ایران از یک بازیگر منطقهای تبدیل به یک پدیده و معمای امنیتی در سطح بینالمللی و وارد یک بازی با ریسک بالا میشود؛ زیرا امروز این روسها هستند که برای اولینبار بعد از جنگ جهانی دوم، جنگی را در قلب اروپا به راه انداختهاند؛ استنباط اروپا و آمریکا از این جنگ این است که روسیه به دنبال تغییر ساختار در نظام اروپایی است.
سفارت روسیه در باغ اتابک واقع در خیابان نوفللوشاتو این روزها محل رفتوآمدهای دیپلماتیک بسیاری است. اما این رفتوآمدها غرب را نگران کردهاست. کاخ سفید اخیرا علاوه بر آنکه مدعی بررسی راهاندازی خط مونتاژ پهپاد ایرانی در روسیه شده گفته است که ایران تا یکسال دیگر از روسیه جنگنده سوخو۳۵ میگیرد. همچنین به گفته واشنگتن، تهران قرار است موشک بالستیک در اختیار مسکو قرار دهد. البته این بدهبستان نظامی از منظر اقتصادی و نظامی در شرایطی که دو کشور تحریم هستند، منطقی است.
به گزارش دنیای اقتصاد، نزدیک به ۱۰ماه از آغاز جنگ نظامی روسیه علیه اوکراین میگذرد؛ جنگی که فقط روسیه و اوکراین را درگیر خود نکرده، بلکه در یکسو غرب بهشدت درخصوص سرنوشت اوکراین نگران است و در سوی دیگر بر اساس آنچه غربیها ادعا کردهاند بهدلیل ارسال پهپادهای ایران به روسیه و استفاده از آن در جنگ، ایران نیز نامش با این جنگ گره خورده است.
اخیرا نیز آمریکا مدعی شده که ظاهرا ذخایر پهپادی روسها تمام شده و دوباره در حال شارژ شدن است. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید روز گذشته ادعا کرد که تهران و مسکو در حال بررسی راهاندازی خط مونتاژ پهپاد در روسیه برای استفاده در حملات علیه اوکراین هستند. پنجشنبه گذشته نیز ند پرایس، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا گفت: «ما نسبت به انتقال تکنولوژی پهپادی میان تهران و مسکو بهشدت نگران هستیم.» البته ایران و روسیه بارها تاکید کردهاند که از پهپادهای ایران در جنگ روسیه علیه اوکراین استفاده نشده است و واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل در نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره اوکراین ارسال سلاح از ایران را اتهامی بیاساس خواند و گفت که مجموعه صنعتی و نظامی روسیه میتواند بدون کمک گرفتن از دیگران به اهداف خود دست پیدا کند. باوجوداین تعمیق همکاریهای نظامی تهران و مسکو بر کسی پوشیده نیست و بر اساس گزارش فرانس۲۴ به نقل از جان کربی، مسکو سطح بیسابقهای از حمایت نظامی و فنی را به تهران ارائه میکند که روابط دو کشور را به یک مشارکت دفاعی تمامعیار تبدیل خواهد کرد.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در نشست خبری روز شنبه همچنین گفت که روسیه مشغول آموزش خلبانان ایرانی برای استفاده از جنگندههای سوخو-۳۵ است و جمهوری اسلامی قادر خواهد بود تا یک سال آینده این جنگنده را از مسکو تحویل بگیرد. کربی خاطرنشان کرد که این جنگندهها، نیروی هوایی ایران را در مقایسه با همسایگان منطقهای آن به میزان قابل توجهی تقویت خواهد کرد. پیشتر نیز چند بار بحث دریافت سوخو۳۵ از روسیه مطرح شده بود؛ اولینبار اواسط شهریور ماه بود که امیر سرتیپ حمید واحدی، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در گفتوگویی اعلام کرد که خرید جنگندههای سوخو۳۵ از روسیه در دستورکار نیروی هوایی است و بار دوم نیز اواخر آبان ماه چند رسانه شخصی و تلگرامی خبرنگاران روسی که در زمینه ایران کار میکنند، از تحویل ۶۰فروند جنگنده پیشرفته سوخو۳۵ به ایران خبر دادند. اما امروز دولت آمریکا با هشدار درخصوص همکاریهای گسترده نظامی میان ایران و روسیه مدعی شده که مسکو قرار است به زودی جنگندههای سوخو به تهران تحویل دهد.
