برآورد ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار نشان میدهد، خسارت گرد و غبار در ۶ استان تحت تاثیر این پدیده نزدیک به ۷ هزارمیلیارد تومان است. این عدد مربوط به یک دوره دو ساله از ۹۵ تا ۹۷ بوده و به نظر میرسد که با توجه به تشدید این پدیده، حالا حتی بالاتر از اینها نیز باشد.
به گزارش اعتماد، در عین حال، این تحقیق برآورد کرده که ریزگردها و به تبع آن آلودگی هوای شهرها در یک دوره ده ساله از ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۶ در ۶ استان کشور خسارتی بالغ بر ۵۸۳۳ میلیارد تومان برجای خواهد گذاشت. این مطالعه تاثیر پدیده گردوغبار در اقتصادهای ۶ استان خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمانشاه، ایلام، خراسان جنوبی و هرمزگان را بررسی کرده و به گفته این نهاد تحت نظارت سازمان حفاظت از محیط زیست، بیشترین میزان خسارتهای اقتصادی در استان خوزستان و کمترین آن در استان ایلام روی خواهد داد.
این اعداد بدین معناست که اگر در یک دوره ده ساله با انجام اقدامات موثر بتوان گرد و غبار را بهطور کامل مهار یا تا سطح قابل توجهی کاهش داد، رفاه اقتصادی در این استانها بهبود خواهد یافت. این در حالی است که از فروردین ماه سال جاری، موج تازهای از ریزگردها هر چند روز یک بار از همسایگان غربی وارد ایران میشود و حالا کانون اصلی ریزگردها به تهران هم رسیده است. آنهم در شرایطی که بودجه مقابله با ریزگردها در قانون بودجه سال جاری برای کل کشور عددی ناچیز در سطح ۲۰۰ میلیارد تومان ذکر شده است! از دو روز پیش ریزگردها به پایتخت نفوذ کرده و کلانشهر عظیمی مانند تهران را به تعطیلی کشاندهاند.
در استان البرز و شهرهای اقماری که بخش بزرگی از نیروی کار پایتخت در این استان ساکن هستند نیز مدارس و ادارات به حال تعطیل درآمدهاند. در خوزستان، اخبار مرتبط با پدیده ریزگردها تحتالشعاع خبرهای ریزش یک ساختمان در شهر آبادان قرار گرفته و استانهای دیگر غربی نیز از ریزگردها در امان نیستند.
در عین حال، عکسهایی «آخرالزمانی» از شهرهای مختلف خاورمیانه توسط خبرگزاریهای دنیا مخابره شده که شهرهایی در عراق، کویت و عربستان و سوریه را پوشیده از گرد و غباری قرمز رنگ نشان میدهد. خبرگزاریها از این رخداد متعجب شده و آن را «توفان مریخی» نام گذاشتهاند؛ حقیقتی از تغییرات اقلیمی در منطقه خاورمیانه و میانرودان که نخستین تمدنهای بشر در آن به دلیل وجود آب شکل گرفته بود و حالا با بدترین بحرانهای اقلیمی و زیست محیطی دست و پنجه نرم میکند.
نخستینبار، اوایل تابستان ۱۳۸۸ بود که ایران با پدیده تازهای روبرو شد که تا به حال خبری از آن نبود. آسمان تهران، اهواز و بسیاری از شهرهای جنوبی و غربی و مرکزی ایران به رنگ قرمز درآمد و حتی توفان ریزگرد از زاگرس و البرز نیز گذشت و به کرانه خزر رسید. یک سال بعد، توفانی شدیدتر روی داد. مناطق غربی ایران و بهخصوص استان خوزستان، ریزگرد را از همان روزهای آغازین سال ۸۹ دوباره تجربه کردند. اما طولی نکشید که دامنه نفوذ آن بسیار گسترش یافت، تا اینکه در اردیبهشت بیش از نیمی از ایران را دربرگرفت و در برخی مناطق نیز با بادهای شدید و باران گل توأم شد.
در دوره ده سال گذشته، پدیده ریزگردها به جزیی از زندگی ایرانیها در مناطق غربی و جنوب غربی و حتی شمال شرقی و جنوب شرقی تبدیل شده است. نگاه کارشناسی این است که با ورود ایران به دورهای ۳۰ ساله از خشکسالی همراه با کشاورزی سنتی و غیر روشمند، چرای بیش از حدّ دام و عدم استفاده از سیلابها موجب شده کانونهای ریزگرد گسترش پیدا کند. کارشناسان میگویند این شرایط موجب شده تا حتی زمینهای حاصلخیز به زمینهای بایر تبدیل شوند.
در مطالعه دیگری که توسط ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار صورت گرفته، عنوان شده که بیش از یک دهه پیش، به دلیل تشدید تغییرات آب و هوایی و خشکسالیها از یکسو و توسعه طرحهای عمرانی و برداشت بیرویه از منابع آب از سوی دیگر، بسیاری از تالابها و نواحی مرطوب موجود در منطقه خاورمیانه رو به خشکی گذاشته و بیابانهای کوچکی را ایجاد کرده که منشأ بسیاری از توفانهای گرد و غبار در سالهای اخیر شده است.
