پزشکیان: جامعه دارد می رود به سمت این که دیگر هیچ مرجعی را به رسمیت نمی شناسد و این بسیار خطرناکتر از قطبی سازی است. به عبارت دیگر محصول قطبی سازی چیزی نیست جز تکه تکه شدن جامعه و در نهایت ایران. جامعه دارای قطب های مختلف و زیاد می شود و به تدریج در آن هرج و مرج گسترش می یابد.
علت علاقه دولت سیزدهم به دو قطبی سازی های متعدد و کاذب چیست؟ ریشه این دو قطبی سازی ها چیست؟ آیا آنگونه که اغلب کارشناسان معتقدند، هدف دوقطبی سازی ها ، منحرف کردن افکارعمومی از وعده های انتخاباتی بزرگ اما روی زمین مانده رئیسی است ؟
این ها سوالاتی هستند که پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس یازدهم در گفت و گو با خبرآنلاین پاسخ داده، این گفت و گو را بخوانید:
بعد از انتخابات ۱۴۰۰ ما شاهد دوقطبی سازی هایی هستیم که هستی اجتماعی و سیاسی ایران را تهدید می کند، مهمترین دوقطبی سازی کاذب را چه می دانید؟
متاسفانه بعد از انتخابات ۱۴۰۰ مسئولان کشور به گزینه های دوقطبی حق و باطل و خوب و بد و در نهایت یک جناح سفید و یک جناح سیاه سوق یافتند. از میان این دو قطبی سازی کاذب سپس حجاب اجباری و اختیاری و حامیان وضع موجود و مطلوب، در حوزه سیاست خارجی حامیان سیاست نگاه به غرب و حامیان نگاه به شرق درآمد. در نهایت این شد که می بینیم عده ای می خواستند برجام را آتش بزنند، الآن بیش از همه به آن نیاز دارند. آن وعده ها در کنار حذف اغلب نیروهای کارشناس و سرشناس از انتخابات از ابتدا یک استاندارد دوگانه ای را ایجاد کرد که هنوز ادامه دارد و این ، یعنی شعارها با عمل در تضاد بودند.
این دو قطبی سازی چه چالش هایی را پیش روی دولت سیزدهم قرار می دهد؟
ابتدا باید ببینیم دولت کنونی بعد از به قدرت رسیدن چه باید می کردند که نکردند. رسول خدا در مدینه اقوامی که را که صدها سال بود میانشان جنگ های خونین رواج داشت، بینشان عهد اخوت و برادری ایجاد کرد. بر این اساس که خداوند می فرماید وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَیٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راههای متفرّق نروید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دل های شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را برای (راهنمایی) شما بیان میکند، باشد که هدایت شوید.
ما هم در انقلاب ۱۳۵۷ با هم برادر شده بودیم . کسی که رهبری و انقلاب را قبول داشت می توانست در اغلب امور مشارکت داشته باشد، ولی امروز می خواهند هزار دلیل بیاورند که شما ضد رهبری و اسلام هستید تا حذفتان کنند. همچنین می خواهند چیزهای دیگری را به نام انقلاب و اسلام به مردم حقنه کنند و متاسفانه یک بخشی از این وضعیت ناشی از این است دولت سیزدهم در انتخابات با حذف های حداکثری کاندیداهای رقیب شکل گرفت و از این رو نتوانست پایگاه گسترده ای برای خودش فراهم بکند از این رو فقدان آن روح ملی به عنوان پشتوانه دولت، باعث شد تا دولت با دو قطبی سازی های مصنوعی به ایجاد انسجام در درون خودش دست بزند. اساسا طرح شعار بانیان وضع موجود از این ضعف استراتژیک ناشی می شود. به همین دلیل ناتوانی ها رو به گسترش و رفاه و آرامش مردم رو به کاهش است.
در نتیجه تا در مرتبه نخست فکری اساسی به حال انسجام و وحدت داخلی نکنیم اگر بهترین مدیران و بهترین تئوری ها را وسط بگذاریم، امکان حل مشکل غیر ممکن است. چون برآیند نیروها به سمت صفر میل می کند. دائم داریم تکه تکه می شویم. ولی اگر همه با هم حرکت کنیم شاید دیرتر به مقصد برسیم ولی بسیار قویتر خواهیم شد.