البته بر اساس آنچه واشنگتن اعلام کرده است بدهبستان نظامی مسکو و تهران به همینجا ختم نمیشود و جان کربی گفته که مسکو به دنبال دریافت صدها موشک بالستیک از تهران است؛ اما ایالات متحده نمیداند که چرا این توافق تاکنون انجام نشده است. این در حالی است که کربی چهارشنبه گذشته گفته بود آمریکا نمیتواند ارسال موشکهای بالستیک ایران به روسیه را برای استفاده علیه اوکراین تایید کند.
همکاریهای نظامی ایران و روسیه شاید از یک جهت برای کشور مثبت باشد، اما از جنبه دیگر در بحبوحه جنگ اوکراین، این همکاریها میتواند پیامدهایی برای کشور داشته باشد. درحالیکه کشورهای غربی، ایران را شریک و همراه روسیه در جنگ اوکراین تلقی میکنند این مساله میتواند به چالشی تبدیل شود. زیرا طبق سند امنیت ملی و سند دفاع ملی آمریکا، روسیه تبدیل به یک چالشگر فوری شده و در همین مقطع زمانی روابط ایران با روسیه در حال عمیق شدن است. این تعمیق روابط استراتژیک دو سو دارد؛ یکسو این است که ما سوخو۳۵ میگیریم. با نگاه مثبت این تعمیق روابط استراتژیک میتواند روی موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران در منطقه تاثیرگذار باشد. اما وجه دیگر این است که این همکاریها میتواند نگرانیهای آمریکا را در منطقه تشدید کند و منجر به واکنش یکپارچه غرب شود.
در این شرایط ایران از یک بازیگر منطقهای تبدیل به یک پدیده و معمای امنیتی در سطح بینالمللی و وارد یک بازی با ریسک بالا میشود؛ زیرا امروز این روسها هستند که برای اولینبار بعد از جنگ جهانی دوم، جنگی را در قلب اروپا به راه انداختهاند؛ استنباط اروپا و آمریکا از این جنگ این است که روسیه به دنبال تغییر ساختار در نظام اروپایی است. بنابراین ایران در اینجا به یک بازیگر همراه و همکار با روسیه در چنین پروسهای تبدیل میشود. اما در شرایطی که ایران و روسیه در این موقعیت قرار گرفتهاند و غرب چنین نگاهی به آنها دارد، یک تفاوت عمده باعث میشود که نوع تقابل غرب با این دو فرق داشته باشد و آن هم اینکه روسیه بمب اتم دارد. یعنی سلاحی که برایش بازدارندگی ایجاد میکند و کشورها نمیتوانند هر طور که مایل هستند با روسیه برخورد کنند.
لذا به همین دلیل ممکن است غرب در نهایت به توافقاتی با روسیه برسد. زیرا جنگ روسیه و اوکراین سرانجام یک روز پایان میپذیرد و در آن موقعیت، بازیگران به یکدیگر امتیازاتی خواهند داد و بدهبستانهایی صورت میپذیرد. به نظر میرسد در آن مقطع، ایران در شرایط پیچیدهای قرار خواهد گرفت. حتی شاید پیش از پایان جنگ، تهران با تشدید فشارها بهدلیل همراهی با مسکو مواجه شود. تا به امروز نیز کشورهای غربی هر تلاشی را برای تحت فشار قرار دادن ایران بهکار گرفتهاند و حتی درخصوص اینکه آیا واقعا در جنگ اوکراین از پهپادهای ایرانی استفاده شده، تحقیقاتی آغاز شده است.
