فرارو- «چیپ و دیل؛ رنجرهای نجات» عنوان یک سریال محبوب و ماندگار انیمیشن است که حدود سی و سه سال پیش توسط کمپانی دیزنی ساخته شد. شخصیتهای اصلی این سریال دو سنجاب به نامهای چیپ و دیل بودند. آنها در دنیایی که آدمها و حیوانات با هم در آن تعامل و همزیستی داشتند یک آژانس خصوصی کارآگاهی راهانداخته بودند و به همراه دوستانشان (دو موش و یک مگس) با جرم و تبهکاری مبارزه میکردند.
به گزارش فرارو؛ حالا این دو شخصیت در انیمیشن سینمایی «چیپ و دیل: رنجرهای نجات» در قالب یک داستان خلاقانه و جذاب دوباره به صحنه برگشتهاند؛ داستانی که هم تازه است و هم کاملا مرتبط با داستان قدیمی. در این فیلم چیپ و دیل دو بازیگر هستند که چندین سال پیش در سریال «رنجرهای نجات» بازی میکردهاند. اما کم کم دوران اوج و روزهای پرهیجانشان گذشته و حالا از یکدیگر جدا افتادهاند. آنها زندگیهای متفاوتی دارند، اما یک چیز در موردشان مشترک است: این که هر دو تنها هستند.
چیپ مدتهاست که از هالیوود بیرون آمده و به عنوان بازاریاب بیمه فعالیت میکند. دیل در صنعت فیلمسازی باقی مانده و یک عمل جراحی خیلی گرانقیمت سیجیآی (نوعی از انیمیشن کامپیوتری) انجام داده که شکل و شمایل کاملا متفاوتی به او بخشیده و او را شبیه به شخصیتهای کارتونهای امروزی کرده است. اما با اینحال کسب و کار بازیگریش هیچ رونقی ندارد و جز اینکه پول و وقتش را اینطرف و آنطرف هدر بدهد کاری ندارد.
اوضاع وقتی عوض میشود که یکی از دوستان سابق آنها یعنی مونتری جک توسط شخصیت شروری به اسم سوییت پیت ربوده میشود. سوییت پیت شخصیتهای معروف کارتونی را میدزدد، آنها را بازطراحی میکند و به عنوان بازیگر به کشورهای خارجی میفروشد تا در بازسازیهای سطح پایین از فیلمهای معروف بازی کنند (مثلا قرار است از روی فیلم «پری دریایی کوچک» نسخۀ تازهای با عنوان «ماهی خانوم فسقلی» ساخته شود). وقتی این اتفاق میافتد چیپ و دیل دوباره در کنار هم قرار میگیرند تا حالا برای نجات دوستشان به «رنجرهای نجات» واقعی تبدیل شوند.
در بین بازسازیهایی که این روزها از انیمیشنها و فیلمهای قدیمی دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی اتفاق میافتد، «چیپ و دیل» یکی از بهترینهاست. این فیلم مثل یک مجموعۀ کامل و مفرح از لطیفههای خندهدار، خنگبازیهای دوستداشتنی و جلوههای بصری استادانه است.
یکی از جذابترین چیزها در مورد این فیلم این است که یک جورهایی شبیه یک «مالتیورس جنون» کارتونی است. یعنی همانطور که در فیلم «دکتر استرنج؛ مالتیورس جنون»، چهرهها و قهرمانهایی از سایر دنیاها (و فیلمها) به دنیای دکتر استرنج میآیند، در «چیپ و دیل» هم ما لشکری از شخصیتهای محبوب قدیمی را از انیمیشنهای مختلف (از «ساوت پارک» گرفته تا «کتاب جنگل») میبینیم که در این دنیای شگفتانگیز انسانی-حیوانی در کنار هم حاضر شدهاند. اما به قول منتقد نشریۀ «امپایر»، شاید جالبتر از همۀ این چهرههای معروف، شخصیت «سونیک زشت» باشد که قبلا هیچوقت او را ندیدهایم؛ یک جوجهتیغی با دندانهای آدمیزاد!
ساختار دنیای این انیمیشن بینهایت ظریف و پیچیده و مسحور کننده است. هر صحنه از این فیلم پر از ارجاعات پرشمار به دنیای شخصیتها و داستانهای هالیوودی است. این ارجاعات فقط منحصر در حضور شخصیتها نیستند بلکه حتی پوسترهای روی در و دیوار و دیالوگها هم سرشار از این اشارههای ظریف هستند.
ترکیب بینظیر و خارقالعادۀ انیمیشن و واقعیت، و در کنار هم قرار دادن سبک انیمیشنهای قدیمی و مدرن، جلوۀ بصری مبهوتکنندهای به این فیلم بخشیده به طوری که فقط گیرایی ظاهرش میتواند بیننده را تا آخر به دنبال خودش بکشاند؛ حالا تصور کنید که یک داستان پرکشش هم در دل این شهرفرنگ خیرهکننده جریان داشته باشد. اگر انیمیشن «هرج و مرج فضایی ۲» و بسکتبال بازی کردن لبرون جیمز با باگز بانی را دیده باشید، میتوانید فکر کنید «چیپ و دیل» به طور کلی چیزی از همان جنس است، اما صد برابر جذابتر و دوستداشتنیتر.
- کارگردان: آکیوا شافر (Akiva Schaffer)
- فیلمنامهنویسان: دن گرگور (Dan Gregor)، داگمند (Doug Mand)
- امتیاز: ۷.۳/۱۰
- تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت