bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۹۸۳۸۷

چرا وجود انجمن ایران‌شناسی فرانسه از تعطیلی آن سودمندتر است؟

چرا وجود انجمن ایران‌شناسی فرانسه از تعطیلی آن سودمندتر است؟

در مورد انجمن ایران‌شناسی فرانسه، اما شرایط با BIPS فرق می‌کند. بخش عمده‌ای از فعالیت‌های انجمن ایران‌شناسی فرانسه معطوف به ادبیات معاصر، سیاست معاصر و مسائل جامعه‌شناسی، مردم‌شناس و قوم‌نگاری معاصر بود. همه این مسائل، موضوعات شائبه‌برانگیزی بودند و همواره زیر رصد دولت ایران بود و دولت ایران خیلی از نتایج تحقیقات این مرکز راضی نبود.

تاریخ انتشار: ۰۹:۲۵ - ۱۷ دی ۱۴۰۱

مجید تفرشی در روزنامه اعتماد نوشت: برخورد با موسسات مطالعات ایرانی در کشور‌های دیگر یا نمایندگی‌های آن‌ها در ایران، بحث جدیدی نیست و در دهه‌های متمادی این اتفاق رخ داده است، حتی قبل از انقلاب هم چنین حساسیت‌هایی وجود داشت. این نوع انجمن‌ها تحت کنترل حکومت ایران یا تحت نظارت دورادور ایران هم نیستند و به‌ندرت پیش می‌آمد که صددرصد فعالیت‌های‌شان با نظر حکومت ایران مطابق باشد.

طبیعتا هر زمان روابط ایران با کشور دیگری بهتر بود، تنش در رابطه با چنین انجمن‌ها و مراکزی کمتر بود، ولی هرقدر روابط دچار اشکالات بیشتری می‌شد، تنش‌ها هم افزایش پیدا می‌کرد. زمان شاه به دلیل روابط حسنه تهران با غرب، تنش با مراکز اینچنینی متعلق به کشور‌های غربی کمتر بود، ولی حتی در آن زمان هم تنش‌ها صفر نبود.

بعد از انقلاب به دلیل ماهیت غرب‌ستیزی جناح‌هایی از بخشی از حاکمان جدید ایران، این حساسیت‌ها افزایش یافت. حتی در دوران انقلاب هم در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب یکی از اهداف انقلابی‌ها برای حمله، انجمن فرهنگی ایران و امریکا، انجمن فرهنگی ایران و انگلیس، بریتیش کانسیل یا شورای فرهنگی بریتانیا و حتی موسسات آموزش زبان وابسته به این دو کشور بود.

بعد از انقلاب مرکز فرهنگی ایران و امریکا پس از اشغال سفارت به کلی تعطیل شد، اما در مورد انگلیس و فرانسه همواره این شائبه از سوی حکومت وجود داشت که این مراکز، محل فعالیت علیه ایران است و به نوعی شائبه سیاسی بودن در مورد آن‌ها وجود داشت. همه کشور‌ها تقریبا فعالیت‌های فرهنگی آکادمیک و علمی در ایران داشته‌اند؛ چه این فعالیت‌ها از طریق یک دفتر مستقل انجام شود یا از درون سفارت این کشورها، ولی بریتانیا و فرانسه دفاتر مستقل داشتند.

در مورد فرانسه، انجمن ایران‌شناسی فرانسه بود که وابسته به مرکز مطالعات علوم‌انسانی فرانسه بود. درمورد بریتانیا موسسه ایران‌شناسی بریتانیا یا BIPS British Institute of Persian Studies بود. این دو مرکز فعالیت گسترده‌تری نسبت به کشور‌های دیگر داشتند و اداره و دفتر مستقل داشتند و هنوز هم دارند. در مورد موسسه ایران‌شناسی بریتانیا BIPS به دلایل مختلفی علی‌رغم فراز و فرود‌های شدید در روابط ایران و بریتانیا، BIPS توانست به فعالیت خودش ادامه بدهد و هنوز هم تا حد زیادی به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد.

