در این مدتی که از فوتبال ایران فاصله گرفته‌ام، شاید باور نکنید، اما لطف و محبت مردم به من بیشتر شده که کمتر نشده است و این مساله همیشه در باور و اعتقاد من بوده و هست که می‌خواهم مردم ایران اگر من را دوست دارند، این احساس به خاطر شخصیت خودم باشد. نه برای فوتبالی که در آن بازی و مربیگری کرده‌ام.

یعنی خود شما در این ۱۰۴۶ روز دوری از فوتبال، دل‌تنگ روز‌ها و خاطراتی که از این چالش پرهیجان زندگی داشته‌اید نشده‌اید؟

بله، شاید دلم هم برای حضور در فوتبال تنگ شده باشد. مگر می‌شود دل یک فوتبالی برای فوتبال تنگ نشود؟ اما الان صلاح و خیر زندگی‌ام را در این می‌بینم که از فوتبال ایران دور باشم.

با توجه به این صحبت خودتان که گفتید آینده مشخص نیست که چه تصمیمی خواهید گرفت، یک وقت پشت علی دایی از این همه فاصله گرفتن باد نخورده که به کل بازگشت به فوتبال را فراموش کنید؟

هم فوتبال و هم شرایط فعلی که در آن به سر می‌برم، همه جزئی از زندگی است. گاهی در زندگی‌تان به آرامش خیلی احتیاج پیدا می‌کنید. الان خدا را شاکرم که این آرامش در زندگی من وجود دارد. با این که فوتبال عشق و علاقۀ همه ماست، متاسفانه شغلی است که آرامش را از زندگی اهل فوتبال می‌گیرد. وقت و انرژی بسیاری را باید صرف حضور در فوتبال بکنید.

در فوتبال درکنار همه لحظات شیرین، کم زجر نکشیدید؟

درگیر فوتبال بودن به عنوان مربی و یا حتی بازیکن با آن چیزی که از قاب تلویزیون به عنوان یک بیننده و یا از روی سکو‌ها به عنوان یک تماشاگر و هوادار می‌بینید، خیلی متفاوت است با واقعیت امر. وقتی عاشق این کار باشی و آدم‌هایی مثل من که عاشق کارم بودم و همیه سعی کردم وقتی کاری به من ارجاع می‌شود با تمام انرژی و با تمام نیرو و به بهترین نحو ممکن آن کار را انجام بدهم و به ثمر برسانم. خب همین مسئله خیلی از من وقت و انرژی می‌گرفت. بخصوص در این سال‌های آخر. خدا را شکر در حال حاضر که فعالیت فوتبالی ندارم، این استرس و فشار خیلی کمتر شده و راحت‌تر زندگی می‌کنم.

این صحبت مطرح است که نامهربانی‌هایی که با علی دایی شده، شما را حتی از محافل فوتبالی دور نگه داشته و آزرده‌خاطری در تشدید تصمیم شما مبنی بر دوری حتی از محافل فوتبالی که دعوت می‌شوید، تأثیرگذار بوده است؟

خیر، به هیچ عنوان نه از چیزی ناراحتم و نه حرف دیگری است. الان خیلی هم خوشحالم. چون زندگی‌ام با شرایط بهتری در جریان است. خوشحالی و نشاط بیشتری وارد زندگی خانوادگی‌ام شده. وقت بیشتری را کنار خانواده‌ام می‌گذرانم. اصل و ابدا به این مسائل که عنوان کردید فکر نمی‌کنم. الان مشغلۀ کاری‌ام زیاد شده و فرصت نمی‌کنم و درگیر یک‌سری کار‌های دیگر شده‌ام.

اما با تمام این شرایط حضور پررنگی در مسائل اجتماعی و پرداختن در حد توان به مشکلات مردم دارید. مثل آزادی زندانی، مشکلات بیماران و از این قبیل موارد؟

این مواردی که مطرح می‌کنید همیشه در برنامه‌های من بوده و ارتباطی به هیچ موضوع دیگری پیدا نمی‌کند. پرداختن به مشکلات هم‌میهنانم را وظیفۀ خودم می‌دانم. ما انسان‌ها یک‌بار به دنیا می‌آییم. برای چی به دنیا پا می‌گذاریم؟ باید که کنار هم باشیم در سختی‌ها، به یک‌دیگر مهربانی کنیم. دست هم را بگیریم.

