bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۱۱۴۰۵
علی‌محمد بیدارمغز دیپلمات بازنشسته تشریح کرد:

در تشریفات سفر رییسی به چین چه گذشت؟

در تشریفات سفر رییسی به چین چه گذشت؟

علی‌محمد بیدارمغز دیپلمات بازنشسته گفت: کشور‌ها به‌ندرت بیش از ۱۰ دیدار رسمی در سال تنظیم می‌کنند. ضمناً به‌دلیل طبیعت خبری این نوع دیدار‌ها علاقه‌مندان طرفین در فرودگاه یا در مسیر حرکت تجمع می‌کنند و البته مخالفان هم از فرصت استفاده می‌کنند و برنامه‌هایی تدارک می‌بینند.

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۲ - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱

سفر سه‌روزه ابراهیم رئیسی به چین یک مشخصه داشت که به‌عنوان سفر دولتی معرفی شد. رضا زبیب، دستیار وزیر خارجه در این مورد در توئیتی نوشت که این اولین سفر دولتی رئیس‌جمهور ایران بعد از ۲۰ سال است. از عنوان سفر پیدا بود که باید ویژگی‌های تشریفاتی مهمی در آن وجود داشته باشد. از جمله مراسم استقبال باشکوه و شلیک توپ.

در ادامه گفتگوی هم میهن با علی‌محمد بیدارمغز، کارشناسی که در وزارت امور خارجه در حوزه تشریفات مسئولیت‌های متنوعی داشته را می ‌خوانید:

گفته‌شده که سفر آقای رئیسی به چین، از منظر تشریفاتی، سفر دولتی محسوب می‌شود و بالاترین درجه در بین سفر مقامات، به سفر دولتی اختصاص دارد. این ترتیب‌بندی از منظر تشریفات دیپلماتیک چگونه است؟

جناب آقای رئیس‌جمهور برای یک دیدار رسمی عازم چین شده است.

چرا این دیدار را رسمی تلقی می‌کنند و آیا دیدار‌های دیگری هم هست؟

بله؛ انواع دیدار‌ها از این قرار است: -دیدار‌های رسمی- دیدار‌های اداری-اجرایی- دیدار‌های کاری- دیدار‌های خصوصی.

دیدار رسمی

دیدار دو رئیس دولت را در فارسی دیدار رسمی (State Visit) می‌خوانند. در این مناسبت مقام مهمان به دعوت رسمی مقام همتای میزبان بیشتر در پایتخت این کشور ملاقات می‌کند. تاریخ این نوع ملاقات‌ها حداقل از شش ماه قبل در تقویم دو کشور ثبت می‌شود. در این مدت معمولاً وزیران یا معاونان وزیر خارجه یا وزیران کمیسیون مشترک در رأس هیئتی با هم ملاقات می‌کنند، اسنادی را که باید در اجلاس سران امضا شود تحریر و آماده می‌کنند، دیدار‌ها و بازدید‌ها را مشخص و زمان آن‌ها را در برنامه دیدار می‌گنجانند، زمان و محل مهمانی رسمی میزبان به افتخار رئیس هیئت مهمان و امکان مهمانی متقابل را بررسی، تنظیم و توافق می‌کنند.

اغلب این نوع دیدار‌ها شامل استقبال رسمی در فرودگاه است که به دو صورت شخصی و نیابتی انجام می‌شود. استقبال شخصی آن است که رئیس دولت میزبان در فرودگاه از مهمان استقبال می‌کند. برای انجام این کار قسمتی از فرودگاه برای استقبال، اجرای سرود دو کشور و مراسم سان و گاه رژه آماده می‌شود و هواپیمای هیئت مهمان به‌گونه‌ای متوقف می‌شود که پلکان هواپیما درست در امتداد فرش قرمز قرار گیرد و رئیس هیئت میزبان در پای پلکان شخصاً از رئیس هیئت مهمان استقبال می‌کند.

