bato-adv
کد خبر: ۶۰۱۵۶۳
ماليات به اسم نه به رسم

آیا افزایش سهم مالیات در بودجه دولت معنای خوبی دارد؟ 

آیا افزایش سهم مالیات در بودجه دولت معنای خوبی دارد؟ 
عبدی نوشت: سه شرط برای افزایش مالیات وجود دارد. اول؛ تاثیر مثبت آن بر افزایش تولید خالص داخلی. دوم؛ حداکثر رعایت انصاف در هزینه کردن و احترام به رای و نظر مردم در هزینه‌ها، با شفافیت کامل. سوم؛ حداکثر کوشش برای اینکه درآمد‌های دولت تحت عنوان رانت میان دیگران توزیع نشود. هر سه شرط فعلا مفقود است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۱ - ۲۸ دی ۱۴۰۱

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: این گزاره که مالیات در ایران اندک است و به جای آن فروش منابع نفتی بودجه را تامین می‌کند و این یکی از مهم‌ترین علل وضعیت ناپایدار و عقب‌ماندگی سیاست و ماهیت دولت در ایران است، به گزاره‌ای نسبتا پذیرفته شده نزد عموم صاحب‌نظران تبدیل شده است، از این رو باید به هر سیاستی که به افزایش سهم مالیات در تولید ناخالص ملی و بودجه می‌انجامد کمک کرد، ولی این یک روی قضیه است.

برای افزایش مالیات وجود چند شرط مهم است؛ اول اینکه دولت باید در تقسیم و توزیع هزینه‌ها پاسخگو باشد و اتلاف منابع نکند. در همین بودجه ۱۴۰۲، ردیف‌های زیادی وجود دارند که افزایش بی‌مورد پیدا کرده‌اند و نهاد‌هایی هستند که کارایی لازم را ندارند و مردم نیز موافق پرداخت بودجه به آن‌ها نیستند.

اگر بودجه محصول مالیات ملت است، باید مطابق منافعی که به مردم می‌رساند، خرج شود. نه اینکه بودجه سرسام‌آور به صدا و سیمایی تعلق بگیرد که هیچ کارکرد مثبتی ندارد و در برابر چند رسانه آن سوی آب منفعل و ناتوان است و مرجعیت رسانه‌ای را از داخل به خارج منتقل کرده است. یا نهاد‌هایی که بعضا معلوم نیست این بودجه‌ها را چه کار می‌کنند و چرا باید ده‌ها درصد بودجه آن‌ها طی یک سال اضافه شود و عملکرد گذشته آنان هم بر کسی روشن نیست و اصولا پاسخگو هم نیستند گویی از مردم طلبکار هستند.

همه این‌ها درحالی است که حقوق کارکنان دولت به طور متوسط فقط ۲۰ درصد اضافه می‌شود، درحالی که تورم بالای ۴۰ درصد است! از سوی دیگر افزایش مالیات باید همراه با افزایش تولید ناخالص داخلی باشد. درست است که فرار مالیاتی داریم ولی این امر به معنای آن نیست که می‌توان مالیات را به صورت کلی اضافه کرد، فرار‌های مالیاتی قبلی همچنان جای خود باقی می‌مانند. یکی از آشنایان دیروز تعریف می‌کرد که همسرش تتو کرده و نزدیک به ۳ میلیون تومان برای کمتر از دو ساعت کار پرداخته است درحالی که نه مالیاتی داده و نه تتو‌کننده درآمدش را جایی ثبت می‌کند.

از این مشاغل زیاد هستند ولی، چون رسمیت ندارند، دولت اقدامی برای اخذ مالیات از آن‌ها نمی‌کند؛ لذا هنگامی که در شرایط رکودی مالیات را افزایش می‌دهید، این افزایش یا منتقل به رشد تورم می‌شود، یا موجب بسته شدن بنگاه و فرار سرمایه می‌گردد. همه این حالات به زیان مردم و دولت است. اگر اضافه کردن مالیات به همین سادگی بود، حتما همه دولت‌ها هر روز مالیات را زیادتر می‌کردند. مالیات یعنی پولی که دولت می‌گیرد و به ازای آن به مردم خدماتی می‌دهد که موجب رونق می‌شود و اگر مالیات موجب رکود و تعطیلی یا انتقال به تورم شود، این به زیان جامعه است.

ازسوی دیگر آن دولتی حق افزایش مالیات را دارد که در هر زمینه، حداکثر درآمد‌ها را به دست آورد. چگونه می‌توان هزاران خودرو را زیر قیمت فروخت و رانت کلان چند هزار میلیارد تومانی به جیب این و آن سرازیر کرد، بعد از کارکنانی با حقوق اندک مالیات گرفت و همه مردم ازجمله فقرا نیز ملزم به پرداخت مالیات ارزش افزوده شوند؟ این ظلم آشکار است.

شاید بتوان این‌گونه از مردم پول گرفت، ولی هر چه باشد رسم مالیات چنین نیست، حتا اگر اسمش مالیات باشد. پس سه شرط برای افزایش مالیات وجود دارد.

اول؛ تاثیر مثبت آن بر افزایش تولید خالص داخلی

دوم؛ حداکثر رعایت انصاف در هزینه کردن و احترام به رای و نظر مردم در هزینه‌ها، با شفافیت کامل

سوم؛ حداکثر کوشش برای اینکه درآمد‌های دولت تحت عنوان رانت میان دیگران توزیع نشود. هر سه شرط فعلا مفقود است.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین