اواسط مارس ۲۰۲۳، در میان ویرانی گسترده حاصل از زمینلرزه ۶ فوریه در جنوب ترکیه، رئیسجمهور رجبطیباردوغان اعلام کرد که انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی این کشور در ۱۴ میبرگزار خواهد شد؛ با وجود در جریان بودن تلاشها برای بازسازی.
به گزارش هم میهن، اردوغان تصمیم خود را برای شرکت در انتخابات برای یک دوره ریاستجمهوری دیگر حدود یک سال پیش در ژوئن ۲۰۲۲ اعلام کرد و از کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزب اصلی مخالف یعنی حزب جمهوریخواه خلق، سیاچپی خواست او هم، چنین کند. قلیچداراوغلو ۹ ماه دیگر صبر کرد و تنها در مارس ۲۰۲۳ بعد از بحثهای گسترده و مذاکره با ائتلاف مخالفان «میز شش» که در ۲۰۲۲ برای چالش با اردوغان برپا شده بود، نامزدیاش را اعلام کرد.
در طول سال گذشته، اردوغان مکرراً تصمیمش را برای اجرای عملیات نظامی جدید در شمال سوریه ابراز کرده است، در آنچه پنجمین عملیات اینچنینی ترکیه از ۲۰۱۶ خواهد بود و بناست برای امنکردن مرز سوریه و ترکیه باشد. عملیات نظامی پیشین به ترکیه اجازه داد بخشی از شمال غربی سوریه را در کنترل خود بگیرد و منطقه تحت کنترل نیروهای کُرد را محدود کند.
درگیری سوریه تأثیر عمدهای روی بحثهای سیاسی داخلی ترکیه داشته است و بخش بزرگی از این بحثها، حول محور خوددرگیری، نقش ترکیه در شمال سوریه و بحران پناهجویان بوده است؛ اما چند ماه پیش اردوغان شروع به مطرحکردن این ایده کرد که شاید رویکرد جدیدی درباره سوریه اتخاد کند و بعد از حدود یک دهه دوری با رئیسجمهور سوریه بشار اسد دیدار کند.
شمال غرب سوریه به آخرین سنگر مخالفان با رژیم سوریه تبدیل شده است که گروههای مسلح، گروههای اسلامگرای رادیکال و غیرنظامیانی که آنجا پناهجو شدهاند را در بر گرفته است. زلزله شدید در ۶ فوریه ۲۰۲۳ هر دو کشور را دوباره در مرکز توجهات قرار داد و این توجهات به سمت درگیری طولانیمدت در سوریه هم رفت، بهخصوص در شمال غرب که بخشهای گستردهای از آن در جنگ ویران شده و میلیونها نفر از مردمش آواره شدهاند. زلزله فقط ویرانیها را تشدید کرد.
شمال غرب سوریه که شمال مناطق ادلب و حلبغربی و نیز بخشهای محدودی از لاذقیه و حما، اکنون به آخرین سنگر مخالفان سوری و گروههای افراطی تبدیل شده است، با جمعیتی بیش از ۵/۴ میلیون نفر میباشد. ترکیه نقشی کلیدی در منطقه ایفا کرده است و از ابتدا در درگیری حضور داشته است.
ابتدا، در مراحل اولیه قیام، ترکیه تلاش کرد رژیم اسد را سرنگون کند و این مسئله تا نیمه دوم ۲۰۱۴ ادامه یافت. بعد از آن سیاست جدیدی به دنبال آمد که روی نابودی داعش متمرکز بود. در نهایت سیاست اصلی ترکیه وقتی پای سوریه وسط بود، جلوگیری از برپایی دولتی کُردی در شمال سوریه بوده است که اساس همه بحثها، کارزارهای انتخاباتی و عملیات نظامی بوده است.