و در این مسیر افراد بسیاری از جامعه برای مسائل مختلف به شما مراجعه می‌کنند و یا با آشنایان و اطرافیان‌تان مسائل‌شان را مطرح می‌کنند؟

خب من هم شرایط خودم را دارم. متأسفانه تا حدودی می‌توانم خدمتگزار مردم و ولی نعمت‌های خودم باشم. جامعۀ ما مشکلات فراوان و متعددی دارد. به حدی که من علی دایی نمی‌توانم یک‌میلیاردم آن‌ها را هم حل کنم. به نظرم پرداختن به مشکلات هم‌میهنان‌مان یک پویش همگانی را می‌طلبد که افراد بیشتری وارد گود بشوند و دست در دست هم بگذارند و یک فکر اساسی برای پرداختن به موارد مختلف مشکلات مردم گرفتار بکنند. من به تنهایی بتوانم دست سه، چهار نفر را بگیرم. دیگرانی که نمی‌توانم در خدمت‌شان باشم چه می‌شوند؟ بسیاری مواقع شرمندۀ خیلی از مردم شریف کشورم می‌شوم. در این مسیر یک دست به تنهایی صدا ندارد. باید افرادی که امکان خدمت به مردم را دارند در کنار هم قرار بگیریم تا بتوانیم خدمات‌رسانی بزرگتری برای برداشتن بار مشکلات از روی دوش عزیزان گرفتار جامعه‌مان صورت بدهیم.

در روز‌های پایانی سال قرار داریم و می‌بینیم که خیلی از خانواده‌ها شرایط مطلوبی برای استقبال از سال نو و بهار و این مسائل ندارند؟

این درد جامعۀ ماست. این یک مشکل بزرگ اجتماعی است. متأسفانه در سال‌ها اخیر بخصوص شرایط به گونه‌ای پیش رفته که بدتر از سال قبل شده‌ایم. در این دو سال اخیر که جامعۀ ایرانی درگیر بیماری کرونا بوده، خیلی‌ها پدر و مادر خود را از دست داده‌اند. خودتان دیده‌اید که ورزش و همین فوتبال چقدر عزیزان و بزرگانی را از دست داده است. خانواده‌های بسیاری سرپرست خود را از دست داده‌اند. تورم و گرانی‌های این چند سال اخیر باعث شده سفرۀ مردم خالی باشد. پیام‌هایی که دریافت می‌کنم در روز‌های پایانی سال خیلی بیشتر شده است. این نشان می‌دهد که متأسفانه خیلی از پدر‌ها شرمندۀ خانواده خود می‌شوند. سفرۀ شب عیدشان خالی است. خیلی‌ها نمی‌توانند لباس نو برای افراد خانواده تهیه کنند و حتی یک کار کوچک در این ایام انجام بدهند.

همین سفره‌های خالی به ناهنجاری‌های بعدی منتهی می‌شود؟

هیچ درد و شرمندگی از این بالاتر نیست که پدری نتواند شب عید یک کوچولو دل خانواده‌اش را شاد کند. امیدوارم و از خدا می‌خواهم مدد کند، این مسائل و مشکلات یک روزی در مملکت ما حل شود و به پایان برسد. خیلی از ناهنجاری‌های اجتماعی، دزدی‌ها، متأسفانه خودکشی، خیلی از کار‌هایی که شایستۀ زنان مملکت ما نیست در کشور‌های بیگانه به وقوع می‌پیوندد. همۀ این‌ها ریشه در مشکلات و مسائل اقتصادی جامعه دارد. آرزوی قلبی من برای مردم کشورم این است که عاقبت روزی این قبیل مشکلات‌شان برطرف گردد و به یک آرامش نسبی برسند.

