بعضی از سازهها و بناهایی که در دورهای از تاریخ به نام قلعه شهرت یافتهاند در موضوعات مختلفی، چون هنر معماری و شهرسازی، کاربری نظامی و سیاسی جای صحبت دارند، ضمن آنکه در حوزههای اجتماعی و فرهنگی نیز میتوان در زمینه شیوه زندگی، کار و اشتغال، آداب و رسوم به نکات قابلتوجهی از دلشان دست یافت.
به گزارش همشهری آنلاین، در دوره شهرنشینی کنونی با افزایش جمعیت و رونق ساختوساز، بسیاری از قلعههای تاریخی منطقه ۱۸ به محلهای مسکونی یا شهرکهای جدید تبدیل شدهاند، اما با این حال نمیتوان ریشه و هویت تاریخیشان را نادیده گرفت. از زبان ریشسفیدان و قدیمیهای محله درباره قلعههای تاریخی منطقه که به نوعی از بناهای باستانی هستند، مطالبی را جمعآوری کردهایم که در اینجا میخوانید.
بین قلعههای مختلف منطقه، قلعه یافتآباد اهمیت تاریخی قابل توجهی دارد. پس از فتح شیراز به دست آقامحمدخان قاجار که با خیانت حاج ابراهیم کلانتر به پیروزی مهاجمان انجامید، لطفعلیخان زند، آخرین پادشاه سلسله زندیه، به دستور پادشاه قاجار به تهران منتقل و به طرز مشکوکی کشته شد. در همین برهه، آقامحمدخان قاجار برای جلوگیری از فتنه شورشیها در شیراز، همه هواخواهان، خانواده و اقوام نزدیک و وابسته به سلطنت زندیه را از شیراز به تهران و نقاط مختلف کشور تبعید کرد و تبعیدیهای سلسله زندیه در قلعه یافتآباد مستقر شدند.
احمد زندیه، یکی از افراد بومی و قدیمی محله یافتآباد، در این زمینه میگوید: «پس از تبعید عناصر و اقوام زندیه به قلعه یافتآباد وضعیت بسیار بحرانی شد. اختلاف در مالکیت قلعه یافتآباد باعث شد تا میان خوانین زندیه و فرمانفرما معروف به «شازده» از شاهزادگان صاحب نفوذ دربار قاجار نزاع و درگیری فراوانی به وجود آید که گاهی به تیراندازی و کشته شدن طرفین میانجامید که در نهایت مالکیت قلعه یافتآباد به خوانین زندیه سپرده شد.»
قلعه یافتآباد خود به ۲ بخش اصلی بالا و پایین تقسیمبندی شده و جالب اینکه گاهی در گفتار صحبتهای ریشسفیدان از این عبارات استفاده میشود. احمد زندیه درباره نوع معماری قلعه میگوید: «۴ برج بلند دیدبانی در اطراف قلعه وجود داشت که نگهبانان به نوبت در آنجا مستقر میشدند تا مبادا مورد هجوم بیگانگان و دشمنان قرار گیرد.»
او اضافه میکند: «در اصل قلعه یافتآباد در انتهای خیابان شهید مرتضی زندیه (کنونی) و ابتدای خیابان شهید میرهاشم بود. آمد و رفت شهروندان از این ورودی انجام میشد و نگهبانانها همواره رهگذران را زیر نظر داشتند.»
گاومیشخانه که به زبان یافتآبادیهای اصیل «گامیشخانه» تلفظ میشود، نام محلی است که مهاجران و ساکنان یافتآباد در آنجا دامهایشان از جمله گاو و گوسفند را نگهداری میکردند تا بتوانند از این طریق امور زندگیشان را بگذرانند. احمد زندیه از کسب و کار یافتآبادیهای قدیم صحبت میکند و میگوید: «حرفه اصلی ساکنان قدیم یافتآباد دامداری بود و البته تعدادی نیز در مزارع گندم و جو کار میکردند. در قدیم به خیابان شهید مصطفی هاشم کنونی گاومیشخانه میگفتند، چراکه بیشترین تعداد این نوع دام در این محل نگهداری میشد و سالیان سال به همین نام مشهور بوده است.
در قلعه یافتآباد گورستانی وجود داشت که اهالی، اقوام و ساکنان متوفیان خود را در آنجا به خاک میسپرند. از افراد مشهوری که در این گورستان به خاک سپرده شدهاند مرتضیخان زند از خانهای معروف آن دوران بوده که به مرور زمان تخریب شده است. زندیه در اینباره میگوید: «سالها پیش گورستان یافتآباد به گلزار شهدا تبدیل شده و شهروندان از این مکان برای دفن اموات استفاده کردهاند و در حقیقت این مکان بازمانده از دوران قدیم است.»
سه طایفه بزرگ زندیه، کلهر و زهرهوند اصلیترین ساکنان قلعه یافتآباد بودند که به مرور زمان اقوامی، چون میرزابیگی، رضاخو، صفری، خرقانی، مزلقانی و سیروند به آنها افزوده شدهاند. قدیمیترین مرکز مذهبی قلعه یافتآباد ۲ مسجد صاحبالزمان (عج) در قلعه بالا و مسجد امیرالمؤمنین (ع) در قلعه پایین عنوان کرد که طبق آیین و رسوم یافتآبادیهای قدیم مراسم مهم سال در این دو مسجد قدیمی برگزار میشود.