با یک حقوق ماهانه کامل در سوریه در حال حاضر میتوان ۲ گالن بنزین خریداری کرد. سوریها با افزایش هزینه حمل و نقل و برق به طور فزایندهای قادر به رفتن به محل کار نیستند. کارخانهها و نانواییها درهای خود را میبندند. صنعت لبنیات سوریه در حال سقوط است. هفته کاری در سوریه به چهار روز تقلیل یافته است. اگر دزدی از غلات اوکراینی در مقیاس صنعتی توسط روسیه در سال ۲۰۲۲ میلادی رخ نداده بود سوریه نیز در بحبوحه بحران فلج کننده گندم قرار میگرفت.
فرارو- چارلز لیستر از کارشناسان ارشد در انستیتو خاورمیانه است که مسائل سوریه را از نزدیک دنبال میکند. او با اندیشکده بروکینگز در دوحه نیز همکاری داشته است. تحقیقات او بر تروریسم، شورش و تهدیدات امنیتی زیردولتی در سراسر خاورمیانه به ویژه در شام متمرکز بوده است. اخیرا کار او تقریبا به طور انحصاری بر ارزیابی وضعیت درگیری در سوریه، به ویژه ساختار شورش ضد دولتی و اجزای مختلف گروههای سلفی تکفیری متمرکز شده است. او مشاور ارشد ابتکار عمل برای گفتگوهای سوریه در حوزه دیپلماسی خط دو با حمایت چند ملیتی بود که در جریان آن نزدیک به سه سال تعامل رو در رو و فشرده با رهبران بیش از ۱۰۰ گروه مخالف مسلح سوری داشته است.
لیستر به طور مکرر اطلاعاتی درباره سوریه را به رهبران سیاسی، نظامی و اطلاعاتی در ایالات متحده و سراسر اروپا و خاورمیانه ارائه داده است. کتاب " جهاد سوریه: القاعده، داعش و تکامل یک شورش" نوشته شده توسط لیستر که در سال ۲۰۱۶ میلادی توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد از سوی کارشناسان مسائل سیاسی مورد تحسین قرار گرفته است. او اکنون بر روی کتاب چهارم خود در مورد سوریه کار میکند که به سفارش انتشارات دانشگاه آکسفورد تهیه شده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، بحران سوریه قرار است در ماه مارس وارد سیزدهمین سال خود شود. اگرچه سطح خشونت در سراسر آن کشور امروز در مقایسه با سالیان گذشته نسبتاً پایین است، اما این بحران فاصله بسیار زیادی با پایان دارد. در داخل سوریه دست کم شش درگیری متمایز که بازیگران داخلی و دولتهای خارجی را شامل میشوند تا به امروز ادامه دارد و تمام آن منازعات بیش از آن که نشانی از آرام شدن داشته باشند در حال تشدید هستند.
سوریه ویران شده، جامعه از هم فروپاشیده و جامعه بین المللی حکومت اسد را برسمیت نمیشناسد. در هر نظرسنجی صورت گرفته از پناهجویان سوری در کشورهای همسایه سوریه آنان کماکان عدم تمایل خود را برای بازگشت به سوریه تحت حاکمیت اسد مورد تاکید قرار میدهند. در سال ۲۰۲۲ میلادی مهاجرت غیرقانونی سوریها به اروپا ۱۰۰ درصد افزایش یافت. احتمالا در سال ۲۰۲۳ میلادی نیز شاهد چنین روندی خواهیم بود.
به استثنای کارزار جاری علیه داعش سوریه دیگر در اولویت سیاستگذاری دولتهای دیگر قرار ندارد. در سالیان اخیر شنیدن ادعاهایی مبنی بر "پیروزی اسد" یا "جنگ تمام شده" به طور فزایندهای رایج شده است. این ادعاها تا به امروز نادرست بوده اند. با انتخابات قریب الوقوع ترکیه، کارزار روسیه در اوکراین، بحران انرژی ایران و خصومتهای منطقهای مداوم علیه ایران چشم انداز تحولات بی ثبات کننده عمده در سوریه در سال جاری قابل توجه خواهد بود.
باید اذعان کرد که هشدارها درباره موجهای جدید هرج و مرج در سوریه موضوع تازهای نیست. با این وجود، به نظر میرسد تقریبا تضمین شده که سال ۲۰۲۳ میلادی سال بی ثباتی بالقوه و تغییر دهنده بازی در سوریه باشد اگرچه تحولات منحصر به فرد در ترکیه، روسیه و ایران احتمالا به تغییرات قابل توجهی در سوریه دامن میزند مهمترین عامل تاثیرگذار مرتبط با وضعیت اقتصادی به ویژه وضعیت در داخل مناطق تحت حاکمیت حکومت سوریه است.