گاه در این مراسم هنگام اجرای سرود، عراده‌های توپ به شلیک می‌پردازند- معمولاً ۲۱ شلیک- یا هواپیما‌های نظامی از بالای مراسم به نحو خاصی پرواز می‌کنند و دود اگزوز آن‌ها به رنگ پرچم کشور مهمان یا پرچم‌های هر دو کشور است. سرود‌ها هم باید توسط گروه موزیک ریاست‌جمهوری اجرا شود. بعد از مراسم سان - و اگر رژه گروهان تشریفات هم دیده شده باشد- وزیران دو کشور و گاهی سفرای مقیم کشور پذیرنده صف می‌کشند و میزبان آن‌ها را به مهمان معرفی می‌کند.

نحوه معرفی از این قرار است که ابتدا رئیس هیئت میزبان وزیران خود را به رئیس هیئت مهمان معرفی می‌کند و سپس مهمان معرفی را انجام می‌دهد. وزیران طرفین، همان وزرایی هستند که در ملاقات و مذاکرات رسمی پس از استقبال حضور دارند. گاه رؤسای تشریفات دو کشور این معارفه را تقبل می‌کنند. هنگام عبور از فرش قرمز و سان از گروهان تشریفات معمولاً رئیس تشریفات و نظامی ارشد طرفین -معروف به آجودان حضور- رؤسا را همراهی می‌کنند.

در این مراسم، رئیس هیئت مهمان در سمت چپ میزبان به‌گونه‌ای حرکت می‌کند که بین او و گروهان تشریفات فاصله نباشد. در برخی از دیدار‌ها و قبل از مذاکرات طرفین، رئیس هیئت مهمان تاج گلی به‌رسم احترام بر سر قبر رهبر انقلاب یا استقلال، سرباز گمنام یا قهرمانان جنگ‌های میهنی قرار می‌دهد که این مراسم هم بر اساس عمل متقابل توافق می‌شود.

حرکت کاروان هیئت مهمان بسیار مهم و بر اساس تشریفات توافق‌شده و با مشارکت تیم‌های حفاظت و پلیس تشریفات صورت می‌گیرد. در استقبال شخصی، رئیس هیئت مهمان در سمت راست رئیس میزبان و در صندلی عقب می‌نشیند. اگر رئیس هیئت مهمان شخصاً با اتومبیل شخصی مهمان را همراهی کند، رئیس هیئت مهمان در صندلی جلو می‌نشیند.

استقبال در فرودگاه

به‌دلیل دوری فرودگاه‌های بین‌المللی از کاخ‌های مقام ارشد در مرکز شهر‌ها و بر اساس عمل متقابل، در بیشتر موارد استقبال نیابتی انجام می‌شود؛ یعنی یک نماینده رسمی که مقام او بیش از دو درجه از رئیس‌جمهور پایین‌تر نیست، مانند معاون رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و حداقل یک وزیر، معمولاً وزیر خارجه یا وزیر کمیسیون مشترک از رئیس دولت مهمان استقبال می‌کند و مراسم رسمی در کاخ ریاست‌جمهوری میزبان انجام می‌شود.

تفاوت این دو نوع استقبال آن است که طرفین مطابق ترتیبات معمول و توافق‌شده عمل می‌کنند. یعنی اگر رئیس هیئت میزبان شخصاً استقبال کند، طرف دیگر نیز باید شخصاً استقبال کند و اگر استقبال نیابتی است، طرفین به همین ترتیب اقدام می‌کنند. سایر اقلام استقبال اگر در فضای مسقف انجام شود به‌جز شلیک توپ افتخار و پرواز هواپیمای نظامی اجرا می‌شود.

ناهار یا شام رسمی

پس از مراسم استقبال دو هیئت بر اساس برنامه ازپیش‌تنظیم‌شده در اولین دور ملاقات و مذاکرات رسمی شرکت و مطابق دستور کار از پیش موافقت‌شده به طرح نظرات خود می‌پردازند و اقلام دستور کار را پی می‌گیرند. معمولاً اگر زمان اجازه دهد، بلافاصله یک ناهار یا شام رسمی توسط میزبان به افتخار هیئت مهمان برگزار می‌شود که به‌علاوه شرکت‌کنندگان در مذاکره، سایر مقامات دو کشور هم از جمله رئیس مجلس و اعضای کمیسیون خارجی مجلس، مقامات ارشد نظامی، شهردار پایتخت و اعضای انجمن دوستی دو کشور و گاه افراد مشهور ادیب و هنرمند دعوت می‌شوند.

