پسر جوان که پیشتر از اتهام قتل عمدی تبرئه شده بود با شکسته شدن حکم در دیوان عالی کشور برای دومین بار در دادگاه کیفری تهران از خود دفاع کرد.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از ۳ سال قبل به دنبال وقوع درگیری در یکی از خیابانهای شرق تهران آغاز شد. پسر ۲۰ سالهای به نام مهراد که از ناحیه گردن هدف ضربه چاقو قرار گرفته بود به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی تسلیم مرگ شد.
در بررسیها روشن شد مهراد در درگیری با پسری به نام داریوش چاقو خورده است. به این ترتیب مأموران به ردیابی داریوش ۱۸ساله پرداختند و وی را بازداشت کردند.
داریوش گفت: آن روز همراه دوستم از خیابان عبور میکردم که مهراد مرا دید و سر صحبت را باز کرد. او میخواست به زور دستبند دوستم را از او بگیرد که سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. مهراد قمه کشید و ۳ ضربه به سرم زد. خون جلوی چشمانم را گرفته بود و جایی را نمیدیدم که با انتهای چاقو چند ضربه به سر او زدم، اما در آن درگیری ناخواسته تیغه چاقو به گردن مهراد برخورد کرد. من و دوستم بلافاصله فرار کردیم، اما پس از چند دقیقه بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم در بیمارستان بودم. صبح روز بعد متوجه شدم مهراد در آن درگیری کشته شده است، باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم.
به دنبال اعترافات پسر جوان برای وی کیفرخواست صادر و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و داریوش پای میز محاکمه ایستاد.
در دادگاه وی ادعای دفاع مشروع را مطرح کرد و گفت: باور کنید اگر مهراد را نزده بودم در آن دعوا کشته میشدم. چاقو ناخواسته با گردن مهراد برخورد کرد و موجب مرگ او شد. من خصومتی با او نداشتم.
در پایان جلسه قضات دادگاه ادعای وی مبنی بر دفاع مشروع را پذیرفتند و او را از قصاص معاف و به پرداخت دیه محکوم کردند.
با اعتراض اولیای دم به حکم، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت که حکم صادره شکسته شد. به این ترتیب پرونده پسر جوان برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض ارسال شد.
داریوش این بار در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی داریوش در جایگاه متهم ایستاد به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: من دشمنی با مهراد نداشتم. او میخواست دستبند دوستم را به زور از او بگیرد. او خودش دعوا را به راه انداخت و، چون مقاومت مرا دید با قمه سه ضربه به سرم زد. حتی جای یکی از زخمها هنوز روی پیشانیام نمایان است. خون از پیشانیام جاری شده بود و چشمانم جایی را نمیدید. من برای دفاع از خودم چاقویی را که همراه داشتم بیرون آوردم و با انتهای چاقو ۲ ضربه به پیشانی مهراد زدم. میخواستم هر طور شده آنجا را ترک کنم، اما او مانع فرار من شد. همان موقع ناخواسته تیغه چاقو به گردن او برخورد کرد و من اصلاً متوجه این ماجرا نشدم.
وی ادامه داد: باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم. من فرار کردم و صبح روز بعد در بیمارستان متوجه شدم مهراد کشته شده است.
با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر شود.