اروپایی، تقریبا جوان، مطرح، روزمهدار، سازگار با شرایط ایران و کاریزماتیک؛ باید منتظر اوایل اسفند ماند!
تیم ملی فوتبال ایران همچنان بدون سرمربی است؛ ایران که قبل از جام جهانی، دراگان اسکوچیچ کروات را برکنار کرد و دوباره سکان هدایت را به دستان کارلوس کیروش پرتغالی سپرد، روزهای خوبی را در قطر سپری نکرد. یک شکست سنگین مقابل انگلیس و یک شکست تلخ برابر آمریکا به رؤیای صعود تیم ملی به مرحله دوم جام جهانی پایان داد. نتایجی که کارلوس کیروش در قطر به همراه تیم ملی ایران گرفت، به قدری بحثبرانگیز شد که او فرصتی برای تمدید خودکار قراردادش به دست نیاورد.
اگرچه کیروش حمایتی بیرون از فدراسیون فوتبال برای تداوم همکاریاش با فوتبال ایران داشت؛ ولی شدت انتقادها از او به قدری زیاد شد که رفتهرفته فدراسیون را به سمت مذاکره با گزینههای جدیدتر سوق داد. از زمانی که جام جهانی به اتمام رسیده، هر روز صحبتهای جدیدی درباره سرمربی جدید تیم ملی ایران مطرح شود. البته شاید تا چند هفته پیش هنوز کارلوس کیروش به طور قطعی از فهرست گزینهها خارج نشده بود؛ ولی اعضای فدراسیون فوتبال هفته پیش به این نتیجه رسیدند که دانش فنی این مرد پرتغالی دیگر برای فوتبال ایران کارگر نیست. ازاینرو بحث مربی جدید مطرح شد. دراینبین مثل هر بار دیگری که قرار شده مربی تازهای معرفی شود بحث درباره ایرانیبودن و خارجیبودنش شدت گرفته است.
در روزهای نخست، مهدی تاج و دیگر اعضای فدراسیون فوتبال ایران از این گفتند که چندین گزینه داخلی همچنان در فهرست نهایی فدراسیون فوتبال قرار دارند. با این حال اسامی مطرحشده چندان واقعی به نظر نمیرسید. علی دایی، یحیی گلمحمدی، امیر قلعهنویی، جواد نکونام و فرهاد مجیدی در زمره گزینههایی بودند که از آنها بهعنوان کاندیدای هدایت تیم ملی نام برده میشد. واضح است که در بین این اسامی یکی، دو نفر به واسطه اتفاقات اخیر خیلی زود از چرخه خارج میشوند و بقیه هم که تیم دارند و بعید بود به این سادگیها بتوان رضایت باشگاهها را به دست آورد.
با این حال، اصرار فدراسیون فوتبال مبنی بر اینکه قرارداد سرمربی جدید باید تا پایان جام ملتها باشد، این فرضیه را قوت بخشید که سرمربی ایرانی است. در واقع استدلال بر این بود که مربی خارجی حاضر به بستن قرارداد کوتاهمدت با فدراسیون فوتبال نخواهد بود. چنین شد که اسم امیر قلعهنویی بهعنوان تنها گزینه موجود مطرح و حتی شایعه شد که اعضای فدراسیون در پی رایزنی با باشگاه گلگهر هستند تا هدایت تیم ملی را برای بار دوم به دستان قلعهنویی بسپارند. موردی که طبیعتا رنگ واقعیت به خود نگرفت و از سویی با تکذیب اعضای مدیریتی باشگاه گلگهر هم روبهرو شد. در چنین شرایطی یکباره گزینهای عجیبتر هم مطرح شده که جای تأمل دارد. در روزهای اخیر از هکتور کوپر، سرمربی آرژانتینی و مطرح فوتبال دنیا بهعنوان جانشین کیروش نام برده شده که به نظر میرسد بیش از باورپذیری، موضوعی پنهانی در دل داشته باشد.
