واقعیت این است که مسئولان ورزش ایران یا دستکم آنهایی که تصمیمگیرنده در امور دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستند، دل در گرو پروژه «ایرانیزهشدن» دارند؛ به این معنی که نیمکت این تیم را به دست یک مربی ایرانی بسپارند. دلیل هم برای انجام این کار وجود دارد. بعد از موفقیت یحیی گلمحمدی در پرسپولیس و کسب جامهای مختلف بههمراه این تیم، مسئولان به دنبال تعریفکردن چنین پروژهای برای استقلال هم هستند.
بیستودومین دوره رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران در حالی چند هفته اخیر به پایان رسید که استقلال، مدافع عنوان قهرمانی، نتوانست فصل چندان خوبی را برای هوادارانش رقم بزند. این تیم که فصل گذشته به همراه فرهاد مجیدی توانسته بود در اقدامی تاریخی، بدون شکست به عنوان قهرمانی دست یابد و به طلسم و ناکامی ۹سالهاش در این عرصه پایان دهد، در این فصل به رتبه و جایگاهی بهتر از سومی نرسید.
البته رقابت در جام حذفی هم برای آنها چندان پایان خوشی نداشت و با شکست برابر رقیب سنتی به پایان رسید. بهاینترتیب این تیم فقط یک سوپرجام را که حاصل تک بازی بود، به دست آورد که قاعدتا باید اعتبارش را به پای همان فرهاد مجیدی، مربی فصل پیش این تیم گذاشت.
استقلال بعد از فرهاد مجیدی زمام امور کادر فنی را به دست ریکاردو سا پینتوی پرتغالی سپرد و امیدوار بود که تجربیات بینالمللی این مرد خارجی به کمکش بیاید تا همچنان به یکهتازیاش در لیگ ایران ادامه دهد. برخلاف تصور، ولی ریکاردو سا پینتو نتوانست در دیدارهای ششامتیازی بهویژه در جدال با رقبای مستقیم برای قهرمانی عملکرد مناسبی داشته باشد. نتیجه شد آنکه پشت سر پرسپولیس و سپاهان قرار گرفت و در دیدارهای رودررو هم به هر دو تیم باخت. بهعلاوه آنکه این تیم در فاصله زمانی اندکی دو بار به پرسپولیس بازی را واگذار کرد تا بسیاری نسبت به عیار فنی ریکاردوی پرتغالی مردد شوند.
اتفاقا همین حجم از تردید بود که حالا داستان سا پینتو با استقلال را با یک پایان باز روبهرو کرده و مشخص نیست این مربی قرار است فصل آتی هم هدایت آبیهای تهران را بر عهده داشته باشد یا نه. فعلا که او چمدانهایش را بسته و برای تعطیلات به پرتغال رفته است. پیشازاین در یکی، دو نوبت، برای حفظ ظاهر هم که شده مسئولان استقلال خبر از توافق برای تمدید قرارداد این مربی دادند؛ ولی زیرکی آنها باعث شد همه چیز به بعد از دیدار فینال جام حذفی کشیده شود.
قرارداد سا پینتو با استقلال دوساله است؛ ولی سال دومش مشروط است. قید شرطش هم رضایت طرفین است. اگر سا پینتو میتوانست استقلال را قهرمان کند، قراردادش برای سال آتی خودبهخود تمدید میشد؛ ولی حالا که چنین نشده، او باید در صورت تمایل مدیران استقلال به این تیم برگردد. اینجاست که پای اتفاقات پیچیده به میان میآید؛ اول اینکه سا پینتو با وجود ناکامی در کسب جام، درخواست افزایش دستمزد برخلاف بندهای قراردادش را داشته (طبق ادعای مدیران فعلی باشگاه) و دوم اینکه اصولا این باشگاه مدیر رسمی ندارد که بخواهد برای روند مذاکرات با این مرد پرتغالی وارد گود شود.
بعد از تغییرات مکرر در عرصه مدیریتی، سرپرستی این باشگاه به دستان حجت کریمی سپرده شده؛ ولی واضح است که او اختیار تام برای مذاکره با ریکاردو سا پینتو یا هر مربی دیگری را نخواهد داشت. اینجا به نظر میرسد باید به سمت نهادهای بالاتر بهویژه وزارت ورزش چرخید تا متوجه نسخه آنها برای نیمکت استقلال شد. شاید اگر روال مطابق با سالهای گذشته بود، میشد راحتتر عنوان کرد که تصمیمگیرنده در چنین شرایطی وزارت ورزش است؛ ولی در ماههای اخیر اتفاقات دیگری هم رخ داده و با ورود سازمان خصوصیسازی به ماجرای مدیریت این باشگاه، در کنار باشگاه پرسپولیس، به نظر میرسد وزارت ورزش هم بهتنهایی در این مورد تصمیمگیرنده نخواهد بود.
در چنین شرایطی که ابهامات به اندازه کافی فربه شده، سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال هم با تعیین ددلاین برای ریکاردو سا پینتو به او گفته فقط تا فردا، یعنی پنجشنبه فرصت دارد تا به پیشنهاد تمدید قرارداد با استقلال، طبق چیزی که مدیریت این باشگاه گفته و با تأکید بر بندهای قرارداد سابق، پاسخ دهد. این مهلت اندک بیش از آنکه مذاکره با سا پینتو را جدی کند، به نظر میرسد خط پایانی بر همکاری با این مرد پرتغالی است.