با این وضعیت با چه مشکلاتی در آینده مواجه خواهیم شد؟
ببینید من متخصص قلب هستم وقتی بدن حرکت هماهنگ خودش را از دست بدهد، قلب از حرکت می ایستد. حال اگر این روند شدت پیدا کند جامعه ما به سمت تخریب و فروپاشی می رود. از این رو نیازمند توحید به روز شده هستیم. کان الناس امه واحده، مردم امت واحد بودند، پیامبران آمدند تا اختلافات آنان را حل کنند. الآن دعوا بر سر اصول عقاید نیست، بلکه بر سر قدرت و پست و مقام و گرفتن کانون های قدرت است. والا اگر هدف خدمت باشد ، نباید این مشکلات باشد. متاسفانه برخی اجازه خدمت به مردم نمی دهند حتی اگر به بهای نابودی مردم تمام شود. برای مثال ببینید نباید برجام این همه به طول می انجامید و مردم این همه در سختی قرار می گرفتند. اما عده ای برای شکست دولت روحانی در کشور از جمله در برجام ، حاضر شدند برجام شکست بخورد و مردم در چنبره مشکلات بیفتند.
تمایل برآیند نیروها به سمت صفر چه واکنشی را در گروه های اجتماعی ایجاد می کند؟
جامعه دارد می رود به سمت این که دیگر هیچ مرجعی را به رسمیت نمی شناسد و این بسیار خطرناکتر از قطبی سازی است. به عبارت دیگر محصول قطبی سازی چیزی نیست جز تکه تکه شدن جامعه و در نهایت ایران. جامعه دارای قطب های مختلف و زیاد می شود و به تدریج در آن هرج و مرج گسترش می یابد. از این منظر هرج و مرج نتیجه از بین رفتن برادری، راستی، حق جویی، اخلاق، نظم، آیین های خوب و نگهدارنده جامعه و قطبی سازی جامعه برای رسیدن به اهداف جناحی است. این وضعیت حکم می کند که دولت کنونی از هر کسی که توانمندی در جامعه داشته باشد بهره ببرد. ولی حذف می کنند زیرا خودشان قادر به رقابت با توانمندان نیستند. چون می دانند اگر توانمندان در میدان باشند دیگر نوبت به آنان نمی رسد. از این رو سکه تهمت زدن مثل تهمت هایی چون اتهام جاسوسی، وابسته به بیگانگان، ضد ولایت فقیه و ... برای بیرون کردن رقیب از میدان رواج دارد.
آیا با حذف مشکلشان حل می شود؟
خیر، حل نمی شود. چون مشکل این چیزها نیست و ادامه می یابد مثل گرانی ها و کمبود مسکن و ... به همین دلیل به یک طناب پوسیده دیگر متوسل می شوند. آن هم این که می گویند قبلی ها آوار کرده اند، و ما باید آوار برداری کنیم و این به طول می انجامد. در حالی که فراموش کرده اند خودشان از موانع اصلی حل مشکلات بوده اند. یکی از دلایلی که مشکل شان حل نمی شود این است که همواره جزو پروژه خراب کن ها بوده اند، و چون ساختن را نیاموخته اند، کماکان تخریب و حذف حتی در شرایط یکدست شدن و حاکمیت خودشان هم وجود دارد. از این رو داشتن نقش سازنده برایشان بسی دشوار است. به همین دلیل جلوی برجام را گرفتند حالا دارند با حداکثر توانشان تلاش می کنند برجام احیاء شود. ولی چرا برجام را پاره نمی کنند؟ حاضر بودند کشور به فقر و فلاکت برسد ولی رقیب که آن ها نیز که مسلمان و بیشترشان مومن هستند برنده نشوند تا به مردم بگویند که این ها بی عرضه و خودشان توانمند بوده اند. بسیار خوب حالا که حکومت را یکدست کردید پس چرا نمی توانید راه حل های خوبتان را پیاده کنید؟ مانعی وجود ندارد.
با این دوقطبی سازی ها، رئیسی می تواند ضعف خود را در بکارگیری و تربیت نیروهای باتجربه و مدیر جبران کند؟ چون این شیوه اجازه بازسازی نیروها را نمی دهد.
کاملا مشخص است خیر. نتیجه اش همین است که می بینیم. در مهمترین وزارتخانه جوان بسیار خوب اما بی تجربه ای می گذارند که کارش ویرانی تجربیات خوب گذشته بوده است. این همه نتیجه آن چه ادعا قبل از قدرت ادعا می کردند؛ تا دیروز می گفتند اگر دولت دست ما باشد تورم را حذف می کنیم. اشتغال و مسکن مردم را درست می کنیم. حالا همه برعکس شده است. جالب است که موفقیت ها را ناشی از خودشان می دانند و خرابی ها را ناشی از عملکرد دولت گذشته. این در حالی بود که همه اطلاعات وضعیت موجود را داشتند و با اطلاع از آن می گفتند چنین اقداماتی را انجام می دهیم. حالا اگر چنین نتیجه ای حاصل نشده ، معلوم می شود که علم اش را نداشته اند و همچنین فاقد آن نیرویی بوده اند که بتواند دارای تجربه اجرایی برای حل مسایل باشد. از این رو یک استاندارد دوگانه ای را به جامعه ارائه کردند به این معنا که اهداف وعده داده شده با ابزار علمی و وعده هایشان هماهنگ نبود. باحذف گسترده نیروهای علمی و توانمند این وضعیت بسیار تشدید شد و بعید است که بتوانند در این باره خود را بازسازی کنند. حداقل در ترمیم کابینه دولت و سه وزیری که برای وزارتخانه ها در آینده آقای رئیسی معرفی خواهد کرد این مساله به خوبی نمایان خواهد شد. دعا می کنیم و خوشحال می شویم که بتوانند نیروهای خوبی را برای سه وزارتخانه معرفی کنند و همچنین به خوبی بتوانند به بازسازی سازمان کار خود بپردازند.