در مسیر رسیدن به حداقل آرامش این مطالبۀ مردم وجود دارد که شخصیت‌های محبوب‌شان در حوزۀ کاری خودشان فعال باشند. یکی مثل علی دایی، یکی مثل عادل فردوسی‌پور که حرف دل مردم را در بسیاری موارد مطرح می‌کردید؟

مساله این است که نه حضور و وجود من و نه عادل در صحنه نمی‌تواند مشکلات اساسی مردم را حل بکند. مشکلات مردم فراتر از این است که با اکتیو بودن امثال من و عادل فردوسی‌پور به آرامش برسند. مردم ما خیلی از جهات و مشکلات مختلف تحت فشار هستند. تنها کاری که از دست ما برمی‌آید، دعا کردن است که روزی مشکلات این مردم شریف حل بشود.

به عنوان یک شهروند ایرانی بگویید، جای خالی علی دایی در فوتبال ایران احساس می‌شود؟

خیر، چون فوتبال ما رو به جلو در حال حرکت است و کار خودش را انجام می‌دهد. شاید در این سال‌های به قول شما غیبتم نیازی به من و امثال من نبوده و شاید هم از این به بعد هم نیازی به حضور من در فوتبال ایران نباشد.

در فوتبالی که می‌بینیم یک نفر در طول یک فصل فوتبالی روی نیمکت چهار تیم مختلف می‌نشیند، یکی مثل علی دایی از فوتبال ایران جدا مانده است و یا برخوردی که با یکی مثل مهدی مهدوی‌کیا صورت می‌گیرد. با دیدن این مسائل احساس می‌شود با نخبه‌های فوتبال که مورد وثوق مردم هستند، مشکل دارند؟

این وضعیتی است که مدت زیادی از دچار بودن به آن می‌گذرد. اگر وضعیت و برخورد‌ها به غیر از این بود باید شک می‌کردید. کسانی هستند که اصلا دوست ندارند امثال علی دایی و آقامهدی (مهدوی‌کیا) در عرصه فوتبال حضور داشته باشند. من که این برخورد‌ها را به فال نیک می‌گیرم. چون فرصت پیدا کرده‌ام بیشتر به زندگی خودم برسم. در کنار مردم بودم و الان بیشتر هستم. اما خب به تنهایی نمی‌شود کار خاصی انجام داد. همان‌طور که گفتم، باید در کنار هم قرار بگیریم تا بتوانیم کار‌ها و اقدامات خیلی خوبی انجام بدهیم.

علی دایی یکی از بزرگان ورزش ایران است و با توجه به جایگاه اجتماعی و ورزشی بزرگی که دارد، می‌تواند حداقل به عنوان یک کارشناس خبرۀ مسائل ورزشی و اجتماعی نظرات مفید و کارآمدی داشته باشد؟

من خودم را نمی‌گویم. چون خودم را کارشناس و بزرگ نمی‌دانم. ما باید از بزرگانی که داریم در تمام مسائل روز جامعه و از تجربیات افراد خبره در تمام زمینه‌ها استفاده کنیم. در تمام دنیا از افرادی که تجربه دارند در عرصه‌های مختلف و می‌توانند مشاوره بدهند استفاده می‌کنند. در ایران هم می‌شود این کار را کرد و کمک گرفت از اهل فن تا بتوانیم از شرایطی که در آن قرار داریم خارج شویم.

حبیب کاشانی چندی پیش در مصاحبه‌ای عنوان کرد در آن برهۀ زمانی (دورۀ اول حضور علی دایی روی نیمکت هدایت پرسپولیس) در موضوع اختلاف پیش آمده با شما دچار اشتباه شد؟

آقای کاشانی از دوستان خیلی خوب من هستند. خب غیرطبیعی نیست اگر دو رفیق در یک برهۀ زمانی به اختلاف سلیقه برسند. اگر درست به این مصاحبه نگاه بکنیم، باید بگوییم که آقای کاشانی بزرگی و شجاعت خودشان را نشان دادند که چنین صحبتی را مطرح کردند. همین‌طور آقای آخوندی که دیدید در مصاحبه تلویزیونی عنوان کرد که صحبت‌های علی دایی در آن زمان درست بود.

