استقلال نهتنها در این برهه با مشکل نداشتن سرمربی دستوپنجه نرم میکند بلکه هنوز مدیرعامل هم ندارد و باید پیرو فرامینی باشد که از نهاد بالاتر، یعنی وزارت ورزش از راه میرسند. وزارت بهعنوان متولی این باشگاه در سطحی دیگر باید پیرو نهادهای تصمیمگیرنده باشد و اینطور نیست که آنها هم بهراحتی از پس تصمیماتی که قرار است برای آینده باشگاه گرفته شود، برآیند.
تیم فوتبال استقلال قرار بود پنجشنبه دو هفته قبل اسم سرمربی جدیدش را بشناسد و برای حضور پرقدرت در رقابتهای فصل آتی لیگ برتر ایران، برنامهریزی کند. این موضوعی بود که حجت کریمی، سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال، بعد از قطع همکاری با ریکاردو سا پینتو عنوان کرد و گفت در ۴۸ ساعت سرمربی جدید معرفی میشود. کریمی یا بیش از اندازه خوشبین بود یا اینکه تصور میکرد قدرت تصمیمگیری، از صفر تا صد، برای انتخاب سرمربی جدید باشگاه را دارد. از آن زمان تا به الان قریب به ۲۰ روز سپری میشود، ولی هنوز سرمربی جدید استقلال معرفی نشده است.
در این فاصله زمانی البته تلاشهایی برای انتخاب سرمربی جدید صورت گرفته و حتی یک گزینه اسپانیایی نیز برای مذاکره به تهران رسید که نتیجهای در پی نداشت. بهاینترتیب، استقلال ظاهرا باید چند روز دیگر برای معرفی سرمربی جدید حوصله به خرج دهد. مسئله، ولی اینجاست که آیا چنین وقفهای به سود این باشگاه خواهد بود؟ پاسخ منفی است. رقبای این تیم در مسیر قهرمانی از مدتها قبل برنامهریزی را شروع کرده و بلاتکلیفی خاصی ندارند. سپاهان بدون اینکه تغییراتی روی نیمکت کادر فنی داشته باشد، به آرامی مشغول مهیاشدن برای فصل آتی است. پرسپولیس هم اگرچه هنوز بهطور قطعی مشخص نشده که یحیی قصد ماندن دارد یا خیر، ولی بنا را بر ماندگاری این مربی جوان گذاشته و دلهره خاصی از این بابت ندارد. تنها تیم مدعی این روزها که بلاتکلیفتر از همیشه به کار ادامه میدهد، همین باشگاه استقلال است.
استقلال البته فقط در این زمینه بدشانس نیست؛ آنها مشکلات عدیدهتری هم دارند که بخش زیادی از آن مربوط به بدهیهای سنگین مالی است؛ موضوعی که باعث شد تا این تیم دوباره نتواند مجوز ورود به بازیهای لیگ قهرمانان آسیا را به دست بیاورد. شرایط از لحاظ مدیریتی هم در این باشگاه دیوانهکننده است؛ آبیهای تهرانی همچنان روی دور تغییر و معرفی مدیرعامل هستند و ثباتی دراینبین دیده نمیشود. مصطفی آجرلو و علی فتحاللهزاده چهرههای مطرحی بودند که زمام مدیریتی در این باشگاه را به دست گرفتند، ولی به طرز ناباورانهای هر دو با اتهام تخلفات مالی روبهرو شده و باید خودشان را از این اتهامات مبرا کنند.
هرچند با درنظرگرفتن پولهای واریزی از طریق فروش سهام و اسپانسر، این دو اهمال زیادی در این پرونده صورت دادهاند که باعث شد شرایط باشگاه استقلال در مقایسه با مدعیان دیگر بدتر هم به نظر بیاید. اگر مدیران مذکور از پول هنگفتی که برآورد آن نزدیک به ۶۲۵ میلیارد تومان است، بدهی استراماچونی را در موعد مقرر پرداخت کرده بودند، حداقل هواداران این باشگاه امید داشتند تیمشان طعم حضور دوباره در لیگ قهرمانان آسیا را بچشد. این پایان کار نیست؛ چون پس از قطع همکاری با آجرلو و فتحاللهزاده، امور مدیریتی باشگاه به حجت کریمی بهعنوان سرپرست واگذار شده و او اگر هم بخواهد ارادهای برای ایجاد تغییرات یا تصمیمگیریهای کلان برای این باشگاه ندارد. پس استقلال نهتنها در این برهه با مشکل نداشتن سرمربی دستوپنجه نرم میکند بلکه هنوز مدیرعامل هم ندارد و باید پیرو فرامینی باشد که از نهاد بالاتر، یعنی وزارت ورزش از راه میرسند.