یکی از دلایل اصلی کمتر بودن حساسیت روی این مرکز، این بود که BIPS نوع فعالیت خودش را از ابتدا روی ایران باستان، سده‌های میان و قرون گذشته متمرکز کرده بود و فعالیت‌های آن کمتر در حوزه ایران معاصر بود. فعالیت این مرکز آن‌قدر محدود و متمرکز است که بود و نبودش چندان برای حکومت ایران نگرانی ایجاد نمی‌کند. حداکثر فعالیت‌ها در حال حاضر در حد تهیه خوابگاه برای یکی، دو دانشجوی بورسیه، اعزام اساتید برای سفر‌های کوتاه به ایران یا اعزام اساتید ایرانی به خارج است.

در دوره‌هایی فعالیت‌ها گسترده‌تر بود، مثلا در سال ۲۰۰۶ کنفرانس جهانی دوسالانه ایران‌شناسی در لندن برگزار می‌شد و بدون دردسر این مرکز کمک کرد تا بیش از ۱۰۰ ایرانی برای شرکت در این کنفرانس ویزا دریافت کنند، ولی از آن زمان روز به روز فعالیت‌های این مرکز محدود‌تر شده است.

در مورد انجمن ایران‌شناسی فرانسه، اما شرایط با BIPS فرق می‌کند. بخش عمده‌ای از فعالیت‌های انجمن ایران‌شناسی فرانسه معطوف به ادبیات معاصر، سیاست معاصر و مسائل جامعه‌شناسی، مردم‌شناس و قوم‌نگاری معاصر بود. همه این مسائل، موضوعات شائبه‌برانگیزی بودند و همواره زیر رصد دولت ایران بود و دولت ایران خیلی از نتایج تحقیقات این مرکز راضی نبود.

آدم‌هایی که در این مرکز کار می‌کردند، بعضا ایران‌شناس‌ها، خاورمیانه‌شناس‌ها یا اسلام‌شناس‌های بسیار بزرگ و برجسته‌ای بودند. افرادی مانند برنارد هورکاد یا رمی بوشارلا یا یان ریشار یا کریستف بالایی و چندین دانشمند برجسته دیگر با این مرکز همکاری می‌کردند.

حساسیت روی بسیاری از این افراد، چون با مسائل روز سر و کار داشتند، بسیار بیشتر بود. در سال‌های اخیر هم شاهد بودیم که برای برخی از همکاران انجمن ایران‌شناسی فرانسه گرفتاری پیش آمد. از جمله این افراد خانم دکتر فریبا عادل‌خواه بود که همواره از ایران حمایت می‌کرد و نهایتا به دلیل ارتباطی که از طریق این انجمن داشت دستگیر شد که به نظر شخص من ایشان تا جایی که اطلاعات من اجازه می‌دهد، هیچ کار خلافی انجام نداده است و قربانی تنش‌های بین دو کشور شده است.  

تا به امروز دولت ایران انجمن ایران‌شناسی فرانسه را تحمل کرده بود و به نظر من اگر مدیریت خوبی می‌شد، خروجی نهایی این انجمن و موسسه BIPS با همه نگرانی‌هایی که از سوی دستگاه دیپلماسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران وجود داشت، به سود ایران بود.

این ارتباطات فرهنگی، نسبت به رسانه‌های فارسی‌زبان و غیرفارسی‌زبانی که نسبت به ایران مغرض هستند، چهره متوازن‌تری از ایران ارایه می‌کند و نمایش متعادل‌تر نسبت به ایران در خارج از کشور دارند. به نظر من فعالیت این موسسات شرایطی را ایجاد می‌کرد که ایران همواره در آن برنده بود. اینکه عده‌ای در ایران دوست دارند، هر کسی در ایران فعالیت می‌کند، در مشت و رصد بخش‌هایی خاص از حکومت باشد، یک مطالبه ناممکن و غیرعملی است.

در مجموع با هر مقیاس و محکی، وجود و فعالیت انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران، از نبود و تعطیلی‌اش سودمندتر بود و ضرر‌های احتمالی فعالیت چنین مجموعه‌ای خیلی کمتر از فواید قطعی فعالیت آن است. اگر تصور منفی از این مرکز وجود دارد، تصور نادرستی است.

