پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی می نویسد: «حملات اخیر اسرائیل علیه نوار غزه و جنبش جهاد اسلامی فلسطین، بخشی از راهبردی است که بر اساس آن ایجاد اصطکاک و تفرقه میان گروه های مبارز فلسطینی و همچنین تضعیف متحدان ایران در منطقه دنبال میشود.»
فرارو- پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی ضمن اشاره به حملات اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه، به طور خاص سعی کرده تا به واکاوی محرک ها و انگیزه های اصلی این رژیم در حمله به منطقه مذکور بپردازد.
در این راستا، "میدل ایست آی" به طور خاص معتقد است که هدف اصلی اسرائیل از حمله اخیر آن به نوار غزه، ایجاد اصطکاک و تفرقه میان گروه های مبارزه فلسطینی، تضعیفِ متحدان منطقه ای ایران(به طور خاص جنبش جهاد اسلامی فلسطین)، و البته پیشبرد دستورکارهای پنهان این رژیم در مورد "میدان گازیِ کاریش" است(که در قالب آن صهیونیست ها قصد دارند سهم لبنان از میدان گازی مذکور را تصاحب کرده و از هراس اینکه مبادا در درگیری های احتمالی آتی خود با حزب الله لبنان، جهاد اسلامی فلسطین نیز به حمایت از حزب الله وارد میدان شود، این جنبش را به طور ویژه بر اساس اهداف اعلامیِ خود در حمله به نوازه غزه، هدف قرار داده اند).
میدل ایست آی در این رابطه می نویسد: «حمله اسرائیل به نوار غزه و هدف قرار دادنِ رهبران جهاد اسلامی فلسطین و همچنین غیرنظامیان فلسطینی، نباید برای هیچکس به مثابه اتفاقی شگفت انگیز تلقی شود. نیروهای اسرائیلی در مجاورت نوار غزه که از حمایت های همه جانبه ای نیز برخوردارند، با اهدافِ دفاعی طراحی نشده و اقدام به اجرای عملیات نمی کنند. تمامی شواهد و نشانه ها گواه بر این مساله هستند که اسرائیل از مدت ها قبل جهت تنش زاییِ اخیر خود علیه جنبش جهاد اسلامی و نوار غزه برنامه ریزی کرده بود.
به گزارش فرارو، در این راستا ارتش رژیم اسرائیل تاکید کرده که هدف از عملیات نظامی اخیر آن در نوار غزه که عملیات "سپیده دم" نام داشت صرفا به ضربه زدن به "جنبش جهاد اسلامی فلسطین" محدود بوده است. در واقع اسرائیلی ها به دنبال یک عملیاتِ محدود علیه جنبش جهاد اسلامی بدون مداخله حماس بوده اند. البته که در این میان باید توجه داشت که شرایط نَه چندان مساعد اقتصادی در نوار غزه نیز زمینه های لازم و کافی جهت مدیریت یک جنگ تمام عیار را از گروه های فلسطینی تا حدی گرفته است. از سویی اسرائیل بواسطه اعلام این مطلب که میخواهد صرفا علیه جنبش جهاد اسلامی اقدام کند، به دنبال ممانعت از ایجاد اتحاد میان گروه های مختلف مقاومت فلسطینی و منزوی سازی آن ها از یکدیگر بود. با این حال، آنچه اسرائیل حمله علیه جنبش جهاد اسلامی می خواند در واقع تهاجم علیه مردم ساکن در نوار غزه است.
در کمتر از 24 ساعت پس از شروع عملیات نظامی اسرائیل علیه نوار غزه، دست کم 14 فلسطینی کشته و بیش از 114 تن دیگر نیز زخمی شدند. بر اساس آمارهای وزارت بهداشت فلسطین حدودا نیمی از مجروحان نیز زنان و کودکان هستند. در میان کودکان یک کودک 5 ساله نیز حضور داشته است.
