امیر ساعدی داریان عضو کمیسیون تخصصی عمران و حملونقل (عتف) در هم میهن نوشت: زلزله ۷.۸ ریشتری ترکیه و سوریه چهارمین زمینلرزه پرهزینه ثبتشده در تاریخ اینگونه حوادث در دنیا بوده و تا این لحظه حدود ۸۰ میلیارد دلار خسارت وارد کرده است. برای پاسخ به این پرسش که علت میزان بالای تلفات انسانی و خسارات مالی چیست، باید نگاهی موشکافانه به بحث ساختوساز در ترکیه کرد. شروع سرمایهگذاری در ساختوساز ترکیه از اواسط ۱۹۸۰ میلادی آغاز شد و تا حدود سال ۲۰۰۰ میلادی چالشها و مشکلات متعددی وجود داشت. تا آن زمان اکثر خانهها در ترکیه قدیمی و فرسوده بودند.
بحث صنعت ساختوساز در ترکیه تا حدی مهم بود که بسیاری معتقدند بحران بیکاری دهه ۸۰ میلادی در ترکیه به مدد صنعت ساختوساز حل شد. متأسفانه با توجه به اهمیت این صنعت در پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی در ترکیه نظارت بر ساختوساز بهدرستی صورت نپذیرفت و در بسیاری موارد کیفیت مصالح پایینتر از حد استاندارد بود و روشهای مدرن ساختوساز اجرا نشده و اصول ساختوساز سنتی حاکم بر این صنعت بود.
علاوه بر آن بهدلیل افزایش قیمتی که ناشی از ساختوساز استاندارد به پروژه تحمیل میشد در برخی موارد با استفاده از خلأ نظارت کافی کیفیت ساختوساز فدای سرعت بالای ساختوساز و کاهش هزینهها میشد. تا آنجا که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاسی یکی از علل مهم عدم موفقیت دولت بولنتاجویت نارضایتیها از کیفیت ساختوساز، مشکلات شدید در امدادرسانی و عدم تحقق وعدههای دولت بعد از زلزله ۱۹۹۹ ازمیت به بزرگی ۷.۶ ریشتر بوده است. پس از زلزله ۲۰۱۱ نیز رجب طیب اردوغان بزرگترین معضل در بحث تلفات جانی و مالی را ضعف ساختمانسازی در ترکیه عنوان کرد.
پس اگرچه زلزله ترکیه زلزله مهیبی بود، اما دلیل اصلی تلفات بالا عدم کیفیت کافی ساختمانها اعلام شد. بزرگترین گواه این مدعی آن است که در کشوری مانند ژاپن که کیفیت بسیار بالای ساختوساز، مصالح استاندارد و روشهای مدرن ساختوساز استفاده میشود زلزلههایی با بزرگیهای بیشتر نیز با کمترین تلفات تحمل میشود.
نکته دومی که موجب افزایش تلفات شده بحث جانمایی نادرست ساختمانها بوده است. متأسفانه با وجود تأکیدات مداوم بر عدم ساختوساز در حریم گسلهای اصلی و فعال در ترکیه هم در حریم گسل شمال آناتولی و هم روی خط گسل ساختمانهای متعددی در چهار دهه اخیر ساخته شده است. بسیاری از تصاویری که از ریزش ساختمانهای نوساز و به ظاهر باکیفیت در ترکیه مشاهده میشود از همین قسم هستند.
نکته سوم بحث آییننامههای موجود در حوزه طراحی ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله است. یکی از ویژگیهای مهم زلزله ترکیه وقوع دو زلزله شدید به فاصله کوتاه از هم بودند. با توجه به آییننامههای موجود برخی از ساختمانها در زلزله اول اگرچه فرو نریختهاند ولیکن دچار ضعف اساسی شدهاند (اصطلاح مهندسی مفاصل پلاستیک متعدد در اسکلت سازه تشکیل شده) این ساختمانها در زلزله دوم دیگر امکان تحمل نیروی وارده و مستهلک شدن انرژی ناشی از لرزه را نداشته و فروریختهاند.
بهطور خلاصه سه عامل بالا با ترتیب ذکر شده عوامل اصلی در بروز این فاجعه جهانی در ترکیه و سوریه هستند. به نظر میرسد تجربیات زلزله ترکیه باید موجب انجام تجدیدنظر در آییننامههای لرزهای در ایران شود. مسئولان در ایران باید از این حوادث جهانی تجربهاندوزی کرده و به اصلاح قوانین ساختار کرده و با سختگیریهایی که قابل دور زدن نیستند، افراد را به ساختوسازهای استاندارد تشویق کنند. اگر چنین زلزلهای در شهرهای بزرگی همچون تهران و تبریز که پر است از بافت فرسوده رخ دهد مسلماً با فجایع بزرگی روبهرو خواهیم شد و در صورت بروز حادثه، اتفاقی را شاهد خواهیم بود که قابل مدیریت و حتی جبران نیست.