نگاه و نظر مردم به این موارد چگونه بوده است؟

این موارد سبب می‌شود که اعتبار و جایگاه افراد نزد مردم جامعه بالاتر برود. چون دیده‌اند و می‌دانند در طول دوران حضورم در فوتبال، چه به عنوان بازیکن و چه در عرصۀ مربیگری همیشه با صدر در صد توانم به تعهداتم عمل کرده‌ام. شاید اشتباهاتی داشته‌ام، اما همیشه درست و صادقانه کار کرده‌ام. خدا را شکر می‌کنم که هیشه پشت و پناهم بوده که بتوانم با مردم صادق باشم که اگر جز این بود الان رسوای زمانه بودم.

استنباط خیلی از همین مردم این است که بزرگان ورزش ما خارج از مرز‌های ایران حرمت و جایگاه بالاتری دارند. علی دایی به مراسم مختلف فیفا به عنوان یک ایرانی دعوت می‌شود. آخرین مورد دعوت رسمی برای حضور در مراسم افتتاحیۀ جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر است؟

به این مسائل فکر نمی‌کنم. این که دعوت بشوم یا خیر، تفاوت چندانی برای من ندارد. برای من علی دایی همین که مردم کشورم به من لطف و محبت دارند خیلی مهم‌تر و باارزش‌تر است. فکر کنم جواب این پرسش شما را در صحبت‌های قبلی داده باشم. ما آدم‌ها تنها یک بار به دنیا می‌آییم. از این تنها فرصت است باید به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم.

خودتان با این تفاوت رفتاری مواجه مستقیم داشته‌اید؟

من به خیلی کشور‌ها رفته‌ام. آن ارزشی که صحبتش را کردید، اگر کاری داشته‌ام، ظرف مدت ۳۰ دقیقه انجام داده‌اند، در کشور خودم باید ۱۰ بار مراجعه کنم و انجام آن ۳ تا ۴ ماه زمان ببرد تا آن کار به نتیجه و انجام برسد.

با تمام این مسائل آیا علی دایی تا به حال به مهاجرت دائمی از ایران فکر کرده است؟

خیر، با تمام این احوال ایران وطن من است. شاید بعضی‌ها تحت شرایطی تصمیم دیگری بگیرند. اما وطن برای من حکم ناموس و پدر و مادر را دارد. من نمی‌توانم پشتم را به ناموسم و به پدر و مادرم کنم. من عاشق این مملکت هستم. می‌خواهم تا آخرین روز عمرم در کشور خودم زندگی کنم. هر کاری که می‌توانم به عنوان یک انسان برای هم‌نوع خودم انجام بدهم، در کشور خودم و برای مردم خودم در وهلۀ اول انجام بدهم.

برای شما قابل پیش‌بینی بود که مدیریت جدید فدراسیون فوتبال به مشکل بربخورد؟

این اتفاقات از روز اول برای من مثل آب خوردن قابل پیش‌بینی بود. تمام این روز‌ها را پیش‌بینی کرده بودم که یک روزی چنین اتفاقاتی رخ خواهد داد. زمانی که اشخاصی را تحت عنوان سرآشپز و آشپز و کسانی که در فوتبال نیستند، همراه تیم برای بازی‌های ملی تشریف می‌بردند. وقتی عنوان می‌شد هر کسی بتواند با دَم و نفس خود کمکی به تیم‌ملی بکند، از آن‌ها استفاده خواهد شد، مطمن بودم که چنین اتفاقاتی رخ خواهد داد. چون هیچ زمان بار کج به منزل نمی‌رسد. راه غیر مستقیم، راه نادرست هیچ‌وقت جواب نمی‌دهد. دیدیم که چه اتفاقاتی برای شاکلۀ فدراسیون افتاد. اما خدا را شکر که تیم ملی‌مان نتیجه گرفت و خدا را شکر خیلی راحت به جام‌جهانی صعود کرد.