جنبش جهاد اسلامی عملیات گسترده شلیک راکت های خود به اراضی اشغالی را عملیاتِ "جبهه های متحد" نامید که به این مساله اشاره داشت که طرفِ فلسطینی نیز به خوبی می فهمد که نقشه و طرح اسرائیل از طرح این مساله که صرفا به دنبال انجام حملات محدود علیه جنبش جهاد اسلامی است، دقیقا به چه معنا است.
در این راستا اگرچه در نگاه اول اینطور به نظر می رسید که اسرائیل دست برتر را در جریان حمله به نوار غزه دارد، با این حال اندکی بعد مشخص شد که اسرائیلی ها نَه قادر هستند جریان درگیری، و نَه مدت زمانی که این درگیری ها به طول خواهد انجامید را مدیریت و کنترل کنند. این معادله در شرایطی برقرار شد که میان جنبش جهاد اسلامی و اسرائیل عدم توازن قدرتِ فاحشی وجود دارد و اساسا نمی توان توان مادی و تسلیحاتی اسرائیل را با جهاد اسلامی مقایسه کرد.
عملیات اخیر اسرائیل علیه نوار غزه در شرایطی عملیاتی شد که رژیم تل آویو تا حد زیادی توانمندی های بازدارندگی خود در برابر فلسطینی ها را از دست داده است. البته که این مساله در جریان جنگ سال گذشته اسرائیل علیه نوار غزه نیز آشکار شد . جنگی که از سوی اسرائیلی ها با نام "سپر دفاعی" و از سوی مبارزان فلسطینی با نام "شمشیر بیت المقدس" نامگذاری شده بود.
جنگ 11 روزه ماه مِی سال قبل میلادی اسرائیل علیه نوار غزه که با کشته شدن 256 فلسطینی و 13 اسرائیلی همراه بود، در پایان با حس پیروزی ملت فلسطین و شکست اسرائیلی ها خاتمه یافت. در نتیجه، اسرائیلی ها عملا آماده سازی خود جهت تجاوز اخیرشان به نوار غزه را دقیقا از همان روزی که جنگِ سال قبل به پایان رسید و موجب سرخوردگی اسرائیلی ها شد، آغاز کرده اند.
اضافه بر جنگ غزه، اسرائیل با شورش و ناآرامی های بی سابقه ای در داخل اراضی اشغالی و در شهرهایی نظیر حیفا، عکا، لود و دیگر شهرها رو به رو شد که در نوع خود برای رژیم اسرائیل کاملا شگفت انگیز و شوکه کننده بود. این ناآرامی ها به همراهِ اعتراضات در بیت المقدس علیه تجاوزگری اسرائیلی ها به خانه و کاشانه فلسطینیها در محله "شیخ جراح" و در عین حال سرکوب فلسطینی ها در مسجد الاقصی، نوعی حس وحدت و اتحاد را در میان فلسطینی ها علیه اسرائیل تقویت کرده است.
بر این اساس، دستگاه های سیاسی و امنیتی اسرائیل در طول ماه های اخیر اقدامات مختلفی را انجام داده اند تا توانایی شهروندان فلسطینیِ ساکن در اراضی اشغالی را در امر نشان دادن اعتراضاتشان و بسیج کردنِ توانمندیهای اعتراضیشان از آن ها سلب کنند. در این راستا اسرائیلی ها با ایجاد یگان های امنیتی و سرکوبگر جدید و همچنین تقویت پلیس مرزی خود که به وحشی گری شهره است، به اوج گیری اعتراضات فلسطینی ها پاسخ داده اند.
تنها اندکی پس از آنکه در روز جمعه گذشته، اسرائیل حملات هوایی خود به نوار غزه را انجام داد، پلیس اسرائیل درجه هشدار در اراضی اشغالی را افزایش داد. این در حالی است که وزیر امنیت داخلی اسرائیل بخش قابل توجهی از نیروهای پلیس مرزی اسرائیل را در حالت آماده باش قرار داده است.