بهرغم تلاشها برای عقبراندن گروههای مسلح کُرد، ترکیه در متوقفکردن شکلگیری دولتی مستقل توسط کُردها در شمال شرق سوریه ناتوان بوده است. آنکارا بین اوت ۲۰۱۶ و مارس ۲۰۲۰ در شمال سوریه چهار عملیات نظامی اجرا کرد، یعنی در جایی که سربازانش را در ادلب و حلب غربی مستقر کرده و نظامی حکومتی با تیسیای برپا کرده است.
واضح است که ترکیه نفوذ قابلتوجهی در بیشتر بخشهای تیسیای دارند و نقشش در ادلب کلیدی است. اخیرا، تعداد بسیاری از سوریها به خیابانهای شمال غرب سوریه رفتهاند تا به احتمال آشتی بین رژیم اسد و دولت ترکیه اعتراض کنند؛ با شعارهایی که با هرگونه توافق اینچنینی مخالفت میکند. در زمان نگارش این نوشته، چشمانداز آشتی همچنان نامطمئن است.
بهرغم اختلافات مشهود درباره سیاست خارجی و درگیری سوریه بین شش حزبی که «اتحاد ملی» را شکل دادهاند، برنامه انتخاباتی مخالفان که بازتاب شمار متعددی از مواضع مشترک درباره مسائل مربوط به سوریه است؛ شامل «دولت سوری»، پناهجویان سوری، جنگ علیه تروریسم و تلاشهای مربوط به بازسازی پس از درگیریها در سوریه.
اتخاذ دکترین سیاست خارجی سنتی کمالیست، یعنی «صلح در خانه، صلح در دنیا»، اتحاد ملی چندین نکته درباره بحران سوری مطرح کرده است و در آنها تعهدی به احترام به یکپارچگی سرزمینی و خودمختاری کشورهای همسایه ابراز و قصدی برای پیگیری راهحلهای دیپلماتیک صلحآمیز برای هرگونه اختلاف اعلام شده است.
از این رو، اگر در انتخابات پیش رو موفق شوند، برنامه آنها خروج از شمال غرب سوریه است. آنها مخالفان رژیم اسد و دولتش را بهعنوان شرکای بالقوه در همکاریهای آینده میبینند و پیشنهاد شروع بحثها با دولت سوریه و دیگر بازیگران به جز «سازمانهای تروریستی» را برای حل درگیری سوریه براساس قطعنامههای سازمان ملل مطرح کردهاند.
نامزد مخالفان، قلیچداراوغلو همچنان گفته است در فاصله دو سال پناهجویان سوریه به خانههایشان بازگردانده خواهند شد. مخالفان حمایت اولیه حزب خلق دموکرات یا اچدیپی را که حزبی حامی کُردهاست، جلب کردهاند، حزبی که طرفدار خروج کامل نیروهای ترکیه از شمال غرب سوریه است.
این هماهنگی ممکن است باز هم انگیزه بیشتری به مخالفان بدهد تا این سیاستهای پیشنهادی را دنبال کنند؛ اما برنامه انتخاباتی مخالفان فاقد رویکردی روشن نسبت به گفتگوهای برنامهریزیشده با رژیم سوریه و خروج از شمال غربی سوریه است و کارزار عمدتا روی بازگرداندن پناهجویان و حفاظت از مرز متمرکز بوده است. با وجود این، در صورت پیشروی قلیچداراوغلو در انتخابات پیش رو در مه، انتظار تغییری سریع و قابلتوجه در سیاست ترکیه نسبت به سوریه میرود.
در اولین سناریو، وضعیت ثابت موضوع در شمال غرب سوریه غالب خواهد ماند. احتمال این حالت اگر اردوغان همچنان قدرت را در دست نگه دارد، بیشتر است، حتی اگر در حفظ اکثریت در پارلمان ناکام بماند. در این صورت ممکن است اردوغان پس از اینکه با موفقیت قدرت را برای ۵ سال دیگر حفظ کرد، از مسیرش برای عادیسازی با رژیم اسد منحرف شود. در نتیجه، نیروهای ترکیه در شمال غرب سوریه خواهند ماند و دولت اردوغان به اعمال نفوذ قابلتوجه در منطقه ادامه خواهد داد.
