یکی از وعدههای کلیدی هرناندز برای شهرداری این بود که «۲۰۰۰۰ خانه شاد» برای ساکنان کم درآمد شهر فراهم کند. او نامههای جداگانهای برای طرفدارانش فرستاده بود و متعهد شد که هر یک از آنان خانه بدهد. با این وجود، او زمانی که شهردار شد چندان این وعده را پیگیری نکرد.
فرارو- شهردار سابقی که به بد دهانی به کارمندانش معروف بود و آنان را چاق، تنبل و احمق میخواند. او یک بار به دلیل سیلی زدن به صورت یکی از اعضای شورای شهر از کار تعلیق شد و متهم به انعقاد قرارداد نادرست شده بود و گفته بود که پیرو «آدولف هیتلر یک متفکر بزرگ آلمانی» است.
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، حال «رودولفو هرناندز» ممکن است رئیس جمهور بعدی کلمبیا شود. هنگامی که این پیرمرد ۷۷ساله از مرکز تجمعی در منطقهای که به عنوان شهردار شناخته میشد عبور کرد جمعیت زیادی برایش جمع شده بودند. مردان برای گرفتن سلفی با هرناندز تقلا میکردند. زنان او را برای بوسیدن گونهاش به داخل جمعیت خود میکشیدند.
کمتر از یک هفته پیش هرناندز فردی خارج از سیاست محسوب میشود که در عرصه ملی چندان مطرح نبود. با این وجود، او با کسب مقام دوم در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری کلمبیا همگان را شگفت زده کرد. او با برگزاری یک کارزار انتخاباتی با بودجه شخصی در منطقهای در فاصله ۹ساعته از پایتخت در چند مناظره عمومی شرکت کرد.
اکنون او در دور دوم با «گوستاوو پترو» یک چریک سابق که تلاش میکند اولین رئیس جمهور چپگرای کشور شود رقابت میکند. هرناندز یک پیام تبلیغاتی به راه انداخته است: سیاستمداران فاسد را بیرون کنید. او در جمع طرفداراناش گفته بود: «تقریبا همه آنان دزد، شرور و متخلف هستند».
هرناندز به عنوان فعال در حوزه املاک و مستغلات ویژگیهای پوپولیستیای را از خود نشان داده که قابل قیاس با دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین امریکا است. با این وجود، او یک پدیده منحصر بفرد و متمایز است.
او با کمک تیمی از جادوگران رسانههای اجتماعی، خود را به عنوان «پادشاه تیک تاک» معرفی کرده است. او با ویدئوهای عجیب و غریب خود، ژست گرفتن با عینک آفتابی، دراز و نشست یا رقصیدن با آهنگهای ریمیکس جوانان را مجذوب خود میکند. او به عنوان «پدربزرگ راستگوی شما با دهانی باز و رکگو» ظاهر میشود که میتواند تقریبا هر چیزی را بگوید و از پس آن بربیاید. (او اصرار دارد که وقتی آدولف هیتلر را ستایش کرده بود واقعا قصد داشته «آلبرت انیشتین» را بگوید).
«دانوویس لوزانو» یکی از اعضای شورای شهر بوکارامانگا میگوید: «ما در نقطهای قرار داریم که مهم نیست رودولفو چه میکند یا چه میگوید مردم او را تشویق میکنند. هر رسوایی او را بیشتر تبدیل به یک منجیق میکند».
هرناندز به ندرت درباره سیاستها یا برنامهها صحبت میکند. او اعتراف میکند که کشور را به خوبی نمیشناسد، اما فکر نمیکند این موضوع مهم باشد. به نظر میرسد که طرفداران او نیز همین نظر را دارند. در طول مبارزات انتخاباتی از او خواسته شد که پیامی را خطاب به مردم «ویچادا» ناحیهای در شرق کلمبیا مطرح کند او پاسخ داد که نمیداند ویچادا کجا و چیست. با این وجود، در دور اول انتخابات در هفته گذشته او بیشترین آرا را در ویچادا به دست آورد.
«لوزانو» ۲۸ساله زمانی شهردار را به دلیل ریشه کن کردن فساد در بوکارامانگا و آسانتر کردن کار برای جوانانی مانند خود بدون هیچ پشتوانه سیاسیای برای خدمت در شورای شهر تحسین میکرد. با این وجود، هفته گذشته او اولین عضو شورا بود که به طور علنی از «پترو» حمایت کرد. او میگوید: «بزرگترین ترس من از» رودولفو «این است که نمیدانیم او قرار است چه کار کند». به نظر میرسد رای دهندگان به او مایل به قبول این قمار هستند.
یک تکنسین اینترنتی که در آپارتمان مجلل هرناندز در بوگوتا کار میکرد درخواست کرد که با او عکس بگیرد. هرناندز از او پرسید که چرا به وی رای میدهد. او گفت: «من از این همه مزخرف خسته شده ام. من سیاست را دوست ندارم، اما میبینم که با این مرد (هرناندز) همه چیز واقعا میتواند تغییر کند». هرناندز در مصاحبهای با «واشنگتن پست» تاثیر خود بر حامیاناش را «مسیحانه» توصیف کرد.
او سپس آنان را با هواپیماربایان «شستشوی مغزی شده در رویداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی» مقایسه کرده بود. مقایسه حامیاناش با تروریستها کمی برایش مشکل ساز بود. او به خبرنگار «واشنگتن پست» گفت: «نه نه، من آنان را با هم مقایسه نمیکنم. چیزی که من مقایسه میکنم این است که بعد از این که به آن حالت رسیدید موضع خود را تغییر نمیدهید. شما آن را تغییر نمیدهید».
اگر به سوی «پیده کوئستا» زادگاه هرناندز در شمال شرقی کلمبیا برانید بلافاصله از کنار یک بیلبورد کنار جادهای از نامزد خندان روبرو میشوید که به شما اشاره میکند بیلبوردی با عکس هرناندز. بر روی بیلبورد نوشته شده است: «مردم پیده کوئستا به یک پیده کوئستایی رای میدهند». این شهر که در درهای بین کوههای سرسبز قرار گرفته است شاهد برخی از خونینترین نبردهای جنگ هزار روزه در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی بود. مردم آن ناحیه هنوز به شیوهای سخت و جنگجویانه حین صحبت کردن به خود میبالند. یکی از دوستان خانوادگی هرناندز گفت: «به نظر میرسد ما در حال جنگیدن هستیم».
مادربزرگ هرناندز که در جوانی بیوه شد ثروت خود را از یک کارخانه سیگار برگ و کالاهای قاچاق، از جمله قاچاق رادیو و سایر لوازم الکترونیکی از مرز ونزوئلا و رشوه دادن به مقامهای دولتی برای ساکت نگهداشتن آنان به دست آورد. سیسیلیا دخترش کارخانه را به ارث برد و به راه اندازی یک کارخانه نیشکر به او کمک کرد. او را میتوان در حال رانندگی با یک تراکتور بزرگ در اطراف شهر دید.
شوهر سیسیلیا او را «بانوی آهنین» توصیف میکند. او میگوید یک بار پس از دعوا سیسیلیا هفت تیرش را گرفت و دو گلوله به سمت او شلیک کرد. خدمتکار فریاد زد و پرسید که آیا او را کشته است؟ او گفت: «خب، اگر مرده باشد، او را دفن میکنیم».
او مادری سخت گیر بود و چهار پسرش را تشویق میکرد که به دانشگاه بروند، سخت کار کنند و پول پسانداز کنند. او میگوید وقتی هرناندز حدودا ۱۲ساله بود و در جریان برگزاری مراسمی در مدرسه مشکل ایجاد کرد سیلی محکمی به دهانش زد به گونهای که خون از تمام لباسش جاری شد.