سران دو کشور بر سر میز ناهار و بیشتر شام، قبل از شروع پذیرایی سخنرانی می‌کنند و در جریان آن مراتب خرسندی خود از دیدار، برنامه‌های پیش رو و گاه مسائل سیاسی و اقتصادی موردعلاقه مشترک را مطرح می‌کنند. سرویس‌های پذیرایی معمولاً بین‌المللی است و کمتر از غذا‌های محلی استفاده می‌شود.

نکات مهم برای هیئت‌های ایرانی

البته بهتر است که مقامات شرکت‌کننده در این نوع مهمانی‌ها بر آداب میز اشراف داشته باشند که هدف، خوردن و نوشیدن نیست و مقصود آشنایی بیشتر در محیط صمیمانه مهمانی است. ضمناً رئیس و سایر مسئولان تشریفات هیئت‌های جمهوری اسلامی ایران به جد باید مراقب عدم عرضه اقلام پذیرایی غیرحلال، نوشیدنی‌های الکلی و ... باشند و محل برگزاری و ترکیب نشستن‌ها با سایر اعضای حاضر در مهمانی را نظارت کنند و محرمات اجتماعی را یادآور شوند.

رؤسای تشریفات هر دو هیئت همچنین باید مواظب نحوه قرار گرفتن پرچم‌ها، نحوه حضور در جلسات، سبک مبادله اسناد و بیشتر مواظب محل برگزاری مهمانی‌ها، اقلام غذایی و نوشیدنی‌ها و نیز محتوای برنامه‌های فرهنگی باشند. دیدار‌های رسمی معمولاً در مدت یک تا سه روز تنظیم می‌شود و علاوه بر مذاکرات طرفین شامل بازدید از اماکن (شامل نمایشگاه‌های تجاری-صنعتی-نظامی و مجتمع‌های صنعتی و اقتصادی) دیدار با رهبران، دیدار‌های تشریفاتی با رؤسای مجالس، شرکت در مراسم فرهنگی- هنری (موسیقی و سایر هنرها) هم می‌شود.

در آخرین مرحله دیدار رسمی رؤسای دو هیئت برخی از اسناد مهم را شخصاً امضا و مبادله می‌کنند و سایر اسناد توسط اعضای هیئت همراه و در حضور آن‌ها امضا و تبادل می‌شود. در بسیاری از سفر‌های رسمی، رؤسای دو کشور در یک کنفرانس رسانه‌ای مشترک هم شرکت و به سؤالات اصحاب رسانه پاسخ می‌دهند. در پایانِ دیدار، رئیس هیئت میزبان، رئیس هیئت مهمان را در فرودگاه بدرقه می‌کند. اگر مهمان به‌صورت نیابتی استقبال شده باشد باید رئیس هیئت میزبان شخصاً مهمان عالی‌رتبه را بدرقه کند؛ حتی اگر ملاقات و مذاکرات، انتظارات طرفین را برآورده نکرده باشد.

‌چرا و چطور در مورد اینکه یک سفر ذیل کدام قاعده تشریفاتی قرار بگیرد، تصمیم‌گیری می‌شود؟ مسائل سیاسی بین دو کشور تأثیرگذار است یا روابط اقتصادی؟

سفر‌های رسمی بالاترین دیدار در سطح بین‌الملل است و هدف آن تأکید بر روابط دوستانه فی‌مابین، توسعه و گسترش آن، حل اختلافات، تشکیل ائتلافات و ایجاد جبهه‌بندی سیاسی، اقتصاد و گاه نظامی است. رئیس قوه مجریه یا رئیس دولت تنها مقام مجاز برای ملاقات‌های رسمی است. گاهی همسر یا هیئت‌های تجاری، نظامی و ... رئیس را همراهی می‌کنند. جالب آنکه رؤسای برخی از کشور‌ها بیش از یک یا دو سفر در سال انجام نمی‌دهند که هر سفر همچنان که گفته شد، حداقل شش ماه برنامه‌ریزی لازم دارد. موضوع مهم دیگر هزینه‌های این نوع دیدارهاست که به عهده کشور میزبان است.