کوپر به لحاظ سن وسال تقریبا همردیف کارلوس کیروش است و اگر قرار به همکاری با مربیای در این سطح بود، به نظر کیروش همچنان دست بالا را داشت. نکته عجیب این داستان، مطرحشدن نام این سرمربی در سایتی عربیزبان است که این یکی جای بررسی بیشتری دارد. فدراسیون هرگز حتی به کوپر فکر هم نکرده و به نظر میرسد مطرحشدن نام این سرمربی نوعی بازارگرمی برای او یا شاید جولان دلالانی باشد که رفتهرفته قصد دارند گزینههای خود را به فوتبال ایران تحمیل کنند.
با این حال در تازهترین اطلاعات بهدستآمده مشخص شده که حضور مجدد کارلوس کیروش در فوتبال ایران منتفی است و حتی هیچ مربی ایرانی قرار نیست روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند. فدراسیون فوتبال کارهای اولیه برای مذاکره با یک مربی کاریزماتیک اروپایی را استارت زده و اگر همه چیز خوب پیش برود، قریب به چند هفته دیگر، او به طور رسمی بهعنوان سرمربی انتخاب میشود. در واقع پازلی که فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی جدید تیم ملی در نظر گرفته، از چند قطعه تشکیل میشود که مربی مدنظر باید آنها را داشته باشد.
اولین فاکتور جوانی است. جوان نه به معنای کسی که تازه ابتدای راه است؛ بلکه به این معنی که سنوسالش کمتر از هکتور کوپر و کارلوس کیروش خواهد بود. مورد دوم، مطرح و سرشناسبودن این مربی است. فدراسیون فوتبال با توجه به سطح بازیکنان تیم ملی و البته توقعی که از فوتبال ایران در سطح بینالملل میرود، گزینههای کمنامو نشان را حذف کرده و قصد مذاکره با چهرهای مطرح را دارد. در این زمینه داشتن رزومه خوب هم مورد توجه قرار گرفته تا فقط این انتخاب بر پایه اسم و رسم مربی نباشد.
باوجوداین، بخش مشکلساز ماجرا که ممکن است مذاکره را کمی طولانیتر از حد ممکن کند، بند «سازگاری و هماهنگی با شرایط فوتبال ایران» است. ماجرا از این قرار است که ایران به واسطه تحریمهای اعمالشده، برای انتقال پول و واریز رقم دستمزد مربیان و بازیکنان خارجی با مشکلات زیادی همراه است. همین مهدی تاج پیشازاین با مارک ویلموتس قراردادی منعقد کرد که تحریمها مانع از انتقال به موقع دستمزد او شد. نتیجه شد آنکه ویلموتس یکطرفه قراردادش را فسخ و بعد از فدراسیون فوتبال ایران درخواست غرامت کرد. حالا به نظر میرسد رایزنی درباره این شرایط به درازا بکشد.
فدراسیون از مربی مدنظرش خواسته شرایط خاص ایران را در نظر داشته باشد تا اگر طبق عرف، نشد پول او دوماهه واریز شود، ماجرای استعفا و شکایت پیش نیاید. البته دراینبین تضمینهای لازم داده شده و طرفین باید بر سر جزئیات به توافق نهایی برسند.
نکته دیگری که دراینمیان در نظر گرفته شده، پرهیز از تکرار داستان دراگان اسکوچیچ است. مربیای که اگرچه نتایج خوبی گرفت؛ ولی کاریزمای لازم برای اداره رختکن تیم ملی را نداشت و نهایتا کار به جایی رسید که تعدادی از بازیکنان علیه او شده و مقدمات اخراجش از تیم ملی را فراهم کردند. کاریزما دیگر ویژگی مربیای است که قرار است بهزودی بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران معرفی شود. اروپایی، تقریبا جوان، مطرح، روزمهدار، سازگار با شرایط ایران و کاریزماتیک؛ باید منتظر اوایل اسفند ماند!