فرناندز به عنوان فعال در حوزه املاک و مستغلات ثروتی در حدود ۱۰۰ میلیون دلار اندوخته است و دست کم یک سوم خانهها را در پیده کوئستا میسازد. بسیاری از آن خانههای کوچک برای خانوادههای کم درآمد در محلههای پرجمعیت بودهاند طرحی که برخی میگویند منجر به کمبود حریم خصوصی و ایمنی شد.
با افزایش ثروت او، خانواده هرناندز در درگیری طولانی کلمبیا هدف شورشیان مسلح قرار گرفتند. پدرش را ربودند و ماهها در بازداشت نگه داشتند تا این که هرناندز باج داد و او را آزاد کردند.
اما چه شد که او وارد عرصه رقابت انتخاباتی شد؟ روزی هرناندز در حال انتقاد از سیاستمداران بود و برادرش گابریل پرسید: «چرا برای کسب منصب شهردار نامزد نمیشوی»؟ در واقع، این «گابریل» برادر هرناندز بود که پشت پیروزی شگفتانگیز وی در سال ۲۰۱۶ میلادی قرار داشت.
برنامه او حول یک پیام اصلی متمرکز بود: منطق، اخلاق و زیباییشناسی. «رودریگو فرناندز» مشاور هرناندز در زمانی که او شهردار بود میگوید: «وقتی دزدی نمیکنید، پول بیشتری برای گردش وجود دارد». هرناندز موفق شد کسری بودجه را در بوکارامانگا کاهش دهد و این موفقیت در برخی مواقع از طریق کاهش شدید هزینهها حاصل شد. کارمندان سابق گفتند که او مصرف کاغذ توالت را در ادارههای شهر محدود کرد و یک بار صندلیها را از کافه تریا برداشت تا کارکناناش کمتر استراحت کنند.
هرناندز توسط دفتر دادستان کل کلمبیا متهم به انعقاد قراردادهای نادرست برای مدیریت زباله به نفع پسرش شد. (او اتهامات را رد میکند و برگزاری جلسه محاکمهاش برای ماه ژوئیه برنامه ریزی شده است).
او به عنوان شهردار به خاطر اخلاق بد، زبان رکیک و توهین به کارکنان شهرت یافت. او برای توصیف کارمندی که از ویلچر استفاده میکرد از واژهای تحقیرآمیز استفاده کرد و به گفته افرادی که در زمان بیان این سخنان توسط او حضور داشتند هرناندز از زنان شورای شهر به عنوان «روسپی» یاد کرد.
یکی از پیمانکاران سابق دفتر شهردار که به شرط ناشناس ماندن از ترس انتقام با «واشنگتن پست» صحبت کرد گفته بود که سه ماه بدون حقوق کار کرده است. او میگوید یک روز به همراه گروهی از کارمندان زن با وی ملاقات کردند تا قراردادی را منعقد کنند. هرناندز ظاهرا به یکی از زنان حاضر در جلسه گفته بود: «فقط سه ماه به شما پول میدهم تا ببینید آیا میتوانید کمی گرسنه بمانید و گونهها را قدری کوچک کنید».
یکی از وعدههای کلیدی هرناندز برای شهرداری این بود که «۲۰۰۰۰ خانه شاد» برای ساکنان کم درآمد شهر فراهم کند. او نامههای جداگانهای برای طرفدارانش فرستاده بود و متعهد شد که هر یک از آنان خانه بدهد. با این وجود، او زمانی که شهردار شد چندان این وعده را پیگیری نکرد.
«لوز دری ریورا» که پیشتر از فعالان کارزار انتخاباتی هرناندز در دوران انتخابات شهرداریها بود و اکنون برای کسب درآمد در اتوبوسهای شهری کوکی میفروشد میگوید: «او از ما فقرا سوء استفاده کرد او ما را فریب داد».