به همین خاطر کشور‌ها به‌ندرت بیش از ۱۰ دیدار رسمی در سال تنظیم می‌کنند. ضمناً به‌دلیل طبیعت خبری این نوع دیدار‌ها علاقه‌مندان طرفین در فرودگاه یا در مسیر حرکت تجمع می‌کنند و البته مخالفان هم از فرصت استفاده می‌کنند و برنامه‌هایی تدارک می‌بینند.

‌اما انواع دیگری از دیدار‌ها را هم برشمردید که به‌اندازه دیدار رسمی، ترتیبات ندارد. آن‌ها چگونه پیش می‌روند؟

اگر دیدار ترتیبات مفصل فوق را نداشته باشد، دیدار اداری- اجرایی، دیدار کاری یا خصوصی تلقی می‌شود- حتی اگر رئیس دولت، رئیس هیئت باشد. در کشور‌های دارای نظام پارلمانی که رئیس دولت، رئیس یا دبیر کل حزبی است که در پارلمان اکثریت دارد، هر نوع سفر باید با صلاحدید رهبر کشور، پادشاه، ملکه یا رئیس‌جمهور صورت پذیرد. در همه این دیدار‌ها معمولاً یک ملاقات با مقامات مذکور صورت می‌گیرد؛ کوتاه، تشریفاتی، ولی مهم.

سفر‌های کاری همان‌طور که از اسم آن پیداست، ترتیبات تشریفاتی کمتری دارد و با استقبال مختصر، ولی محترمانه میزبان انجام می‌شود. در میان کشور‌های اروپایی وقتی رئیس جدید یک کشور از کشور‌های دیگر دیدن می‌کند، مراسم رسمی استقبال انجام می‌شود. در سفر‌های بعدی به هر میزان که مهم باشد، سفر کاری بدون تشریفات صورت می‌گیرد.

دیدار‌های محرمانه از سایر دیدار‌ها کارسازتر است. رئیس کشور به‌صورت بسیار خصوصی و بدون اطلاع رسانه‌ها به دیدار همتای خود می‌رود و مسائل موردعلاقه را در یک جلسه محرمانه مطرح و با همان ترتیب برمی‌گردد. البته رؤسای کشور‌ها به‌دلیل توجه زایدالوصف رسانه‌ها کمتر به این دیدار‌ها مبادرت می‌ورزند و سایر مقامات، معمولاً وزرای خارجه یا مشاوران عالی‌رتبه این نوع دیدار‌ها را تقبل می‌کنند. ضمناً به‌دلیل محرمانه بودن این سفر‌ها نه موافقان باخبر می‌شوند و نه مخالفان و سخنگو‌های رسمی از تأیید یا تکذیب این نوع دیدار‌ها طفره می‌روند.

‌رئیس‌جمهوری چین، چندی پیش در سفر به عربستان، بیانیه مشترکی را امضا کرده بود که در آن نسبت به مالکیت ایرانی جزایر، تردید ایجاد کرده بود. آن موضوع در ایران واکنش‌های زیادی برانگیخت. چگونه می‌شود که یک سفر با فاصله نزدیکی از آن اقدام، در بالاترین سطح تشریفاتی تنظیم شود؟ شما فکر می‌کنید چینی‌ها دنبال رفع دلخوری هستند؟

همان‌گونه که اشاره شد اسناد سفر‌ها توسط هیئت‌های مقدماتی تنظیم و پاراف می‌شود و رئیس دولت بدون آگاهی از محتوای اسناد و به‌صرف رؤیت و اعتماد به پاراف مقامات ارشد تنظیم‌کننده، آن‌ها را امضا می‌کند. با این وصف، پس از جنجال رسانه‌ای و اجتماعی پس از آن واقعه، چین یک مقام عالی‌رتبه را در رأس هیئتی عازم تهران کرد. از محتوای پیام او خبری منتشر نشد.