در ادلب، هیئت تحریر شام یا اچتیاس، عامل اصلی خواهد ماند؛ با تماس اندکی با خارج به جز ارتباطی محدود با مقامات ترکیه. گروه خدمات ویژه ارتش پاکستان یا اساسجی، تلاش خواهد کرد، حکمرانیاش را تقویت کند و تصویری از ثبات در ادلب بسازد. تیسیای نسبتا بدون تغییر خواهد ماند، مگر اینکه آنکارا نقدی به وضعیت در رابطه با کارآیی حکومتی که مقامات ترکیه پیادهسازی کردهاند داشته باشد، بهخصوص بعد از زلزله.
بهعلاوه، ترکیه نفوذ خود را بر ارتش ملی سوریه یا اسانای حفظ خواهد کرد و به ارائه انواع خدماتش در منطقه ادامه خواهد داد. با توجه به اتکای مداوم اردوغان به رویکرد امنیتی نسبت به درگیری سوریه، ممکن است او تهدید به مداخله نظامی جدیدی در شمال سوریه کند. بهطور خلاصه، در این سناریو وضعیت در شمال غرب سوریه احتمالا در نتیجه حفظ وضع موجود، نسبتا ثابت خواهد ماند.
در غیاب هرگونه شرایط فورس ماژور که مخالفان ترکیه را مجبور کند حضور نظامی و الگوی حکومتی موجود در شمال غرب سوریه را حفظ کنند، هیچ نشانهای در کار نیست که این منطقه در صورت پیروزی مخالفان در انتخابات مه، روی آرامش ببیند. مردم شمال غرب سوریه اکنون در وضعیت اضطراب شدید هستند، درحالیکه اخبار را از پناهجویان سوری هموطنشان در ترکیه و اظهارات چهرههای مختلف مخالفان و خود نامزد ریاستجمهوری میشنوند.
در سناریوی بالقوه دوم، دولت ترکیه، صرفنظر از رهبرش، تصمیم خواهد گرفت خروجی نسبی از شمال غربی سوریه داشته باشد و عمدتا روی دولت تمرکز کند تا حضور نظامیاش. این در شرایطی قابلدسترسی خواهد بود که رهبران ترکیه تصمیم به اصلاح رویکرد حکومتی در تیسیای بگیرند. در این حالت، هدف کاهش مشغولیت ترکیه در اداره روزمره شمال غرب سوریه خواهد بود؛ با تمرکز بر ثابتکردن وضعیت منطقه و کاهش مسئولیتهای دولتهای محلی در مرز. مقامات ترکیه روابط دیپلماتیک را با دولت اسد حفظ خواهند کرد، احتمالا زیر سایه روسیه یا ایران، درحالیکه مانع از اعمال دوباره کنترل روی منطقه از سوی اسد و سوریه میشوند.
برای مثال، اردوغان این را بهعنوان یک پیروزی در چند جبهه خواهد دید، درحالیکه با ادعای اینکه نیروهای مسلح ترکیه در شمال غرب سوریه از مرزها و امنیت حفاظت میکنند، جامعه جهانی را به چالش خواهد کشید. او به مردمش اعلام خواهد کرد که بهدنبال حل بحران پناهجویان در ترکیه است.
در این سناریو، ممکن است اردوغان تلاش کند ارتباط و همکاری را با قویترین گروه در منطقه کلید بزند یا با ائتلاف جدیدی که با کمک ترکیه شکل گرفته باشد که در آن اچتیاس بهدنبال آن خواهد رفت که باز هم بیشتر تصویر خود را تغییر دهد. در نتیجه، الگوی حکومتی اساسجی با ساختار مرکزگرایش، گسترش خواهد یافت تا تیسیای را در بر بگیرد؛ اما نیروهای ترکیه همچنان در شمال غرب سوریه مستقر باقی خواهند ماند و وضعیت امنیتی در منطقه تا حد زیادی بدون تغییر خواهد ماند. با وجود این، از لحاظ حکومت، ترکیه به دنبال اجرای یک الگوی منحصر خواهد رفت و تلاش خواهد کرد حداکثر ثبات را در منطقه بهدست آورد.