واژه‌های جدید و جالب وارد فرهنگ فوتبال‌مان شد. "الطاف خُفیه" و "خوبان عالم" و بحث "جادوگری" هم اطراف تیم‌ملی وجود داشت؟

من وارد این مسائل نمی‌شوم. مردم خودشان خیلی بهتر در جریان امور قرار دارند و متوجه مسائل می‌شوند. همۀ این‌ها هست و شاید خیلی از جا‌های دنیا هم باشد. اما به این وضوح همۀ پرده‌ها را دریدیم. همه چیز را به روشنی عنوان کردیم.

نابودی تیمی که با هدایت علی دایی یک عنوان قهرمانی لیگ‌برتر و دو دوره حضور در لیگ قهرمانان آسیا را تجربه کرد، می‌شود گفت با قرار گرفتن در جمع مدعیان سقوط به لیگ دو به نابودی کشیده شد؟

ببینید، همان بار کجی که گفتم، سبب‌ساز بروز همین اتفاقات می‌شود. زمانی که کسی را می‌آورند که این‌کاره نیست و مدیرعامل باشگاه می‌کنند و از بالاتر حمایت می‌شود. زمانی که کار را به اهل فن نسپارید. همین اتفاقات می‌افتد.

افسوس این اتفاق برای تیمی که پدیده‌های بسیاری را تحویل فوتبال ایران داده است برای چه کسانی می‌ماند؟

خدا را شکر می‌کنم در پروندۀ کاری من و در تیم‌هایی که داشته‌ام، همیشه با صداقت و تمام وجود کار کرده‌ام. از راه‌آهن و صبا و نفت و سایپا که حضور داشتم، بهترین سال‌های عمر من با تیم‌هایی گذشت که یا بی‌پول بوده‌اند یا برای این که خود من را خراب کنند، پول داشتند و هزینه نمی‌کردند.

از نزدیک شاهد بودم که از هزینۀ بلیت هواپیما تا درمان بازیکن و حتی آب‌معدنی سر تمرین را تقبل می‌کردید؟

شاید در این تیم‌ها دغدغۀ اصلی من این بود که بازیکنانم را بتوانم‌تر و خشک کنم و در شرایط بهتری با هم کار کنیم. شما نگاه کنید الان سایپا در چه رده‌ای از لیگ یک قرار دارد. چه اتفاقی رخ داد؟ مدیرعاملش با ارتقاء درجه به یک پله بالاتر رفت و مدیرعامل یک شرکت بزرگتر شد. متأسفانه هر کسی را که می‌خواهیم آزمایش کنیم در مدیریت‌های مختلف ورزشی قرار می‌دهیم. باید ببینیم چه کسانی در این امور دخیل هستند که چنین افرادی سر از فوتبال و بسکتبال و این طرف و آن طرف درمی‌آورند.

با این شرایط کارنامۀ مربیگری علی دایی پُر از نام‌های شایسته‌ای است که در فوتبال ملی و باشگاهی ایران درخشیده و پرچم مربی‌شان را بالا نگاه داشته‌اند؟

من به این موضوع افتخار می‌کنم بازیکنانی که تربیت کرده‌ام، ۹۰ درصد به بالا موفق بوده‌اند. نفراتی که چه در تیم‌های داخلی فعال هستند و چه بازیکنانی که به عنوان لژیونر در تیم‌های خارجی توپ می‌زنند. این موضوع برای من یک حس رضایت‌بخشی دارد که دلم را شاد می‌کند. باور کنید از موفقیت شاگردانم که الان می‌درخشند خوشحال‌ترم تا این که خودم الان در فوتبال حضور داشته باشم و به موفقیت برسم.