دوم آنکه سفر‌های رسمی حداقل از شش‌ماه قبل تنظیم می‌شود، سفر اخیر می‌بایست صورت می‌گرفت؛ به‌خصوص با تبلیغ اهداف و انتظارات آن. حال هیئت مقدماتی دو کشور متوجه این نکته مهم شده یا نشده باشد، موضوع متفاوت است. اما از این نکته نمی‌توان غافل شد که حقایق تاریخی با بیانیه‌های این و آن مخدوش نمی‌شود. موضوع مهم دیگر که قابل‌بررسی است این است که نباید همه انتظارات و برنامه‌های کشور توسط چین یا یک کشور دیگر انجام شود. یکی از ارکان مذاکرات، داشتن یک جایگزین موسوم به بتنا است. BATNA- best alternative to a negotiated agreement.

مجمل کلام آنکه بر اساس این رکن، هرگز نباید بدون یک جایگزین استوار و محکم به مذاکره نشست وگرنه هرچه طرف مقابل منظور داشته باشد، به‌صورت تنها انتخاب ظاهر می‌شود.

‌یکی از مهم‌ترین اقدامات در سفر‌های رسمی و مقامات، امضای اسناد همکاری و تفاهم است که به‌عنوان دستاورد سفر‌ها معرفی می‌شود. فارغ از اجرایی بودن یا نبودن این اسناد، قواعد تشریفاتی امضای اسناد چگونه است؟ اساساً تشریفات یک سفر، روی محتوای آن سفر، سند‌ها و قراردادها تأثیر می‌گذارد؟

در پایان دیدارها، بیشتر دیدار‌های رسمی، اسنادی بین طرفین امضا می‌شود. نام اغلب این اسناد، یادداشت تفاهم است-MOU-Memorandum of Understanding. قواعد کلی این اسناد از این قرار است: توانمندی، علاقه‌مندی، اخلاق‌مندی، افزارمندی، هدفمندی و سودمندی.

توانمندی یعنی طرفین سند، توانایی کافی برای اجرا شامل امکانات مادی، مالی، ساختاری، و نیروی انسانی ماهر دارند.

علاقه‌مندی به معنی آن است که علاقه دارند هدف این سند حتماً و در هر شرایطی انجام شود.

اخلاق‌مندی یعنی آنکه طرفین از لحاظ اخلاقی متعهد به اجرای هدف سند هستند.

افزارمندی در واقع بخشی از توانمندی است، یعنی طرفین امکانات مادی، فیزیکی و انسانی لازم برای انجام تعهد دارند و آماده هستند نیرو‌های طرف دیگر را برای انجام کار در درازمدت آموزش دهند و در صورت نیاز تجهیزات و افزار‌های لازم را در اختیار طرف دوم قرار دهند.

هدفمندی به معنی آن است که اجرای سند با هدف پیشبرد کاری خاص، عمران منطقه‌ای ویژه، یا تکمیل طرحی خاص تنظیم و امضا می‌شود.

نهایت آنکه اجرای سند حتماً باید سودمند باشد و ارزش‌افزوده‌ای را ایجاد کند.

با این وصف در بسیاری از دیدار‌ها اسنادی امضا می‌شود که بلااستفاده می‌ماند و فقط مایه تبلیغات کنفرانس‌های خبری است. اسناد مهم که قابلیت استراتژیک دارد و قدرت اجرایی انحصاری می‌طلبد، باید توسط رؤسای دو هیئت امضا شود. سایر اسناد مهم که موردی است توسط وزیران، رؤسای نهاد‌ها و شرکت دولتی و اسناد گروه سوم توسط رؤسای اتاق‌های بازرگانی، صنایع و معادن در حضور رؤسای دو هیئت و در منظر اعضای دو هیئت و اصحاب رسانه امضا می‌شود. البته اسنادی که جنبه محرمانه دارد، به‌صورت خصوصی و بدون حضور اصحاب رسانه به امضا می‌رسد.

معمولاً اسناد در کلاسور‌هایی با آرم و لوگوی هر دولت قرار می‌گیرد؛ به‌طوری‌که صفحه آخر آن روی سایر صفحات قرار دارد. مقام‌های ذی‌صلاح با رؤیت پاراف مقام تهیه‌کننده-تیم‌های مذاکره‌کننده- اسناد را امضا و سپس مبادله می‌کنند؛ به شکلی که هر کلاسور به کشور مرتبط تحویل شود. یادداشت‌های تفاهم باید به تأیید مجالس مقننه برسد و طرفین موظف هستند در حفظ و نگهداری آن کوشا باشند.