نقش شوراهای محلی ممکن است به نفع اساسجی یا دولت جدید کاهش یابد و حکومتهای محلی در مرز ترکیه دیگر مسئول مناطق مختلف در شمال غرب سوریه نخواهند بود. ترکیه با رساندن خدمات و حفظ روابط تجاری با منطقه همچنان به کمک ادامه خواهد داد و این منطقه را منطقهای حائل خواهد کرد، درحالیکه منتظر فرصتی دیگر برای خروج کامل خواهد ماند.
حتی اگر مخالفان، انتخابات ریاستجمهوری را ببرند، مجبور خواهند بود با واقعیت نقش ترکیه در شمال غرب سوریه مواجه شوند و نیز با احتمال درگیری تازه و امواج پناهجویان متعاقب آن، که آنها را بر آن خواهد داشت که از اجرای وعدههای کارزارشان خودداری کنند.
مخالفان برنامه دارند بهخاطر وضعیت امنیتی و برای ایجاد ثبات در منطقه همزمان با امنکردن مناطق مرزی، خروج نسبی از سوریه داشته باشند تا اجازه پیدا کنند یکی از وعدههای انتخابات بسیار مهمشان را پیاده کنند: بازگشت پناهجویان. دولت جدید ترکیه روابط با گروههای مسلح در شمال غربی سوریه را حفظ خواهد کرد و بهدنبال افزایش نفوذ در گروههایی خواهد رفت که کمتر رادیکال هستند.
همزمان روابط با رژیم سوریه را حفظ خواهند کرد و سربازانشان بیشتر بهعنوان نیروهای حافظ صلح عمل خواهند کرد، این احتمال هم هست که از دیگر نیروهای عرب یا منطقه بخواهند به نیروهای ترکیه در شمال غرب سوریه بپیوندند. ایالات متحده بهطور بالقوه ممکن است مداخله غیرمستقیمی داشته باشد تا تلاشهای بازیگران در شمال شرق و شمال غرب را جمع کند تا در مقابل حملات بیشتر از سوی اسد و سوریه از منطقه حفاظت کنند.
در سومین سناریوی فرضی، مخالفان ترکیه با پیروزی در انتخابات، اولویت را به برآوردهکردن قولهایی خواهند داد که به مردم ترکیه دادهاند و نه به اجراییکردن توصیههای غربی درباره سیاست سوریه. دولت جدید ساخت دیواری جداکننده در مرز سوریه را کلید خواهد زد، نیروهای نظامی ترکیه را از شمال غرب سوریه خارج خواهد کرد و حمایتش از اسانای را پایان خواهد داد. این کار، نام تیسیای را منسوخ خواهد کرد و الگوی حاکمیتی را که پیشتر در منطقه پیاده شده بود، بهخطر خواهد انداخت. گرچه حلقه اصلی حول دولت فعلی، این را گزینهای شدنی برای اردوغان نمیبینند، چنین سناریویی در آینده نزدیک محتمل خواهد بود.
در حالتی که رئیسجمهور بعدی، خواه قلیچداراوغلو باشد خواه اردوغان، عادیسازی کامل با اسد را همچنان پی بگیرند و شروع به خارجکردن نیروهای ترکیه از سوریه کنند، نتیجه چه ممکن است باشد؟
در چنین سناریویی، گروههای مسلح در شمال غرب سوریه با تصمیمی سخت مواجه خواهند شد. آنها ناچار خواهند بود انتخاب کنند که آیا بهرغم از دست دادن حامی اصلی و مواجهه با احتمال قطع مسیرهای تأمین منابع، علیه رژیم سوریه و متحدش روسیه مشغول به نبرد شوند یا نه. گزینه دیگر این است که میتوانند تحت تضمینهای ترکیه یا میانجیای دیگر، با رژیم آشتی کنند، چنان که پیشتر بین رژیم سوریه و مخالفان اتفاق افتاد، وقتی دهها هزار نفر از مردم و مبارزان بعد از اینکه رژیم کنترل حلب را پس گرفت، آنجا را ترک کردند و به ادلب رفتند.