و یکی از موفق‌ترین شاگردهای‌تان که این روز‌ها حسابی می‌درخشد و چشم‌ها را به خود خیره کرده، مهدی طارمی است. به عنوان شخصی که در کشف این بازیکن قدم بزرگی برداشتید، چه صحبتی در این خصوص دارید؟

اول از همه باید بگویم که مهدی مزد تلاش خودش را گرفته است. من تنها بستری را برای موفقیت چنین بازیکنی که می‌خواست پیشرفت کند، فراهم کردم. اگر یک‌درصد هم مطمئن نبودم که مهدی چه قابلیت‌ها و چه ظرفیت‌های فنی برای پیشرفت و موفقیت دارد، هرگز این ریسک را نمی‌کردم که بازیکنی از لیگ‌یک را بیاورم در پرسپولیس و فرصت بازی به آن‌ها بدهم. مهدی طارمی و احمد نورالهی هر دو را از لیگ‌یک آوردم و در پرسپولیس از آن‌ها استفاده کردم. درخشش مهدی طارمی در سطح اول فوتبال اروپا نه تنها برای خودش افتخار بزرگی محسوب می‌شود، بلکه برای ایران هم افتخار بزرگی به حساب می‌آید. با هر گل و درخشش مهدی این نام ایران هم هست که در فوتبال اروپا بر زبان می‌آید. من تنها وظیفۀ حرفه‌ای و کاری‌ام را در قبال یک استعداد بزرگ انجام دادم و حالا خوشحالم که مهدی بر اساس سعی و تلاش خودش به چنین جایگاه ارزشمندی رسیده است.

خیلی هم از این بابت مورد انتقاد قرار گرفتید. اما محکم پای انتخاب‌های‌تان ایستادید و الان هر دو از مهره‌های اصلی تیم‌ملی هستند؟

من در این سال‌ها که در عرصه مربیگری فعال بودم بر اساس شایستگی‌های فنی از بازیکنان جوان و آینده‌دار استفاده کردم. الان موفقیت مهدی طارمی و دیگر نفراتی که شایسته بودند و به آن‌ها فرصت بازی و بروز استعداد‌ها و قابلیت‌های‌شان را دادم باعث افتخار من است. به اعتقاد من امثال مهدی طارمی‌ها در فوتبال ایران بسیار وجود دارند. اما متأسفانه به آن‌ها بهای لازم داده نشده است.

با وجود دوری فیزیکی از فوتبال ایران، آیا هنوز بازی‌ها و اتفاقات آن را دنبال می‌کنید؟

بله، بازی‌های مهم را می‌بینم. بخصوص بازی‌های پرسپولیس و بازی‌های مهم دیگر تیم‌ها همه را می‌بینم. اما آن‌طوری که پیگیر نتایج و مسائل بشوم پیگیری نمی‌کنم.

حذف پرسپولیس و استقلال از آسیا، تأیید نشدن اساسنامه فدراسیون فوتبال و فشار فیفا و خطر تعلیق و احتمال حذف از جام‌جهانی وجود دارد. این موارد را باید چگونه تحلیل کرد؟

انشاءالله که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و تلاش و زحمت بچه‌های تیم‌ملی بی‌ثمر نخواهد ماند. در جام‌جهانی است که بیشتر از همه فرصت دیده شدن دارند. جام‌جهانی مانند یک پلی است که مسیر را برای حضور در تیم‌ها اروپایی کوتاه‌تر می‌کند. اما در خصوص حذف پرسپولیس و استقلال باید گفت که ما خیلی زودتر از این‌ها باید به چنین موضوعی فکر می‌کردیم. در این سال‌ها هم با تکیه بر ارتباطاتی که داشتیم، به طرق مختلف این مشکلات را رفع و رجوع کردیم. اما حالا همۀ کار‌ها در فوتبال دنیا قانون‌مند شده و آسیا هم از این قاعده مستثنی نیست. شاید در فوتبال داخلی خودمان خیلی کار‌ها را بتوانیم کدخدامنشانه پیش ببریم. اما در جوامع جهانی و آسیایی کار تنها بر اساس قانون پیش می‌رود. ما تنها باید و ملزم هستیم که خودمان را با قوانین جهانی فوتبال وفق بدهیم. ما تافتۀ جدا بافته نیستم. برای حضور در جام‌جهانی باید با قوانین فیفا خودمان را تطبیق بدهیم. برای حضور در لیگ‌قهرمانان آسیا باید با قوانین ای‌اف‌سی هماهنگ باشیم. باید در چارچوب قوانین این نهاد‌ها کارهای‌مان را انجام بدهیم. این یک نظام قانون‌مند است که به پیشرفت تیم‌های ملی ما و تیم‌های باشگاهی‌مان در عرصه‌های جهانی و آسیایی کمک می‌کند.