در عین حال، ارتش اسرائیل به طور مدام به شهر جنین در شمال کرانه باختری حمله می کند تا گروه های مسلح فلسطینی را تضعیف کند. در این کارزار، اسرائیلی ها به طور خاص معطوف به جنبش جهاد اسلامی فلسطین هستند که نفوذ خود را در منطقه مذکور به نحو قابل ملاحظه ای افزایش داده است.
دلیل دیگری که اسرائیل صرفا ضربه زدن به جنبش جهاد اسلامی فلسطین را در جریان حملات اخیر خود به نوار غزه جز اهدافش اعلام کرده، رابطه نزدیکِ این جنبش با ایران است. اسرائیل در راهبرد منطقه ای خود تغییر جهت بنیادینی را لحاظ کرده است که این راهبرد همانطور که توسط یکی از نامزدهای ریاست ستاد کل ارتش اسرائیل "ایال ضمیر" تشریح شده، متمرکز بر نفوذ ایران در منطقه و نیروهای نیابتیِ متحد این کشور است.
بر اساس این دکترین، ایران به مثابه اصلی ترین دشمن رژیم اسرائیل در نظر گرفته می شود و نبرد با آن نیز تا زمانی که ابزارهای قدرت منطقه ای ایران تضعیف نشوند متوقف نخواهد شد. در این راستا اسرائیل توجه ویژه ای را معطوف به نیروهای متحد ایران در کشورهایی نظیر لبنان، عراق، سوریه و یمن کرده است.
در این چهارچوب، جنبش جهاد اسلامی فلسطین به مثابه نزدیکترین متحدِ فلسطینی ایران، به جدیدترین هدفِ اسرائیل تبدیل شده است. با این حال، مهم است که به این نکته نیز توجه شود که در بحبوحه تمامی این رویدادها، اولویت اصلی اسرائیل در شرایط کنونی، غزه یا جنین و یا دیگر نیروهای عالی رتبه جنبش جهاد اسلامی نیست بلکه رژیم اسرائیل به دنبال حراست از "میدان گازی کاریش" است که در منطقه ای مورد مناقشه با لبنان واقع شده است.
اسرائیل در شرایط فعلی، جنگ اوکراین را به مثابه فرصتی مغتنم می بیند که می تواند به این رژیم اجازه دهد تا نسبت به صادرات گاز به اروپا از طریق این میدان گازی اقدام کند و تا حدی سهم روسیه در بازار گازی اروپا را تصاحب کند.
با توجه به واقع شدنِ میدان گازی کاریش در یک منطقه مورد مناقشه با لبنان و تهدیدات جدی حزب الله لبنان مبنی بر اینکه اجازه نمی دهد اسرائیل ثروت ملی لبنان را غارت کند، تل آویو در پیشبرد دستورکارهای خود در مورد میدان گازی مذکور با چالش های قابل توجهی رو به رو است.
مذاکرات با میانجی گری آمریکا میان اسرائیل و لبنان در ماه های اخیر در جریان بوده با این حال تاکنون این مذاکرات و گفتگوها دستاورد خاصی را به همراه نداشته اند. گزارش های منابع اسرائیلی نشان می دهند که روند استخراج اسرائیل از میدان گازی مذکور تا ماه آینده به امید اینکه در آن زمان راه حلی در مورد آن حاصل شود، متوقف شده است. در این راست، اگر توافقی حاصل نشود، خطر تقابل و درگیری به نحو قابل ملاحظه ای افزایش می یابد.
از این منظر، تضعیفِ جنبش جهاد اسلامی فلسطین به دستورکاری کاملا مهم برای اسرائیل تبدیل شده است زیرا این گروه به احتمال فراوان در صورت وقوع جنگ و درگیری میان حزب الله و اسرائیل، در حمایت از حزب الله وارد میدان نبرد خواهد شد. در هر صورت، مردم غزه بار دیگر بهای تجاوز گری های اسرائیل را پرداخته و خواهند پرداخت. با ین همه، آنچه که مهم است این نکته می باشد که اساسا پاسخ و واکنش ملت فلسطین است که نتیجه معادلات آتی را مشخص خواهد کرد.»