اگرچه تلاش اسد برای بقا با پیروی از اصل زمین سوخته از سال ۲۰۱۱ میلادی ضربه تضعیف کنندهای به اقتصاد سوریه وارد کرده، اما از سال ۲۰۱۹ میلادی به این سو زمانی که بحران نقدینگی لبنان اثرات مخربی بر همسایه سوری اش گذاشت آن کشور در مسیر فروپاشی مداوم قرار گرفته است. این مسیر از آن زمان ابتدا با پاندمی کووید ۱۹ و سپس تاثیرات جهانی تهاجم روسیه به اوکراین و اخیرا با کاهش شدید رشد اقتصادی ایران کوتاهتر شده است.
با ورود به سال ۲۰۲۳ میلادی فروپاشی اقتصادی سوریه به سرعت در حال خارج شدن از کنترل حکومت آن کشور است. بیش از نیمی از زیرساختهای اساسی کشور ویران شده، ۹۰ درصد سوریها در حال حاضر زیر خط فقر زندگی میکنند و ۷۰ درصد از آنان به کمکهای خارجی وابسته هستند. یک سال پیش یک دلار آمریکا ۳۶۰۰ لیره سوریه ارزش داشت، اما اکنون ارزش آن حدود ۶۸۵۰ لیره سوریه است. بودجه ملی سوریه در سال جاری کمترین بودجه سوریه است. در تلاش برای کاهش فشار بر کسری بودجه حکومت سوریه کاهش بیش تری بر یارانههای اصلی با ارزش واقعی ۴۰ درصد اعمال کرد.
اکنون شرایط زندگی در مناطق تحت کنترل حکومت سوریه در بدترین حالت خود قرار دارد. در یک روز "خوب" در دمشق پایتخت سوریه شهروندان در حال حاضر تنها دو یا سه ساعت برق دارند. اکنون بسیاری از سوریها از طریق سوزاندن پوست پسته، لاستیک و حتی مدفوع خانههای شان را گرم میکنند. با افزایش تورم میانگین حقوق ماهانه در دمشق امروز حدود ۱۵ دلار است، اما هزینه زندگی برای یک خانواده پنج نفره در حال حاضر بین ۴۲۷ دلار تا ۶۱۱ دلار تخمین زده میشود که افزایشی نزدیک به ۵۸۰۰ درصد از سال ۲۰۱۵ میلادی به این سو داشته است.
علیرغم آن که مدتی است هزینه زندگی در سراسر سوریه در حال افزایش بوده از اواخر سال ۲۰۲۲ میلادی پس از تصمیم ایران برای دو برابر کردن قیمت نفت عرضه شده به سوریه (به ۷۰ دلار در هر بشکه) و تقاضای بازپرداخت نقدی مبالغ مرتبط با سوختهای پیشتر صادر شده به سوریه از سوی ایران که ناشی از بحران اقتصادی داخلی درون ایران بوده محمولههای ارسالی سوخت به سوریه در فاصله اکتبر تا نوامبر ۲۰۲۲ کاهشی ۵۲ درصدی داشت و ایران در سه ماهه پس از آن سوخت کمتری در مقایسه با اکتبر ۲۰۲۲ میلادی به سوریه ارائه کرده است.
آخرین کشتی حامل نفت ایران به سوریه در ماه دسامبر حرکت کرد و به نظر نمیرسد تا ماه مارس دیگر برنامه ریزیای برای صادرات سوخت بیشتر از جانب تهران وجود داشته باشد که خود نشان میدهد بحران سوخت سوریه در اوج زمستان تازه آغاز شده است.
پیشتر بودجه سالانه تنها ۳۰ درصد از سوخت مورد نیاز سوریه برای سال ۲۰۲۳ را تامین میکرد، اما این در حالی بود که هزینه تامین سوخت از سوی ایران نصف هزینه امروز بود.
طی سه ماه گذشته قیمت تمام شده اقلام غذایی اساسی در سوریه افزایشی ۳۰ درصدی و قیمت سوخت در آن کشور افزایشی ۴۴ درصدی داشته است. با یک حقوق ماهانه کامل در سوریه در حال حاضر میتوان ۲ گالن بنزین خریداری کرد. با افزایش هزینه حمل و نقل و برق سوریها به طور فزایندهای قادر به رفتن به محل کار نیستند. کارخانهها و نانواییها درهای خود را میبندند. صنعت لبنیات سوریه در حال سقوط است. هفته کاری در سوریه به چهار روز تقلیل یافته است. اگر دزدی غلات اوکراینی در مقیاس صنعتی توسط روسیه در سال ۲۰۲۲ نبود سوریه نیز در بحبوحه بحران فلج کننده گندم قرار میگرفت.