محرومیت حضور هواداران فوتبال از تماشای مسابقات به بهانه وجود بیماری کرونا در شرایطی که در کنسرت ها، سینما‌ها و موارد مشابه مرد و زن در کنار هم حضور پیدا می‌کنند، اجحاف در حق علاقه‌مندان به فوتبال نیست؟

همان توضیحاتی که در سوال قبل‌تان دادم در اینجا هم صدق پیدا می‌کند. ما باید با فیفا و ای‌اف‌سی خودمان را هماهنگ کنیم. چون این یک مسئله جهانی و آسیایی است. ما نمی‌توانیم خودمان را تافتۀ جدا بافته بدانیم. اگر خودمان را با قوانین جهانی و آسیایی وفق بدهیم، همۀ مشکلات این‌چنینی فوتبال‌مان برطرف خواهد شد. همیشه مخالف این بوده و هستم که چرا بانوان نباید فرصت حضور در ورزشگاه‌ها را داشته باشند.

در همین بازی ایران و عراق که بانوان مجوز حضور در ورزشگاه را پیدا کردند، کار بدون هیچ اتفاق خاصی پیش رفت و فضای ورزشگاه و بازی نیز با شور و نشاط بیشتری پیدا کرد؟

خیلی از ناهنجاری‌های اجتماعی که پیش می‌آید و خیلی از مشکلاتی که رقم می‌خورد ناشی از همین عدم حضور بانوان علاقه‌مند به تماشای مسابقات ورزشی در ورزشگاه‌هاست. چه تفاوتی در این زمینه میان بانوان و آقایان وجود دارد؟ آقایان هم از حضور در ورزشگاه‌ها این هدف را دارند که استرس و هیجانات خود را به شکلی مطلوب تخلیه کنند. ۳ ساعت یک فعالیت ورزشی را تماشا می‌کنند. فوتبال می‌بینند و لذت می‌برند. بانوان هم حق دارند و می‌توانند از این امتیاز برخوردار باشند. می‌توانند با استفاده از این امکان به سلامت روح و روان و سلامت زندگی خودشان کمک کنند. وقت‌شان را در یک فضای ورزشی صرف دیدن بازی تیم مورد علاقه‌شان کنند. به چیز‌های دیگر فکر نکنند. خیلی مهم است که این مسئله به سرانجام قطعی و همیشگی برسد. من تنها می‌توانم نظرات خودم را در این زمینه بیان کنم. اما در این خصوص تصمیم‌گیرنده هستم.

بعد از کسب پنج قهرمانی پیاپی برای این فصل وضعیت پرسپولیس را چگونه می‌بینید؟ آیا شرایط برای ششمین قهرمانی متوالی سرخ‌پوشان مهیاست؟

به طور حتم همۀ ما باید این را بدانیم که یک تیم همیشه نمی‌تواند قهرمان بشود. به غیر از بایرن‌مونیخ که سال‌هاست قهرمان آلمان می‌شود و به ندرت چنین تیمی را می‌بینیم، نه رئال و بارسلونا در اسپانیا، نه اینتر و آث میلان در ایتالیا، نه لیورپول و منچسترسیتی در انگلیس نتوانسته‌اند در فصل‌های متوالی به قهرمانی لیگ‌های‌شان برسند.