وضعیت فعلی در شمال غرب سوریه متفاوت است، از آنجا که جای دیگر برایشان نمانده که بروند و مردم نمیخواهند دوباره تحت حاکمیت رژیم اسد زندگی کنند. بهعلاوه، تجربههای پیشین آشتی با رژیم یا بازگشت پناهجویان به نظر گزینههای خوبی نمیرسند، نه برای مردم و نه برای مبارزان. گروه دوم احتمالا علیه مهاجمان سلاح به دست خواهند شد و ممکن است مبارزان جدید یا سابق به آنها اضافه شوند. این مسئله به صورت بالقوه منجر به نیرویی با تعداد بیش از ۷۰ هزار نفر خواهد شد؛ بین ادلب و مناطق حومه حلب.
این وضعیت ممکن است منجر به فراری گسترده در منطقه شود که در آن ترکیه مقصد اصلی خواهد بود. ترکیه ممکن است میلیونها نفر در مرزش ببیند و این منجر به فشاری شدید از سمت سیاستمداران و مردم ترکیه بر سوریهای مستقر در ترکیه خواهد شد که آنها را بر آن خواهد داشت که جای دیگر به دنبال پناه بگردند؛ عمدتا در اروپا. مشخص نیست که گروههای مسلح، بهخصوص گروههای رادیکال، در چنین سناریویی چه واکنشی به دولت ترکیه نشان خواهند داد. ممکن است گروههای مسلح در مناطق کردی تلاش کنند آنچه را که ترکیه در عملیات نظامی پیشین از آنها گرفت، پس بگیرند.
وضعیت در شمال غرب سوریه برای جامعه جهانی هم چالشهایی دارد و هم فرصتهایی. یکی از چالشهای کلیدی تضمین ایمنی و امنیت پناهجویان سوری و میلیونها نفر مردم شمال غرب سوریه است که دربارهشان غفلت شده است. رسیدگی به این چالش، فرصتی برای جامعه جهانی فراهم میکند که با دولت جدید بعد از انتخابات در ترکیه همکاری کنند تا راهبردهایی شکل بگیرد که هم از امنیت ترکیه حفاظت کنند و هم سوریهایی که در ترکیه و شمال غرب سوریه زندگی میکنند.
چالشی دیگر، پتانسیل درگیری جدید در سوریه است که ممکن است منجر به فاجعهای دیگر شود و موجی جدید از پناهجویان را به همراه داشته باشد؛ اما این وضعیت هم فرصتی برای ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد خواهد بود تا برای پیشگیری از عملیشدن چنین سناریویی و پیگیری و پیشبرد راهحلی صلحآمیز همکاری کنند.
بهعلاوه، گروههای مسلح مختلف در شمال غرب سوریه با چالش همکاری با سناریوهای مختلفی مواجه هستند که ممکن است سر بر آورند؛ اما باز این هم فرصتی برای هماهنگکردن تلاشها و اولویتدادن به رفاه مردم محلی ارائه خواهد کرد. برپایی ارتباط بین مناطق شمال غرب و شمال شرق میتواند باز هم باعث پیشبرد بیشتر ثبات شود و تضمین ایمنی آنهایی که در این دو منطقه زندگی میکنند. موفقیت این تلاشها بسته به همکاری و اقدام مشترک همه طرفهای درگیری است.
انتظار میرود انتخابات ترکیه نقطه عطفی کلیدی در تاریخ این کشور باشد و میتواند تأثیری قابلتوجه بر آینده سوریه بگذارد، بهخصوص شمال غربیاش، جایی که مقامات ترکیه قدرت قابلتوجهی دارند. درگیری سوریه و پیامدهایش، شامل حضور نیروهای ترکیه در شمال غرب سوریه، بحران پناهجویان و امکان عادیسازی روابط با رژیم سوریه، موضوع بحثهایی داغ در ترکیه هستند و اغلب توسط مخالفان برای انتقاد از دولت فعلی به کار گرفته میشوند.
