جنگ اوکراین تا امروز تحت کنترل طرف شرقی و غربی پیش رفته است. اما قانونی وجود ندارد که ابرقدرتها تا ابد مراعات حال یکدیگر را بکنند. هیچ بعید نیست جنگ جهانی سوم در ساعت ۶ بعدازظهر روز ۳ نوامبر ۲۰۲۳ با حمله موشکی روسیه به آلمان آغاز شود. روسها خیلی وقت است دولت اوکراین را به حکومت نازیها تشبیه میکنند و مقابله با آن را لازم میدانند و حالا هم که ژرمنها دست بالا را در فعل و انفعالات نظامی مقابل «دشمن فرضی» خود دارند تا پیشبینی «الکسا» خیلی هم غیرواقعی به نظر نرسد.
درحالیکه چشمانداز روشنی برای پایان جنگ اوکراین مشاهده نمیشود، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اعلام کرده است تا چند روز دیگر بزرگترین رزمایش دفاع هوایی تاریخ خود را برگزار خواهد کرد. این مانور طی روزهای ۱۲ تا ۲۳ ژوئن (۲۲ خرداد تا دوم تیر) بر فراز حریم هوایی آلمان، هلند و جمهوری چک به اجرا درخواهد آمد.
به گزارش هممیهن، گذری بر نام ۲۵ کشوری که قرار است در این مانور عظیم حضور داشته باشند، بهخوبی ارتباط آن با جنگ اوکراین را آشکار میسازد. لهستان و آلمان بهطور مستقیم در جنگ اوکراین دخالت دارند و فنلاند اخیراً با پیوستن به پیمان ناتو، خشم روسیه را برانگیخته است. استونی، لتونی و لیتوانی هم با اینکه سالهاست عضو ناتو هستند، اما روسیه این کشورها را حیاطخلوت خودش میداند تا جایی که زمانی زمزمه حمله به آنها بعد از فارغ شدن پوتین از گرفتاری در اوکراین به گوش میرسید.
خود این سه کشور مدتهاست در هراس از استراتژی خوفناک امپراطوری شرق به سر میبرند، هرچند سران کشورهای ناتو قرار است نشست تازه این پیمان نظامی را در روزهای ۱۱ و ۱۲ ماه ژوئیه (۲۰ و ۲۱ تیرماه) در پایتخت لیتوانی برگزار کنند که دهنکجی آشکاری به تمایل قلبی روسها در قبال این کشورها قلمداد میشود.
مشابه همین وضعیت درباره سوئد هم صادق است. اگرچه این کشور شمال اروپا با چشمپوشی از خواست روسیه، تصمیمش برای پیوستن به ناتو را قطعی کرده، اما فعلاً با مانع ترکیه مواجه شده که پیوستن سوئد به ناتو را مشروط به، اما و اگر کرده است (برای پیوستن یک کشور به ناتو موافقت همه کشورهای عضو لازم است). بههرحال وارثان امپراطوری عثمانی در بازی کردن میان شرق و غرب استاد بلامنازع هستند.
اما در رزمایش قریبالوقوع ناتو که عنوان «مدافع هوایی ۲۳» را بر آن گذاشتهاند، ۲۲۰ جت جنگنده (۱۰۰ فروند از این هواپیماها بخشی از گارد ملی هوایی ایالات متحده هستند که برای شرکت در مانور به اروپا اعزام میشوند) و حدود ۱۰ هزار سرباز متعلق به ۲۵ کشور عضو این پیمان تحت رهبری نیروی هوایی آلمان شرکت خواهند کرد.
این از معدود دفعات بعد از جنگ جهانی دوم است که جهان غرب به آلمان اجازه میدهد رهبری یک عملیات بزرگ نظامی در ابعاد جهانی (البته در حد و حدود رزمایش در عرصههای مشخص و نه جنگ واقعی) را برعهده بگیرد. نقشآفرینی این بار آلمان نشان میدهد حمله روسیه به اوکراین بسیاری از معادلات منطقهای و بینالمللی را دستخوش تغییر کرده است.
فراموش نکنید صدور حکم بازداشت ولادیمیر پوتین توسط دیوان کیفری بینالمللی لاهه به اتهام جنایات جنگی در اسفندماه گذشته، اقدامی بود که تا پیش از حمله روسیه به اوکراین بیمعنا و محال ارزیابی میشد، اما حالا آفریقای جنوبی زیر برخی فشارهای بینالمللی قرار گرفته تا نسبت به اجرای این حکم در هنگام حضور پوتین در آن کشور اقدام کند.