آیا می توانند با این شرایط یکدستی قدرت را حفظ کنند؟
امکان ندارد. این شیوه ، به حذف همه جانبه درونی هم کشیده می شود. رقیب حذف شده، حالا به حذف تدریجی خودشان هم رسیده است. در عین حال بدون انسجام درونی، و حل مشکلات با جهان، امکان ادامه کار به نظر من بسیار دشوار است. امیدوارم نظرم اشتباه باشد. ولی یک مقایسه ایران با کشورهای همسایه می بینیم که از نظر زندگی مردم خیلی پسرفت داشته ایم. خیلی داریم از جهان عقب می مانیم . این شیوه حکمرانی، شایسته مردم فرهیخته ایران نیست. به همین دلیل داریم با یک خطر مهیب تر مواجه می شویم که آن هم مهاجرت نخبگان آن هم حتی به صورت شرکتی است. این برای ما یک ضایعه ملی است. و متاسفانه از خودمان سوال نمی کنیم که چه کرده ایم بهترین های نخبگان ما دارند از ما فرار می کنند؟
آیا سیاست کلان تندروها در این باره شدیدتر و بسته تر می شود یا سیاست های دولت رئیسی ، تعدیل خواهد شد؟
اول این که جامعه این گونه ادامه نخواهد یافت و وضعیت وخیمی را من پیش بینی می کنم. بی تردید عده ای در باره تندروی های خود تجدید نظر خواهند کرد، و متاسفانه بخشی هم به مشی خود ادامه خواهند داد و جامعه را با بن بست مواجه خواهند کرد. البته بسیار دشوار است که من بگویم حوادث آینده تندروها را به کدم سمت و سو می برد.
با شکست دوقطبی سازی، آیا با یک پارادایم شیفت در باره تغییر سیاست ها به سوی معقول شدن، جهانی شدن، و تعمیق روندهای قانونی در داخل کشور مواجه خواهیم بود؟
اگر نکنند، جامعه در مقابلشان می ایستد و مهار جامعه از اختیارشان خارج خواهد شد. یا باید در برابر طوفان واقعیت سرخم کنند تا آسیب نبینند یا ایستادگی روبه روی آن ها هزینه سنگینی دارد. فراموش نکنیم دو قطبی سازی ها ضد کیان ملی، رهبری، مردم و منافع آنان است. بدون شکل گیری رونق اقتصادی و میدان دادن به متولیان آن یعنی تولید کنندگان، مردم، کیان ملی و رهبری تضعیف می شود و متاسفانه در شرایط کنونی تضعیف روندهای مثبت به زندگی روزمره تبدیل شده است.
انتظار جامعه از دولت در یکسالگی چیست؟
در قرآن ما آیه ای داریم که می فرماید أحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن یُتْرَکُوٓاْ أَن یَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡکَٰذِبِینَ آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟و محققا ما اممی را که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوردیم، و همانا خدا دروغگویان و راستگویان را کاملا میشناسد.(آیات دو و سه سوره احزاب) .
جامعه منتظر آن است که آن چه قبل از انتخابات یا در خلال آن وعده دادند یعنی رفع گرانی ، عدم گره زدن معیشت مردم به برجام و ساخت سالی یک میلیون مسکن تحقق یابد. آن سفره های رنگین، و آن تورم کاهش یافته و دیگر وعده ها حالا به کجا رسیده است؟ چرا بعد از یک سال وضعیت مردم بسیار وخیمتر شده است. از همه بدتر مردم در کمال بی صداقتی مشاهده می کنند که مقصر همه شکست ها، دولت قبلی است، و هرچه مثبت است محصول عملکرد این دولت است. این نشان می دهد که تیم حاضر اساسا حکومت داری نمی داند. چون برنامه ها دارای یک ساختار و روند از گذشته به حال هستند.