وزارت بهعنوان متولی این باشگاه در سطحی دیگر باید پیرو نهادهای تصمیمگیرنده باشد و اینطور نیست که آنها هم بهراحتی از پس تصمیماتی که قرار است برای آینده باشگاه گرفته شود، برآیند.
برای تشریح پیچیدگی بیشتر این موضوع کافی است به شرایط انتخاب سرمربی این باشگاه رجوع شود. مسئولان این تیم، خاصه اعضای هیئترئیسه، در پی مذاکره با گزینههای خارجی هستند و تمایل دارند هدایت این باشگاه را پس از سا پینتو دوباره به دست یک مربی خارجی بسپارند. وزارت ورزش، ولی روی انتخاب مربی ایران تأکید دارد؛ اصرار آنها برگرفته از مصوبههای جدیدی است که تأکید دارد با مربی و بازیکنان خارجی که قرار است به ایران بیایند، قرارداد ریالی بسته شود؛ امری که همکاری با گزینه خارجی را دشوار میکند. از سوی دیگر تأکید بر استفاده از کالای ایرانی که در این مقوله مربی ایرانی محسوب میشود، دیگر موضوعی است که دال بر اعمال نظر دولت در اداره این باشگاه است. پس از باشگاه پرسپولیس و تیم ملی ظاهرا استقلالیها قرار است فرمول ایرانیزهشدن را تجربه کنند.
تا به اینجای کار شاید مشکل چندان بزرگی نباشد؛ چون مسئولان این باشگاه ابتدا قید همکاری با رومن لوپس اسپانیایی را که برای مذاکره با استقلال به تهران آمده بود، زدند و با جواد نکونام، سرمربی سابق فولاد و کاپیتان اسبق همین باشگاه استقلال به توافق رسیدند. درحالیکه هواداران این تیم منتظر بودند تا نکونام بهعنوان سرمربی جدید باشگاه استقلال معرفی شود، یکباره از «بروز مشکل در صدور مجوز» برای جواد نکونام صحبت شد. استقلال با نکونام تمام کرده بود، ولی اینبار ظاهرا نهادهای نظارتی به میدان آمده و مانع از همکاری این مربی با استقلال شدهاند.
دلیلش مربوط به شایعههای غیرورزشی است که بازکردنش در این مقطع دردی را دوا نمیکند، ولی نتیجهاش دوباره همان بلاتکلیفی است. یعنی درست در معدود دفعاتی که مسئولان باشگاه تصمیم گرفته بودند، به زمانبندی برای معرفی سرمربی جدید پایبند بمانند، این بار ورود نهادی دیگر، برنامههای استقلال را به هم ریخت.
حالا مرور مختصر اتفاقاتی که بر این باشگاه در یکی، دو فصل اخیر رفته، نشان میدهد حال و روز این تیم چندان مساعد نیست و تداوم شرایط کنونی دوباره به این باشگاه که طرفداران زیادی دارد، آسیب میزند. بیثباتی در امر مدیریتی مهمترین نقیصه این روزهای باشگاه است. مشخص نیست در جدال بین وزارت ورزش و سازمان خصوصیسازی، قرار است مدیریت و دیگر اعضای هیئتمدیره استقلال با چه ترکیبی بهصورت نهایی انتخاب شوند.
از سوی دیگر، فراهمکردن امورات مالی هم به دردسر بزرگی تبدیل شده است. همین حالا بسیاری از بازیکنان باشگاه مدعی هستند هشت ماه است حقوق و دریافتی نداشتهاند که اگر چنین باشد، احتمالا روی تصمیمات آنها برای تمدید قرارداد با این باشگاه اثر خواهد گذاشت. حدف از آسیا و دوری از معتبرترین مسابقات آسیایی نیز دیگر موردی است که به اعتبار این باشگاه لطمه میزند. داستان نداشتن سرمربی و انرژیگذاشتن مضاعف برای هماهنگی با نهادهای مختلف هم جدیدترین موضوعی است که این باشگاه را آزار میدهد. در کنار همه اینها باید در نظر داشت که رقبای مستقیم آنها، بدون درنظرگرفتن معماهای مالی، هیچکدام از مشکلات مذکور را ندارند. آیا استقلال قرار است تافته جدابافته شود؟