متاسفانه سوریها با رنج بیگانه نیستند، اما آن چه امروز در مناطق تحت کنترل حکومت سوریه رخ میدهد بی سابقه است و در حالی در حال رخ دادن است که منازعات در سطح پایینی قرار دارند.
از آنجایی که طبقه متوسط سوریه در حال از بین رفتن است و سوریهای شاغل به طور فزایندهای از آن خارج میشوند این وضعیت فشارهای قابل توجهی را ایجاد میکند. همان طور که در اقتصادهای جنگی معمول است کسانی که اسلحه در دست دارند اکنون برای کسب منابع درآمد اضافی افرادی را که فاقد اسلحه هستند شکار میکنند.
منابع ساکن در مناطق تحت کنترل حکومت سوریه از اخاذیهای سیستماتیک از صاحبان مشاغل کوچک، متوسط و حتی بزرگترین مشاغل توسط سرویسهای امنیتی حکومت سوریه خبر میدهند. صدها نفر از نخبگان تجاری نزدیک به حکومت سوریه نیز از سال ۲۰۲۰ میلادی بی سرو صدا مجبور به باج دادن به حکومت شده اند و حکومت سوریه آنان را تهدید کرده اگر باج را پرداخت نکنند نابودشان خواهد کرد.
بی ثباتی در حال افزایش است و استان جنوبی درعا بی ثباتترین منطقه سوریه است. در آن منطقه در همسایگی استان سویدا با اکثریت جمعیت دروزی معترضان هفت هفته تظاهرات مردمی متوالی را در مرکز شهر برگزار کردهاند و خواستار تغییرات سیاسی، اصلاحات اقتصادی، آزادی دهها هزار زندانی سیاسی و حل و فصل منازعات از طریق مذاکره برای بحران سوریه شده اند. ابراز خشم عمومی از فساد و بی کفایتی حکومت سوریه به ویژه در رسانههای اجتماعی در حال افزایش است و حتی برخی از وفاداران سرسخت حکومت تحقیق در مورد موارد فساد را آغاز کرده اند که برخی از آنان به دنبال انجام تحقیقات ناپدید شدند.
برخلاف آن که فروپاشی اقتصادی سوریهای تحت حاکمیت حکومت سوریه را به سوی لبه پرتگاه سوق میشود حکومت سوریه ثروتمندتر از همیشه شده است. علیرغم گزارشهای تحقیقاتی مکرر درباره تحریم حکومت سوریه واقعیت آن است که آن حکومت کماکان دهها میلیون دلار از سازمان مل متحد کمک مالی دریافت میکند.
طبق مطالعهای تازه انجام شده حداقل ۱۴۰ میلیون دلار از بودجه تدارکاتی سازمان ملل در فاصله سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ میلادی به نهادهایی که متعلق به ماهر اسد، نزار اسعد (مهندس راه و ساختمان کانادایی سوری تبار)، سامر فوز (از بازرگانان نزدیک به حکومت سوریه)، و فادی صقر (فرمانده نیروهای دفاع ملی سوریه که از سوی امریکا تحت تحریم قرار گرفته است) هستند و مرتبط با آنان بوده اند پرداخت شده است. این در حالیست که نهادهای بین المللی از مشارکت و ارتباط آنان با موارد نقض حقوق بشر و قوانین جنگی سخن گفته اند.
با توجه به اینکه فروپاشی اقتصادی سوریه هیچ نشانهای از کُند شدن را از خود نشان نمیدهد ماههای آینده مملو از احتمال به اصطلاح اشتعال جدی خواهد بود. به زبان ساده حکومت اسد هیچ کارتی برای بازی ندارد که وضعیت را بهتر کند و نه ایران و نه روسیه در موقعیتی نیستند که آن کشور را نجات دهند. این وضعیت تا حدودی توضیح دهنده چرایی تمایل روسیه به بررسی تعامل مجدد با ترکیه است. دستیابی روسیه و ترکیه به چنین توافق و تعاملی بازی را تغییر خواهد داد و میتواند اسد را از انزوا خارج سازد. با این وجود، علیرغم لفاظیهای صورت گرفته دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم عادی سازی روابط روسیه و ترکیه به زودی رخ خواهد داد.
به عبارت دیگر، به نظر میرسد که مسیر بد امروز برای سوریه ادامه خواهد یافت و احتمالا شتاب بیش تری خواهد گرفت. در حالی که بازگشت به جنگ آشکار بسیار بعید است وضعیت موجود کاملا ناپایدار است. در این میان چیزی باید داده شود.