اقدامی که توسط وزارت خارجه در تعطیلی انجمن ایران‌شناسی فرانسه صورت گرفت، یک اقدام واکنشی و عکس‌العملی در برابر اقدام مجله شارلی ابدو است و طبیعتا اقدامی تلافی‌جویانه محسوب می‌شود. تصور من این است که به احتمال زیاد این تعطیلی دایمی نیست و صرفا یک اعتراض با صدای بلند است. اما قربانی این اعتراض خیلی نادرست انتخاب شده است.

به نظر من انجمن ایران‌شناسی فرانسه با همه اختلاف نظر‌هایی که همیشه با حکومت ایران داشته، در مجموع باز بودنش نسبت به بسته بودنش برای ایران همواره سودمندتر بود. با توجه به تلاشی که برای انزوای سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی در دنیا می‌شود، بستن همین کوره‌راه‌ها و منافذ به دست خود ایران، نوعی خودسوزی و خودزنی است. البته در گذشته اقدام ایران در تعطیلی فعالیت‌های شورای فرهنگی بریتانیا 

(British Council) در ایران، یک اقدام دایمی بود. اما موضوع آن مرکز متفاوت بود و مقایسه آن با انجمن ایران‌شناسی فرانسه، قیاس دقیقی نیست. شورای فرهنگی بریتانیا در سال ۱۳۸۸ قربانی تاسیس تلویزیون فارسی BBC و چالش و تنش‌های دیپلماتیک میان تهران و لندن شد. تعطیلی شورای فرهنگی بریتانیا در مقابل تعطیل شدن رایزنی فرهنگی ایران در لندن و خانه فرهنگی ایران در لندن شد.

اگر بخواهیم انجمن ایران‌شناسی فرانسه را با معادل انگلیسی‌اش مقایسه کنیم، باید فعالیت‌های آن را با BIPS مقایسه کنیم که علی‌رغم چالش‌های موجود در روابط تهران و لندن به کار خود ادامه داده است، کتابخانه‌اش هم دایر است و تا چندی پیش همچنان جلساتی مرتبط با باستان‌شناسی ایران برگزار می‌کرد.

هر چند فعالیت‌های BIPS به شکل تمام‌عیار ادامه ندارد، اما این مرکز همچنان باز است. از زمانی که حدود ۳۰۰ سال پیش بحث ایران‌شناسی، خاورمیانه‌شناسی، اسلامی‌شناسی و شرق‌شناسی مطرح شده است، همیشه این شائبه‌ها وجود داشته که آدم‌هایی که در این زمینه‌ها فعالیت می‌کنند و تخصص دارند، افراد مستقلی نیستند و خیرخواه ایران نیستند. الان هم بعد از گذشت سه قرن، به دلیل تنش‌های موجود در روابط تهران با اروپا و امریکا، همچنان این دیدگاه وجود دارد و نسبت به گذشته تشدید شده است.

اما واقعیت این است که اصل موضوع مطالعات ایران، علی‌رغم چالش‌هایی که هرازگاهی در روابط ایران و بقیه کشور‌ها پدید می‌آید، برای ایران منفعت زیادی داشته است و ایران‌شناسان چهره‌ای مناسب‌تر، منصفانه‌تر و بهتری را به دنیا عرضه کرده‌اند و موجب کاهش غرض‌ورزی و نگاه‌های سیاه‌نمایانه، منفی و دروغ‌پردازی نسبت به ایران در جوامع غربی شده‌اند.

توقع اینکه این ایران‌شناسان غربی نوکر، پیرو، تحت نظارت و تحت اختیار حکومت باشند، توقع بی‌جایی است. اما در مجموع می‌توان این انتظار را داشت که با وجود این افراد و انجمن‌ها، چهره متوازن‌تر، سالم‌تر، درست‌تر و راستین‌تری از ایران چه در مطالعات کلاسیک و چه در مطالعات معاصر از ایران عرضه شود.

bato-adv
bato-adv
bato-adv