رئیسجمهور اردوغان تلاش کرده است کنترل روایت حول درگیری سوریه را دوباره به دست بگیرد و به این منظور به تمایلش برای پیگیری گفتگو با اسد اشاره کرده است؛ اما در سفر اخیر اسد به روسیه در مارس ۲۰۲۳، او چندین تقاضا برای حل این اختلاف مطرح کرد، شامل خروج نیروهای ترکیه از شمال غرب سوریه. گرچه دیداری که بین این دو رهبر برنامهریزی شده است، به تعویق انداخته شده است و بعید است که چنین دیداری قبل از انتخابات ۱۴ میرخ دهد.
در صورت پیروزی قلیچداراوغلو، آیا طرف مخالف به وعدههای خود عمل خواهد کرد و سیاست ترکیه در قبال سوریه را کاملا برعکس خواهد کرد؟ یا آیا به دنبال رابطهای دوستانه با اتحادیه اروپا خواهد بود و اصول قوانین بینالمللی را برپا خواهد داشت، حتی درحالیکه قصد دارد با رژیم اسد همکاری کند تا میلیونها پناهجو را مجبور کند به سوریه برگردند؟ آیا اردوغان همچنان در مسیر تازهیافتهاش برای آشتی با دشمن سابقش اسد خواهد ماند یا آیا در رویکردش به مخمصه سوریه تجدیدنظر خواهد کرد؟ گروههای مسلح در شمال غرب سوریه، چارچوب حکومتی و رابطه بین شمال غرب و شمال شرق سوریه چه؟
در صورت یک درگیری جدید بالقوه در سوریه، جامعه جهانی چگونه واکنش نشان خواهد داد و ترکیه در مواجهه با تهدیدات امنیتی جدید چه اقداماتی خواهد کرد؟ بعد از ۱۴ می، بعد از اینکه رأیدهندگان ترکیه پای صندوقها رفتند، امکانش هست که همه این سوالات پاسخ داده شود.
صرفنظر از نتیجه انتخابات پیش روی ترکیه، چندین سناریوی بالقوه برای رویکرد ترکیه به شمال غرب سوریه وجود دارد. اولین سناریو حفظ وضعیت ثبات فعلی در منطقه را به دنبال دارد که در آن بعید است دولت جدید تغییری مطرح کند. سناریوی دوم خروجی نسبی را خواهد دید، نسبی از لحاظ سیستم حکومتی که در آن ممکن است ترکیه مشوق شکلگیری یک مجموعه حکومتی منفرد در شمال غرب سوریه باشد.
در سناریوی سوم، یک تغییر کامل سیاست رخ خواهد داد که در آن انتظار میرود ترکیه در تلاشهایش برای بهبود روابط با رژیم سوریه مداومت به خرج دهد، صرفنظر از گرایش سیاسی دولت. این پایانی بر اختلاف یکدههای خواهد بود و پیامدهای قابلتوجهی برای امنیت، حکومت، اقتصاد و گروههای مسلح در شمال غرب سوریه به همراه خواهد داشت. درحالیکه انتخابات ترکیه نزدیک میشود، آینده روابط آنکارا با شمال غرب سوریه معلق است.
احتمال تغییر کامل سیاست به سمت عادیسازی با رژیم اسد برای آنهایی که تحت حاکمیت او رنج کشیدهاند نگرانی ایجاد میکند. در عین حال، ساکنان شمال غرب سوریه همچنان فراموش شدهاند، درحالیکه در میانه درگیریای گرفتارند که آنان را بدون ملزومات اولیه زندگی وانهاده است. چنین کسانی با نگرانی منتظر و ناظرند تا ببینند انتخابات ترکیه چطور پیش میرود، با دلهره یک نقطهعطف بالقوه پس از ۱۴ می ۲۰۲۳.
منبع: انستیتو خاورمیانه
ترجمه: روحانگیز رها