رئیسجمهور روسیه قرار است اواسط تابستان بهمنظور حضور در اجلاس بریکس به این کشور سفر کند. هرچند یک مقام پارلمانی آفریقای جنوبی اعلام کرده است این کشور اهمیتی به حکم بازداشت رئیسجمهور روسیه نمیدهد و مقامات روس هم صدور این حکم را بیاهمیت توصیف کردهاند، اما بههرحال دادگاه کیفری بینالمللی، حکم بازداشت یک رئیس دولت را صادر کرده است. یعنی کاری که پیشتر در مورد عمر البشیر، رئیسجمهور سرنگونشده سودان انجام شده بود و حالا جنگ اوکراین نام پوتین را در کنار کسی مانند عمرالبشیر قرار داده است. این برای رهبر کرملین بازتاب مناسبی ندارد.
مانور قریبالوقوع ناتو در جوار مرزهای روسیه، تنها اقدام از این نوع نیست. ۴ سالونیم پیش هم نزدیک به ۵۰ هزار نیروی ناتو در بزرگترین مانور این پیمان نظامی تا آن تاریخ علیه یک مهاجم فرضی رزمایش برگزار کردند. در این رزمایش علاوه بر حضور دهها هزار نیروی انسانی ناتو، ۱۰ هزار وسیله نقلیه نظامی، ۲۵۰ هواپیما و ۶۵ کشتی از ۲۹ کشور عضو این پیمان شرکت داشتند. جالب آنکه آلمان در آن مانور هم نقش رهبری نیروهای واکنش سریع ناتو را بر عهده داشت. غرب انجام این مانور را بهمعنای آمادگی برای رویارویی با روسیه ندانست، اگرچه روسها نفس برگزاری آن را در راستای انجام یک اقدام تهاجمی علیه خودشان توصیف کردهاند.
آذرماه سال گذشته هم درحالیکه مذاکرات صلح اوکراین با میانجیگری فرانسویها در جریان بود، پیمان آتلانتیک شمالی، مانورهایی را در مرز استان کالینینگراد روسیه انجام داد. این منطقه بین کشورهای لیتوانی و لهستان واقع شده و اهمیت راهبردی زیادی دارد، زیرا تسلط روسیه بر آن، کشورهای بالتیک را از بقیه کشورهای عضو ناتو جدا میکند و به همین دلیل، برای امنیت ناتو از اهمیت بالایی برخوردار است.
در این رزمایش دو هزار سرباز نیروی زمینی و هوایی لهستان و بیش از هزار فروند تجهیزات جنگی و پشتیبانی لجستیکی این کشور به کار گرفته شد. همزمان در رومانی هم صدها سرباز ناتو در رزمایش مشترکی با مشارکت سربازانی از رومانی، فرانسه، آمریکا، لهستان و پرتغال شرکت کردند.
پرواضح است که روسیه این بار هم این اقدامات را در راستای آسیب رساندن به امنیت خودش تفسیر کرد. اما حضور نظامی این کشور در اوکراین، جایی برای حمایت بینالمللی از دیدگاه روسها باقی نگذاشت.
در این شاخ و شانه کشیدنهای نظامی شرق و غرب علیه یکدیگر، دست روسها هم خالی نیست. این وارث امپراطوری متلاشیشده شوروی نیز هر بار به یاری دوست و متحد نزدیکش، بلاروس دست به انجام چنین رزمایشهایی میزند.
بسیاری معتقدند ولادیمیر پوتین در سودای احیای آن امپراطوری تکهتکهشده است. اتحاد استراتژیک با بلاروس، حمله به اوکراین، مخالفت جدی با گسترش مرزهای ناتو به سمت این کشور و نیمنگاهی که روسیه به کشورهای شرقی حوزه دریای بالتیک دارد، در همین راستا ارزیابی میشود. همه این کشورها روزگاری زیر سایه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی روزگار میگذراندند، اما بعد از فروپاشی ابرقدرت شرق، آنها به دامان غرب غلتیدند که اوکراین آخرینشان محسوب میشود. در واقع روسیه فقط توانسته است بلاروس را در اردوگاه خودش حفظ کند و انجام مانورهای مشترک نظامی با این کشور بیشتر از آنکه به مفهوم تهاجم به غرب تعبیر شود، به «نگاه داشتن بلاروس زیر چتر روسیه به هر قیمتی» معنا میگیرد.