جنس رسوبات بخشهای وسیعی از این منطقه، از رسوبات رسی ریزدانه است که تا ارتفاع زیادی در جو بالا رفته و علاوه بر ماندگاری و غلظت زیاد تا مسافتهای بسیار زیادی انتقال مییابند. این مطالعه اضافه میکند: خاکهای اراضی جنوب عراق، کوت و شمال عربستان و تا حدودی خاکهای غرب خوزستان به ویژه در جنگهای ایران و عراق و عراق و کویت به مواد نفتی آغشته شدهاند.
غلظت بیش اندازه عنصر سلنیوم که حاصل از پالایش مواد نفتی و پتروشیمی و احتراق مواد نفتی است وضعیت را دشوارتر کرده است. این عنصر به راحتی در اثر باران از خاکهای آلوده به مواد نفتی عبور کرده و در تالابها تجمع مییابد و در نهایت مخاطرات بسیاری برای شهروندان استانهای مختلف دارد.
در جدول پیوست این گزارش میتوانید جزییات خسارتی که پدیده گرد و غبار در ۶ استان به جا میگذارد را ببینید. اما سرجمع این خسارتهای اقتصادی به بیش از ۷ هزار میلیارد تومان بهطور سالانه میرسد. در استان خوزستان یعنی جایی که بالاترین درآمدهای ارزی برای دولتها به دلیل منابع نفتی به همراه دارد؛ این رقم به ۳ هزار میلیارد تومان میرسد.
در استان سیستان و بلوچستان این رقم نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان است و مابقی استانها نیز زیر هزار میلیارد تومان از بحران گرد و غبار خسارت خواهند دید. البته باید این موضوع را متذکر شد که ارقام ارایه شده این جدول بر اساس قیمتهای سال ۱۳۹۷ محاسبه شده و اگر با توجه به تورم به روزرسانی شود؛ ارقام بسیار درشتتری به دست خواهد آمد.
چنانکه در ابتدای گزارش نیز عنوان شد که در بلندمدت و تا سال ۱۴۰۶ مجموع خسارتهای اقتصادی این پدیده به حدود ۶ هزار میلیارد تومان میرسد. عددی بالغ بر دو میلیارد دلار (با دلار ۳۰ هزار تومانی) که اصلا تناسبی با میزان بودجههای در نظر گرفته شده برای مقابله با این پدیده ندارد.
پس از انتقادهایی که اوایل امسال از «حذف بودجه مقابله با ریزگردها» در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ صورت گرفت، سازمان برنامه و بودجه عنوان کرد که طی سالهای ۹۶ تا ۹۹ نزدیک به ۲.۵ هزار میلیارد تومان اعتبار تحت عنوان «مقابله با پدیده گردوغبار و تأثیر آن بر شبکههای برق» پرداخت شده است. اما نکته جالب توجه اینکه در سال گذشته به گفته این سازمان، ۲۳۸.۲ میلیارد تومان بودجه برای تداوم اقدامات در نظر گرفته شده که این مبلغ در سطحی بالغبر ۱۱۰ هزار هکتار عملیات کنترل و تثبیت کانونهای داخلی گردوغبار و مراقبت و نگهداری در محدوده ۲۱ استان کشور انجام شده است.
برای سال ۱۴۰۱ هم اعتباری معادل ۳۱۶.۳ میلیارد تومان برای مقابله با ریزگردها در نظر گرفته شده است. این در حالی است که به گفته مرکز پژوهشهای مجلس همین الان ۴۱۱ طرح عمرانی در بودجه ۱۴۰۱ وجود دارند که تاثیرات هولناکی بر محیط زیست خواهند داشت و به نظر میرسد فقدان قانون جامع ارزیابی آثار زیست محیطی قطعا عامل اصلی رخداد این وضعیت بوده است.
پدیده ریزگردها حالا محدود به ۶ استان نیست و ۱۲ استان را تحت تاثیر قرار داده است. حتی استانهای شمالی از جمله گیلان، مازندران، اردبیل و گلستان نیز به لیست آلودگی هوا اضافه شدهاند. تهران روز گذشته در صدر آلودهترین شهرهای جهان قرار گرفت و حتی با «ناپدید شدن» ساختمانهای عظیمالجثه آن در میان گرد و غبار، به تعطیلی کشیده شد.
گفته میشود تشدید پدیده گرد و غبار و گستردهتر شدن دامنه آن در کشور، به مدیریت نادرست کشورهای منشأ از جمله ترکیه، سوریه و عراق برمیگردد. فشار روی منابع، رهاشدگی مراتع و بهطور کل تخریب آب و خاک و محیط زیست مواردی است که درباره آن مدیریت نادرست داشتند. از آنجا که برای منشأ آلودگی هوای این روزها آدرس کشورهای دیگر را دادهاند، بنابراین به نظر میرسد که نقش وزارت امور خارجه در حل و فصل این مشکل پررنگتر است. در حال حاضر مناطق کانونی ریزگردها مشخص شده و راهکارها نیز مشخص است. اما چه برنامهای برای مقابله با آن وجود دارد؟