نگاه دیپلمات

حمید ابوطالبی، مشاور سیاسی رئیس‌جمهوری پیشین: پکن را همان‌گونه که هست ببینیم

قصد ندارم در مورد سفر رئیس دولت به چین و روابط با پکن مفصل بنویسم؛ چراکه دولتیان به‌زودی به اسطوره‌سازی از این سفر خواهند پرداخت. با این‌وجود آنچه به نظر من در این سفر مهم است سخنان و تمایلات طرف ایرانی نیست، بلکه اظهارات رئیس‌جمهور یچین و بیانیه پایان سفر است که اهمیتی مبنایی دارد؛ زیرا:

شی‌جین‌پینگ که چندماه پیش در عربستان گفته بود «رهبران از هرگونه تلاش صلح‌آمیز امارات برای رسیدن به راه‌حل صلح‌آمیز در مورد جزایر سه‌گانه حمایت می‌کنند و... از ایران می‌خواهند به اصول حسن هم‌جواری و عدم دخالت در امور داخلی کشور‌ها احترام بگذارد»، و اکنون می‌گوید: «چین از ایران برای تأمین حاکمیت ملی، استقلال و «یکپارچگی سرزمینی» خود حمایت کرده و مخالف دخالت نیرو‌های خارجی در امور داخلی ایران و تضعیف امنیت و ثبات ایران است»؛ جملاتی کلیشه‌ای و تقریباً همسان با بیانیه چین در عربستان و مطابق با خواسته‌های میزبانان و مهمانان!

نکته مهم دیگر بیانیه پایانی دو رئیس‌جمهوری است که در آن:

الف) برخلاف بیانیه سفر شی‌جین‌پینگ به تهران در ابتدای ۱۳۹۵، در بیانیه پکن ۱۴۰۱ هم نام «برنامه جامع همکاری‌های مشترک ۲۵ساله» حذف و هم از تحولات آن خبری نیست.

ب) تعهدات چین در همکاری‌های هسته‌ای و مدرن‌سازی رآکتور اراک پیگیری نشده است. همکاری بانکی، پولی، فاینانس و… مطرح نیست.

ج) ایران برای اولین‌بار و در بالاترین سطح، با ذکر نام اسرائیل و عدم طرح مواضع رسمی خود و با تائید تأسیسات هسته‌ای آن، از اسرائیل می‌خواهد به پیمان عدم اشاعه بپیوندد!

د) چین، ذکر مستقل ضرورت لغو تحریم‌ها را نپذیرفته، چون آمریکا آن را منوط به پذیرش برجام می‌داند. روابط اقتصادی با چین هم یعنی توسعه‌ی همکاری‌ها با ایران در تجارت، ترانزیت، فرهنگ و لغو یک‌طرفه ویزای ایران و…؛ البته ذیل رعایت ساختار موجود روابط بین‌الملل به‌ویژه تحریم‌ها و آنچه سخنگوی وزارت خارجه چین برای اطمینان به آمریکا و اعراب و اسرائیل می‌گوید که این سفر علیه هیچ کشور ثالثی نیست؛ لذا همان‌گونه که تاکنون نوشته‌ام این مواضع می‌نمایاند که چین: «با آمریکایی‌ها، آمریکایی، با عرب‌ها عربی و با ایرانی‌ها ایرانی می‌رقصد»؛ با روسیه، که شریک کهن و استراتژیک پکن است، حاضر نیست در ساختار روابط استراتژیک خود همراه شود؛ در منطقه شرق آسیا تهدید و زور به‌کار می‌برد.

این تغییرات محتوایی و عقب‌نشینی وسیع چین از تعهدات بیانیه ۱۳۹۵ و بیان کلیات در ۱۴۰۱ می‌نمایاند که چین کشوری است که صرفاً «وفق منافع کلان خویش گام برمی‌دارد». پس پکن را همان‌گونه که نشان می‌دهد ببینیم؛ و بدانیم که از سفر به پکن، «توازن استراتژیک در روابط خارجی ایران» به‌دست نخواهد آمد.

bato-adv
bato-adv
bato-adv