روسها هر چهار سال یک بار رزمایشی به نام «زاپاد» که در زبان روسی به معنای «غرب» است را با مشارکت بلاروس برگزار میکنند. آخرین بار که این رزمایش بزرگ برگزار شد، شهریورماه ۱۴۰۰ بود که دهها هزار (و بهگفته برخی منابع صدها هزار) نظامی به مدت یک هفته در بخشهایی از خاک بلاروس، غرب روسیه و دریای بالتیک با انبوه ابزارآلات جنگی، توان تهاجمی خود را به رخ رقبا کشیدند. این یکی از بزرگترین مانورهای روسیه تا آن زمان لقب گرفت.
اعضای پیمان ناتو، این تمرینهای جنگی را تحریکآمیز توصیف کردند، اما روسیه نگرانی آنها را رد کرد. همان زمان اوکراین نیز از جمله کشورهایی بود که اعلام کرد بهخاطر این تمرینهای نظامی نگران است و از آن هراس دارد که «زاپاد» به حمله تهاجمی منجر شود. اما وزارت دفاع روسیه این نگرانیهای اوکراین را نیز رد کرد و اطمینان داد که هیچ طرحی برای اشغال خاک کشورهای همسایه وجود ندارد. ۶ ماه بعد روسیه به اوکراین حمله کرد.
از ۴ آوریل ۱۹۴۹ میلادی (۱۵ فروردین ۱۳۲۸) که پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در آمریکا پایهگذاری شد تا امروز ۷۴ سال میگذرد. این پیمان نظامی به هدف مقابله احتمالی اعضای آن با خطر قریبالوقوع اتحاد جماهیر شوروی پایهگذاری شد، اما با از میان رفتن شوروی نهتنها به کار خودش ادامه داد، بلکه با گسترده کردن دامنه نفوذ خود، امروز ناتو به عنوان بزرگترین پیمان نظامی در جهان ۳۱ کشور را تحت پوشش قرار داده است. بسیاری از این کشورها روزگاری از ممالک اقماری شوروی سابق و تحت پوشش پیمان نظامی ورشو (که روسها آن را در پاسخ به ناتو بنیان گذاشتند) بودند، اما با فروپاشی مرزهای برادر بزرگترشان و از میان رفتن پیمان نظامی وابسته به آن کشور، به ناتو پیوستند.
فلسفه وجودی پیمانهای ورشو و ناتو تا دهه ۹۰ میلادی که اتحاد جماهیر شوروی هنوز سرپا بود، کنترل هر یک از دو ابرقدرت آمریکا و شوروی توسط دیگری بود و این دو پیمان هیچگاه علیه یکدیگر وارد درگیری نظامی نشدند. حالا هم بسیار بعید است که اقدامات ناتو و روسیه به جنگ مستقیم غرب با این کشور بیانجامد، اما به هر روی باید توجه داشت که رویاروییهای بزرگ، عمدتاَ نتیجه اشتباهات محاسباتی بهظاهر کماهمیت بودهاند. پس اگر تهدیدات اتمی روسها و پاسخ برخی کشورهای اروپایی به آن را در نظر نگیریم، اقدامات محتاطانه آمریکا بهمنظور تحریک نکردن روسیه در راستای همان سیاست «کنترل از راه دور» قابل بررسی است، اما اشتباهات محاسباتی میتواند این سیاست متعادلکننده را به تقابل مخربی تبدیل کند.
اینکه در عصر غلبه پیشبینیهای هوش مصنوعی بر بینش بشری، «الکسا»، دستیار مجازی هوشمند ساخته شده توسط شرکت «آمازون» زمان دقیق جنگ جهانی سوم را محاسبه کرده است نمیتواند صرفاً در حوزه سرگرمی دستهبندی شود.
جنگ اوکراین تا امروز تحت کنترل طرف شرقی و غربی پیش رفته است. اما قانونی وجود ندارد که ابرقدرتها تا ابد مراعات حال یکدیگر را بکنند. هیچ بعید نیست جنگ جهانی سوم در ساعت ۶ بعدازظهر روز ۳ نوامبر ۲۰۲۳ (دوازده آبان ۱۴۰۲) با حمله موشکی روسیه به آلمان آغاز شود. روسها خیلی وقت است دولت اوکراین را به حکومت نازیها تشبیه میکنند و مقابله با آن را لازم میدانند و حالا هم که ژرمنها دست بالا را در فعل و انفعالات نظامی مقابل «دشمن فرضی» خود دارند تا پیشبینی «الکسا» خیلی هم غیرواقعی به نظر نرسد.