البته به غیر از اختلاف نظر مالی، استقلال دلایل دیگری هم برای خداحافظیکردن با سا پینتو دارد. او خواه یا ناخواه در عرصه فنی ناکام بوده و نتوانسته برای استقلال جامی به ارمغان بیاورد. بهانهجوییهایی مکرر این مرد پرتغالی برای فرار از پذیرش واقعیت بهویژه ضعفش در بازیهای بزرگ هم مزید بر علت شده است. از سوی دیگر، رفتارهای پرخاشگرانه سا پینتو هم لطمههای زیادی در این فصل به استقلال زد و چهبسا اگر او بیشتر کنار زمین بود، این تیم میتوانست با جمعآوری چند امتیاز دیگر، به قهرمانی فکر کند. ولی از همه مهمتر همین شرایط اخیر است. رفتارهای عجیب سا پینتو باعث شده فدراسیون فوتبال ایران این مربی را چهار ماه از حضور در میادین محروم کند. پرواضح است که چنین محرومیتی از زمان شروع لیگ اعمال میشود. پس حتی اگر استقلال هم بخواهد با سا پینتو ادامه دهد، رسما این مربی را تا هفتههای پایانی نیمفصل نخست در اختیار نخواهد داشت. شاید همین مورد بهترین بهانه برای قطع همکاری با او باشد.
بااینحال این سناریو چندان ساده هم نخواهد بود؛ چون اگر سا پینتو برود، دوباره ماجرای اینکه چه کسی هدایت استقلال را به دست بگیرد، به سوژهای داغ تبدیل میشود.
این یکی شاید برخلاف سالهای اخیر چندان پیچیدگی نداشته باشد. واقعیت این است که مسئولان ورزش ایران یا دستکم آنهایی که تصمیمگیرنده در امور دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستند، دل در گرو پروژه «ایرانیزهشدن» دارند؛ به این معنی که نیمکت این تیم را به دست یک مربی ایرانی بسپارند. دلیل هم برای انجام این کار وجود دارد. بعد از موفقیت یحیی گلمحمدی در پرسپولیس و کسب جامهای مختلف بههمراه این تیم، مسئولان به دنبال تعریفکردن چنین پروژهای برای استقلال هم هستند. ضمن اینکه در سطوح بالاتر هم حمایت از کالای ایرانی که در این زمینه، حمایت از مربی ایرانی تعبیر میشود، بهجد پیگیری شده و اثرش را در تیم ملی هم گذاشت. امیر قلعهنویی بعد از سالها که نیمکت تیم ملی در دست خارجیها بود، بهعنوان سرمربی جدید ایران معرفی شد تا از این پس این نیمکت هم به دست ایرانیها اداره شود.
حالا که پرسپولیس با چنین فرمولی جواب گرفته و تیم ملی هم ایرانیزه شده، پس پروژه بعدی که میتواند در راستای محققشدن شعارهای مسئولان باشد، باشگاه استقلال است. بهاینترتیب به نظر میرسد گزینه جانشینی سا پینتو در استقلال یک چهره ایرانی است. ضمن اینکه طبق قوانین جدید، کارکردن با ایرانیها برای باشگاهی مثل استقلال راحتتر هم هست. مصوبههای جدید نقلوانتقالاتی چندین بند عجیبوغریب دارد که یکی از آنها مربوط به پرداخت ریالی به مربی و بازیکنان خارجی است. امری که ظاهرا شدنی نیست؛ ولی اگر مربی ایرانی به کار گماشته شود، دیگر این نگرانی وجود ندارد و او میتواند از ایجاد آشفتگی مالی در این بخش جلوگیری کند.
البته هیچکدام از این موارد مانع همان پرسش اصلی که چه کسی سرمربی استقلال بشود، نیست. درست است که پرسپولیسیها چندین سال است توانستهاند مربی توانمندی مانند یحیی گلمحمدی را معرفی کنند و حالا ثمرهاش را بچینند؛ ولی استقلال در این زمینه چندان خوب پیش نرفته است. درست است که تعداد سرمربیان استقلالی لیگ عدد شایان توجهی است؛ ولی آنها معمولا در کسب نتایج سینوسی عمل کرده و نتوانستهاند رضایت نسبی را فراهم کنند. بدیهی است که این موضوع به معنی نداشتن چهره شاخص نیست. همین روزها شایعات به قدر کافی حول نیمکت این تیم میچرخد و گزینههای احتمالی هم معرفی شدهاند.
اگرچه تعداد گزینهها زیاد شده؛ ولی به نظر میرسد تا به الان دو یا سه نفر، شانس بیشتری برای نشستن روی این نیمکت دارند. هرچند جدیترین گزینه که ماحصل گمانهزنی رسانهای است، جواد نکونام است. کاپیتان سابق استقلال در دوران مربیگریاش نتایج قابل قبولی گرفته و با توجه به فاکتور جوانی و انگیزه، جدیترین گزینه استقلال برای فصل آتی است. اگرچه هنوز هم بسیاری از سبک بازی تیمهای جواد نکونام گلایه دارند یا اینکه علاقه او برای داشتن قراردادهای بلندمدت را یکی از موانع برای حضور در استقلال میدانند؛ ولی جدیت او در کار مربیگری، جواد را به گزینه اصلی برای استقلال تبدیل میکند. به هر حال هرچه باشد، این پرونده طبق گفته مدیران استقلال قرار است فردا حلوفصل شود؛ پروندهای که احتمالا انتهایش با ایرانیزهشدن یکی دیگر از نیمکت تیمهای پرطرفدار ایرانی همراه باشد.