یکی از شاگردان شهید بهشتی با اشاره به رواداری شهید بهشتی، گفت: این روزها خیلی برای شهید بهشتی غصه خوردم. در خیابانها دیدم عکس ایشان را زدهاند با جملهای راجع به حجاب، که لابد قبل و بعدی دارد. خیلی اشتباه است که سرمایههای بزرگ اجتماعی را داریم خرج سلیقههای خودمان میکنیم. چرا این سرمایهها را برای تزئیین خودمان خرج کنیم؟ حتما حجاب ارزش دینی ما است؛ من روی این بحث ندارم و نظر آقای بهشتی هم همین بود. ولی در این فضای مسمومی که روی ندانم کاری ما به اینجا کشیده شده، پیامبر (ص) را هم بیاورید و بگویید گفته حجاب، یک چیزی به پیامبر (ص) میگویند. چرا این کار را بکنیم؟!
به گزارش جماران، آیتالله عباسعلی روحانی در نشست «بازخوانی اندیشه و ابعاد شخصیتی شهید بهشتی» در پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی، با اشاره به اینکه شهید بهشتی جان خودش را در راه اندیشهاش داد، گفت: من و آقای عبدالله نوری شاگردان آقای سید حسن بهشتینژاد بودیم. سال ۵۸ و ۵۹ ایشان هم قاضی دادگاه انقلاب بودند و به شیراز رفت و آمد داشتند و هم امام جمعه موقت اصفهان بودند و گاهی جای مرحوم آیتالله طاهری نماز جمعه میخواندند.
این شاگرد شهید بهشتی افزود: سال ۶۰ یا انتخابات شروع مجلس اول و یا میان دورهای آن بود و آقای سید حسن بهشتینژاد کاندیدا شده بود و آقای جنتی تلفنی با من تماس گرفتند که شما با ایشان صحبت کنید تا انصراف بدهد؛ مهندس غرضی میخواهد از اصفهان کاندیدا شود و ایشان کنار برود تا رأی متفرق شود. تازه آقای جنتی به شورای نگهبان رفته بود و هنوز سازوکار مدیریت در شورای نگهبان جا نیفتاده بود که خیلی راحت میشود به یک کسی بگویی اگر بخواهی فلان جا کاندیدا شوی صلاحیت تو تأیید میشود و اگر بخواهی اینجا کاندیدا شوی صلاحیت تو تأیید نمیشود؛ از این موارد داشتهایم.
وی ادامه داد: عصر بیستم ماه رمضان سال ۱۴۰۱ قمری به منزل آقای سید حسن بهشتینژاد رفتم و گفت احساس تکلیف کردهام و آقای غرضی را هم بهتر از خودم نمیدانم و اگر کنار بروم خلاف تکلیف است. تعبیر ایشان این بود که والله خوشحال میشوم که بیایم و رأی نیاورم. این شوخی را هم با ایشان داشتم که خیلی نورانی شدهای و فکر میکنم کار شما تمام است. گفتند، اتفاقا دیشب عموزاده (شهید بهشتی) را خواب دیدم که دستهایش را باز و من را بغل کرد. فردا صبح منافقین در خانه ایشان را زدند و با اسلحه کمری ایشان را در دهانه در شهید کردند.
آیتالله روحانی با اشاره به رواداری شهید بهشتی، اظهار داشت: مرحوم آقای بهشتی به شدت اهل تحمل بود و مخالف را تحمل میکرد. آقای بهشتی بسیار آدم مؤدبی بود و اصلا صحبت کسی را قطع نمیکرد. یکی دیگر اینکه ایشان به شدت منظم بود. بعضی از ما مدعی هستیم که نظم ما در بی نظمی است، ولی ایشان دقیق بود.
وی با تأکید بر اینکه مطلق کردن انسانهای خوب از اشکالات بزرگ ما بوده و هست، افزود: مطلق کردن انسانهای خوب و صالح، باب نقد را میبندد. ما این حرف را نسبت به امام خمینی (س) هم داریم و آقای مطهری، آقای بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و همه کسانی که در انقلاب سهم بزرگی داشتند. چه خوب است که این باب را در اندیشهها، گفتارها و عملکردهای آقای بهشتی باز کنند. مخالفین دانه درشت آقای بهشتی را پیدا کنند که نقدشان به آقای بهشتی را بگویند و این نقدها را علمی کنیم؛ البته حساب کینهتوزیها جدا است.
این شاگرد آیتالله بهشتی تأکید کرد: اگر امروز کسی بگوید ثمره انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی شد و ثمره جمهوری اسلامی هم بعد از ۴۴ سال فلاکت، بدبختی و بیچارگی مردم است. این محصول چه کسی است؟ الآن نمیتوانیم بگوییم یک کسی این کار را کرده؛ ممکن است یک کسی سهم بیشتری داشته باشد. مثلا بحث ولایت فقیه یک آش نپختهای بود و الآن هم نپخته است. خود پیامبر (ص) را مگر نقد نمیکردند؟! حضرات معصومین (ع) هم خودشان را در معرض نقد قرار میدادند.
وی افزود: ما روی امام و مقام معظم رهبری از نظر شخصیتی بحثی نداریم. ولی اگر تمام ارکان حکومت به نظر یک فرد بستگی پیدا کرد، در کار اشکال پیش میآید. قرآن هم به پیامبر (ص) میگوید «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ». این تعارف با امت اسلام نیست و تکلیف پیامبر (ص) است.
آیتالله روحانی اظهار داشت: من اعتقاد دارم امام معتقد به اجرای ولایت فقیه در زمان خودشان نبودند و در پاریس یک کلمه هم از ولایت فقیه نمیگوید و در پیشنویس قانون اساسی که آقای حسن حبیبی نوشتند و امام تأیید کردند، یک کلمه از ولایت فقیه نبود. در شروع بحث مجلس خبرگان ولایت فقیه بحث شد و امام از تز دفاع کرد. بعد امام میفرمایند ولایت فقیه دیکتاتور نمیشود و اگر دیکتاتور شد، منعزل است. ولی سازوکار قانونی برای این کار در نظر نگرفتند. الآن این آش نپخته خود، ولی فقیه را به دردسر انداخته است. وی گفت: این روزها خیلی برای شهید بهشتی غصه خوردم. در خیابانها دیدم عکس ایشان را زدهاند با جملهای راجع به حجاب، که لابد قبل و بعدی دارد. خیلی اشتباه است که سرمایههای بزرگ اجتماعی را داریم خرج سلیقههای خودمان میکنیم. چرا این سرمایهها را برای تزئیین خودمان خرج کنیم؟ حتما حجاب ارزش دینی ما است؛ من روی این بحث ندارم و نظر آقای بهشتی هم همین بود. ولی در این فضای مسمومی که روی ندانم کاری ما به اینجا کشیده شده، پیامبر (ص) را هم بیاورید و بگویید گفته حجاب، یک چیزی به پیامبر (ص) میگویند. چرا این کار را بکنیم؟!