قهرمان پنج دوره متوالی لیگ‌برتر ایران با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می‌کند؟

باید بپذیریم در باشگاه پرسپولیس در این سال‌های اخیر اتفاقاتی رخ داده که مشکلات متعددی را برای این تیم رقم زده است. من وزارت ورزش را در این مسائل دخیل می‌دانم. وزارت ورزش مدیران عامل و اعضای هیأت‌مدیره باشگاه را انتخاب کرده است. باشگاه پرسپولیس در این سال‌ها از ثبات مدیریت رنج برده است. در همین سال ۱۴۰۰ چند درصد پرسپولیس تغییر کرده است. همین عدم ثبات مدیریتی خیلی به برنامه‌های یک باشگاه ضربه می‌زند. مدیری را که انتخاب می‌کنید، باید حداقل ۴ سال به او زمان بدهید تا بتواند برنامه‌هایش را اجرایی کند. من نمی‌توانم دقیق بگویم، چون در بطن کار قرار نداشته‌ام. اما خب همان‌طور که همگان شاهد بوده‌اند در این سال‌های اخیر مدیرانی در پرسپولس منصوب شدند که کار خاصی برای این مجموعه انجام نداده‌اند.

با همین مسائل برانکو ایوانکوویچ و پس از او یحیی گل‌محمدی توانستند تیم پرسپولیس را صاحب پنج جام قهرمانی لیگ‌برتر ایران بکنند؟

خب شما اگر دقت کنید در روند حرکتی پرسپولیس، در سال‌های اخیر شاکله‌ای داشت که در شکل‌گیری‌اش خیلی‌ها زحمت کشیدند و تلاش کردند. همین شاکله درست پیش رفت و این نتایج را رقم زد. الان مسائل دیگری وجود دارد که نمی‌توان در موردش صحبت کرد. با این حال نتیجه بازی پنج‌شنبه به نظر من در هموار شدن مسیر قهرمانی پرسپولیس خیلی مهم است. پرسپولیس در صورت کسب ۳ امتیاز دربی بخت و شانس بسیار بزرگی به دست خواهد آورد که بیاید و برای ششمین فصل پیاپی قهرمان لیگ‌برتر بشود. اما اگر خدای ناکرده اتفاق دیگری رخ بدهد، حریف با خیالی راحت‌تر بازی‌های باقی‌مانده را دنبال خواهد کرد.

مسی و رونالدو این فصل درخشش همیشگی‌شان را نداشته‌اند. آیا باید بپذیریم که به غروب دو اَبَرستارۀ فوتبال جهان نزدیک می‌شویم؟ فوتبال بدون این دو! آیا جایگزینی در حد مسی و رونالدو می‌بینید؟

به طور حتم بازیکنانی خواهند آمد که بدرخشند. اما رونالدو و مسی نمی‌شوند. این دو فوق‌ستاره ردپا‌هایی از خود در فوتبال به جای گذاشته‌اند که تکرارشدنی نیست و کمتر کسی می‌تواند این استعداد و نبوغ خدادادی را بروز بدهد. زمانی که مارادونای فقید از فوتبال کنار رفت، شاید بتوان گفت که مسی جای خالی این اسطوره فوتبال جهان را پُر کرد. اگر روزی مسی و رونالدو از فوتبال خداحافظی کنند، کسی را در قد و قوارۀ آن‌ها نمی‌بینم که بتوانند جای خالی‌شان را پُر کنند و مثل این دو همه فاکتور‌های فوق‌ستاره بودن را با هم داشته باشند. به نظر من سا‌ل‌ها زمان لازم است تا جانشینی برای رونالدو و مسی پیدا بشود.

در آستانۀ سال نو پیامی برای هم‌میهنان و مردم ایران دارید؟

خداوندا؛ در این روز‌های آخر سال ۱۴۰۰ دل مردمان این سرزمین را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هرکجا تردیدی هست ایمان، هر کجا زخمی هست مرحم، هرکجا نومیدی هست امید و هرکجا نفرتی هست عشق جای آن را فرا گیرد.

منبع: تابناک
bato-adv
bato-adv
bato-adv