ضمن اینکه در این پروسه فشارها میتواند بر ایران طبق پاراگراف چهارم ضمیمهB قطعنامه ۲۲۳۱ افزایش پیدا کند و ایران ناقض این قطعنامه خوانده شود. همچنانکه سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید نیز مدعی شد که این انتقال تسلیحات میان ایران و روسیه ناقض قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل است. ایران باید به این نکته توجه داشته باشد که اگر یک قدرت منطقهای خود را وارد یک سیاست خارجی موازنه مثبت مبتنی بر تنوعسازی سبد سیاست خارجیاش نکند، بهطور بالقوه میتواند وجهالمصالحه شود. در این بین چون امروز برای غرب مهمترین اولویت، بحث جنگ اوکراین است و نه برجام و تمرکزشان را بر پایان دادن این جنگ معطوف کردهاند، میخواهند در زنجیره تامین تسلیحات روسیه اخلال ایجاد کنند و یکی از قطعات این زنجیره نیز ایران است. در نتیجه امروز اروپا و آمریکا میتوانند با تشدید تحریمها علیه ایران، تهران را از بازیگری در کنار مسکو دور کنند. معنای ضمنی این مساله هم این است که برجام تا اطلاع ثانوی در حاشیه قرار دارد و فعلا تمرکز غرب بر تشدید تحریمها بر ایران با هدف قطع همکاری با روسیه است. در این شرایط اگر صدور قطعنامههای آژانس علیه ایران نیز سرعت داده شود شاید حتی تا قبل از پایان سال یعنی ماه مارس که نشست شورای حکام برگزار میشود، شاهد مرگ برجام باشیم.
همکاریهای نظامی ایران و روسیه از دو جنبه مثبت و منفی قابل ارزیابی است. محمود شوری، کارشناس مسائل روسیه در پاسخ به روزنامه «دنیایاقتصاد» درباره وجوه مثبت و منفی تعمیق روابط راهبردی روسیه و ایران در بحبوحه جنگ اوکراین گفت: «در حال حاضر شرایط ویژهای برای ایران وجود دارد و تهران ناگزیر است که در این شرایط سخت از حق انتخابهای محدودی که دارد، استفاده کند.» شوری ادامه داد: « در طرف مقابل، روسیه نیز در شرایط خاصی قرار دارد که کم و بیش بهدلیل تحریمهای غرب با فشارهای متعددی مواجه است. در نتیجه هم ایران و هم روسیه دلایل زیادی برای همکاری با یکدیگر دارند و در این فضا بحث همکاریهای اقتصادی برای هر دو طرف مهم است.»
به گفته این کارشناس، این نکته را نمیتوان نادیده گرفت در شرایطی که روسیه در حال جنگ با اوکراین است هر نوع همکاری نظامی با آن میتواند تبعاتی اخلاقی، حقوقی و سیاسی برای ایران داشته باشد. وی افزود: «لذا نباید به همکاریهای نظامی فقط از منظر تامین نیازهای نظامی کشور نگاه کرد، بلکه باید از بعد اخلاقی، سیاسی و حقوقی نیز آن را مورد توجه قرار داد.» شوری همچنین به این موضوع نیز اشاره کرد که تجربیات تاریخی نشان میدهد ایران فقط در شرایط خاص میتواند برخی از نیازهای خود به تسلیحات استراتژیک را از کشوری مانند روسیه دریافت کند. این کارشناس تاکید کرد: «یعنی روسیه در شرایط عادی ممکن است این تسلیحات استراتژیک را به ایران واگذار نکند.» شوری در عین حال گفت: «در بعد دیگر یک فضاسازی روانی نیز در سطح بینالمللی درباره همکاریهای نظامی ایران و روسیه در حال شکل گرفتن است. درحالیکه بسیاری از کشورهای دیگر همکاریهای نظامی خود را حتی با روسیه انجام میدهند، اما مساله همکاریهای تهران و مسکو بهشدت مورد توجه قرار گرفته است. درواقع شرایط ایران باعث شده است که درخصوص نوع روابط نظامی ایران و روسیه فضاسازی صورت بگیرد.» این کارشناس در نهایت گفت که این همکاریها همزمان با جنگ اوکراین میتواند تبعات سیاسی برای کشور به همراه داشته باشد.